
دکتر یوسف بیگباباپور
درآمد
پيشينة کتابهای حیوان شناسی را بايد در يونان جستجو كرد. در اولين برخورد با الحيوان جاحظ، ناخودآگاه كتاب ارسطو در ذهن مخاطب خطور ميكند و اينكه سهم جاحظ در استفاده از آن و آثار همطراز پيشين خود تا چه ميزان بوده است؟ ميدانيم كه هرمس صاحب کتابی در این علم موسوم به الحیوان بوده (ابن جلجل، ص 10)، همچنين دیمقراطیس نیز اثری در این موضوع داشته است (قفطی، ص 24 و 80؛ حاجی خلیفه، ج1، ص 535 ) اما تنها اثر موجود یونانی کتاب اجزاء الحیوان و فی کون الحیوان از ارسطاطالیس است که ابن البطریق که معاصر جاحظ بوده، آن را از سُریانی به عربی برگردانده است (ارسطاطالیس، مقدمه، ص 38؛ ابن ندیم، ص 244 و 476؛ بغدادی، ص 177)؛ ولی بعد از یونانیان، مسلمانان نیز به این موضوع علاقه نشان دادند و کسانی مثل عبدالملک بن قریب أصمعی باهلی (122-216ق.) در کتاب الخیل، کتاب الابل، کتاب الوحوش (نك: ابن ندیم، ص 96)، ابی عبیده معمر بن مثنی (110-290) در کتاب الحیوان( همو، ص 93 )، ابوالحسن مداينی در کتاب الحیوان (همو، ص 173)، ابی حاتم سجستانی (248ق.) در کتاب الابل، کتاب النحل و العسل، کتاب الطیر، کتاب الشجر و النبات، کتاب الحشرات(همو، ص 100)، ابوالحسن النضر بن شُمیل المازنی نحوی (203ق.) در کتاب الصفات (همو، ص 90؛ ابن خلکان، ج 5 ،ص 43) و ابونصر احمد ابن حاتم باهلی (د. 231ق.) (نك: هارون، ص 14) مطالبی در موضوع جانورشناسی آوردهاند؛ امّا آنها تنها به یک جنبه از جانورشناسي و یا پيرامون حیوان خاصي بحث كرده بودند و شمول آثارشان بهمثابة آثار یونانی نبوده است. در اين ميان جاحظ نخستين كسي بود كه به طور جامع و گسترده به موضوع جانورشناسي پرداخته و از آثار يوناني و عربيِ قبل از خود بيشترين و بهترین بهره را برده و نقد و ايراداتي بر نظريات پيشين وارد كرده است.
در تمدن اسلامی کتبی که به بحث در منافع جانوران و خواص نباتات و اشیا و بیان صناعات معمول زمان و علوم تجربی و فنون عملی اختصاص داشته و در حکم دائره المعارف امروزه بوده، متعدد است. البته برخی از این آثار به صورت تخصصی به یک موضوع پرداختهاند و برخی توأمان همه این خصوصیات را در ضمن خود دارد.
در رجوع به فهارس کتب و معاجم رجال معلوم میشود که منافع الحیوان یا حیات الحیوان، نام کتب مختلف متعدده مؤلفین مختلف است؛ از جمله در طبقات الاطباء ابن ابی اصیبعه (1/121) در شرح احوال عیسی بن حکم الدمشقی، (د. پس از 225ق.) کتابی به همین نام منافع الحیوان در جزء مؤلفات او شمرده است، و حاجی خلیفه در کشفالظنون در تحت همین عنوان کتابی به همین نام ولی بدون ذکر مؤلف، و بدون هیچ شرح و توضیح ذکر کرده است.
اما كتاب دائرةالمعارفگونۀ ابوعثمان عمرو بن بَحْر كناني فُقيمي بصری، معروف به جاحظ (د. 255 ق./869م.)، نويسندهاي پُركار با ابعادي بس گسترده در قرن سوم هجري، يكي از مشهورترين آثار اوست که مشتمل بر جانورشناسي، در 7 مجلّد، اهدا شده به محمد بن عبدالملك زَيّات (د. 233 ق) (نك: ابن خلکان، ج5، ص 94 و103) وزير معتصم (حكـ 218-227ق) و الواثق عباسي (حكـ 227-237ق)، و به عبارتي آخرين تأليف اوست(افرام بستاني، ج3/20، ص580) و در همين كتاب (جاحظ، الحيوان، 4 / 204و 208) او خود تصريح نموده كه در حالی که از بیماری شدیدی رنج میبرده، و به تصريح دیگران (ابن العماد، ج 2 ص122؛ ابن خلکان، ج 3 ، ص 473 ؛ ابن منظور، ص108؛ قیروانی، ص203) دچار فالج حادّ بوده، و همزمان با تألیف اثر دیگرش، البیان و التبیین (جاحظ، البيان…، ج 3 ص302) آن را نگاشته، و در ازای آن پنج هزار دینار پاداش دریافت کرده است. (ابن خلکان، همانجا؛ جاحظ، الحيوان، ص 27).
اولين تحقيقات در خصوص کتاب جاحظ، توسط طه حاجري صورت گرفت(نك: حاجري، «تخريج…»، ص7-8) و پس از وي در سال 1985م. وديعه طه النجم كتاب منقولات الجاحظ عن ارسطو في كتاب الحيوان را در كويت منتشر نمود و ظاهراً آخرين تحقيق انجام يافته در اين باره كتاب نقول جاحظ من ارسطو في الحيوان از جليل ابوالحب (بغداد، 2001م.) بوده است. از چنين تحقيقاتي بر ميآيد كه درست است گاه سخنان مشابهي در الحيوان جاحظ و ارسطو مشاهده ميشود، اما در اغلب موارد چنين نيست.
با این وجود، جاحظ را میتوان به صورت علمی آغازگر و سرآمد مؤلفین حیوان شناسی در تمدن اسلامی دانست؛ هرچند بعدها کتاب کمال الدین ابوالبقاء محمدبن موسی بن عیسی شافعی (742 – 808ق.) با عنوان حیات الحیوان، که در دو نسخۀ کوچک و بزرگ آن را ترتیب داد، و هر دو بارها تجدید چاپ شده، شهرت بسیار زیادی از کتاب جاحظ گرفت و بارها ترجمه و شرح شد.
اهمیت خاندان بختیشوع در طب دورۀ اسلامی
آلِ بُختیشوع، عنوانی است که بر خاندانی از پزشکان مسیحی نسطوری اطلاق شده و افراد نامی این خاندان از سده دوم تا اواسط سده 5ق/8 تا 11م میزیستهاند. تلفظ و ریشه کلمه بختیشوع مورد بحث دانشمندان بوده است. چهار تلفظ زیر از همه معروفتر است: بَختیشُوع (کحاله؛ مصاحب)؛ بَختَیشُوع (زرکلی)؛ بُختیشوع (سزگین؛ دایرةالمعارف اسلام؛ مصاحب) و بُخت یشوع (بروکلمان). قدما غالباً آن را مرکب از دو کلمه سریانی بُخت (عبد) و یشُوع (عیسی مسیح) دانستهاند (ابنابی اُصَیعَه، 2/41).
اما به نظر میرسد که جزء اول کلمه پهلوی بُخت (بُختَگ: رهایی یافته) از بُختَن (نجات دادن، رستگار کردن) باشد که با بُختیشن (رستگاری، رهایی) و بُختان (نجات دهنده) همریشه است (مکنزی، 19). براون نیز به پیروی از تاریخ ارتخشیر پاپکان، نوشته نلدکه، این جزء را فارسی دانسته است. پوستی ترکیب «یشوع بخت» را شکل ادبیتر آن دانسته است (نکـ: یوستی، 72).
این خاندان نخست در جندیشاپور میزیستهاند و تبار نامهای که در زیر ذکر میکنیم، لااقل تا عبیدالله اول مورد اعتماد است و از نخستین و دومین پزشک این سلسله هیچ اطلاعی در دست نیست و شهرت خاندان، با نفر سوم آغاز میشود: بختیشوع (اول)، جِبرائیل (اول)، جرجیس، بختیشوع (دوم)، جبرائیل (دوم)، بختیشوع (سوم)، عبیدالله (اول)، جبرائیل (سوم)، عبیدالله (دوم).
بزرگ این خاندان که برای ما شناخته شده است و جد اعلای عبیدالله هم محسوب میشود، جرجیس (جورجیس) بنجبرائیل (د بعد از 152ق/769م)، رئیس بیمارستان جندیشاپور که شهرت فراوانی کسب کرده بود. اطلاعات اندکی که از او به دست رسیده، با بیماری منصور عباسی (د 158ق/775م) در 148ق/765م آغازمی شود. منصور که به بیماری معده دچار شده بود، از وجود وی در مقام ریاست پزشکان جندیشاپور آگاه شد و دستور به احضارش داد. جرجیس ناچار کار بیمارستان را به پسر خویش بختیشوع سپرد و همراه دو تن از شاگردان خود به نامهای ابراهیم و عیسیبنشهلافا (شهلا یا شهلافا در ابنالعبری، شهلقی در سزگین)، به بغداد رفت. وی از همان دیدار نخست، منصور را شیفته اخلاق و وقار خود کرد و بیدرنگ به معالجه خلیفه پرداخت. منصور چون شفا یافت، او را خلعت داد و به ریاست پزشکان پایتخت برگزید. جرجیس تا پایان اقامت در بغداد به آن کار هم مشغول بود. وی در 152ق/769م بیمار شد و پس از آن تاریخ موافقت خلیفه، به زادگاه خویش بازگشت و پس از چندی همانجا وفات یافت. ابنابی اصیبعه (2/37) میگوید وی کتابهای بسیاری برای منصور از یونانی به عربی ترجمه کرد.
پس از جرجیس، بختیشوع (دوم) بنجرجیس (د 185ق یا بیشتر/801م). دومین فرد معروف این خاندان بود. ابنابی اصیبعه (2/43) دو کتاب به او نسبت داده است: کناش (جنگ مختصر داروشناسی و پزشکی)؛ التذکرة که گویند برای پسرش جبرائیل (دوم) تألیف کرده بود (سزگین، 3/211).
امّا جبرائیل (دوم) بن بختیشوع (دوم) بنجرجیس (د 213ق/828م). مشهورترین فرد خاندان بختیشوع است. اهمیت جبرائیل در تاریخ پزشکی از آنجاست که وی در عصر جنبش ترجمه کتابهای علمی از یونانی به سریانی و عربی برگرداند. به تشویق او بود که هارون جماعتی را به منظور گردآوری کتابهای پزشکی یونان به روم گسیل داشت. خود او هم به تشویق و راهنمایی مترجمان میپرداخت (ابنالعبری، 144). اما آثاری که ابنابی اصیبعه به او نسبت داده (2/62)، عبارتند از رسالهای در باب «المطعم والمشرب» برای مأمون؛ المدخلالی صناعةالمنطق؛ کتابی درباره «الباء»؛ رسالة مختصرة فی الطب؛ کناشه و کتابی در صفت بخور. سزگین کتابهای زیر را اضافه کرده است: صفات نافعة که برای مأمون نگاشته؛ ورمالخصی؛ مقالةفیالعین (برای نسخهها و محل کتابها، نکـ: سزگین 3/226-227).
از همین خاندان چند پزشک معروف دیگر نیز میشناسیم که عبارتند از: بختیشوع (سوم)بنجبرائیل (دوم) (د صفر 256ق/ژانویه 870م) (نکـ: سزگین، همانجا)؛ عبیدالله (اول)؛ یوحنا (یا یحیی) بن بختیشوع؛ بختیشوعبنیوحنا (یحیی). ابنابی اصیبعه (2/169) که ابناثیر (8/378) تاریخ درگذشت او را ذیحجه 329ق.یاد کردهاست؛ جبرائیلبنعبیداللهبنبختیشوع. (د 396/1006م)؛ و در نهایت عبیداللهبنجبرائیل، ابوسعید (د. پس از 450ق/1058م نکـ: ابنابی اصیبعه، 2/78). پزشک مورد بحث ما در این مقاله که آخرین طبیب مشهور این خاندان است.
عبیدالله بن بختیشوع و دو کتاب او در حیوان شناسی
یکی دیگر از آثار ارزندهای که در زمینۀ حیوان شناسی از تمدن درخشان اسلامی، از قرن پنجم هجری سراغ داریم که اختصاصاً به خواص حیوانات پرداخته، دو تحریر از عبیدالله بن جبرئیل است. اسم و کنیۀ کامل این طبیب ایرانیالاصل «ابوسعید عبیدالله بن جبرئیل بن عبیدالله بن بختیشوع بن جبرئیل بن بختیشوع بن جورجیس بن جبرئیل بن بختیشوع» است که بنا به قول ابن ابی اصیبعه (1/148) در سال چهارصد و پنجاه و اندی وفات یافته است. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست، جز آن که در میافارقین میزیست و با ابن بطلان دوستی داشت و در عوض برخی از کتابهای متعدد او اینک در دست است. آنچه ابن ابی اصیبعه از آثار به جا مانده از این طبیب خاندان بختیشوع، عبیدالله بن جبرائیل، یاد کرده، به قرار زیر است:
– مناقب الاطباء: تألیف در 423 هـ.ق..
– التواصل الی حفظ التناسل: تألیف در 441 هـ.ق.
– مقاله فی الاختلاف بین الالبان: تألیف در 447 هـ.ق.
– الروضه الطبیه: [این کتاب توسط اسبات در 1927م. منتشر شده است].
– رساله الطهاره و وجوبها: در پاسخ به سؤال استاد ابوطاهر بن عبدالباقی.
– رساله فی بیان وجوب حرکه النفس.
– نوادر المسائل المقتضبه من علم الاوائل.
– تذکره الحاضر و زاد المسافر: خلاصۀ الروضه الطبیه.
– الخاص فی علم الخواص.
– طبایع الحیوان و خواصها و منافع اعضائها.(ابن ابی اصیبعه، 2/78) و تحریر مختصر و مصوّر آن با عنوان منافع الحیوان.
البته سه کتاب دیگر نیز بروکلمان (1/636 و ذیل 1/885) دیده و بر این آثار افزوده است:
– العشق مرضاً.
– کتاب الخواص.
– تحریم دفن الاحیاء.
سه کتاب روضه، تذکره و طبایع را لُکلِرک دیده و در تاریخ پزشکی خود وصف کرده است. (برای نسخههای خطی نکـ برکلمان، 1/636؛ ذیل 1/885؛ دبا، ذیل مدخل: آل بختیشوع).
در سال 1388 ش. ترجۀ فارسی منافع، با عنوان منافع الحیوان از قرن هفتم هجری تألیف عبدالهادی بن محمد بن محمود بن ابراهیم مراغی، به کوشش محمد روشن از سوی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شد که ترجمه و برگردانی فارسی از اثر عبیدالله بن جبرائیل با همین عنوان است. علامة فقید محمد قزوینی در سال 1315 ش. گزارشی از نسخههای خطی عربی و ترجمۀ فارسی مراغی اذعان فرموده بودند که خوشبختانه عین آن گزارش در مقدمه چاپ نسخه فارسی آمده است. یکی از متنهای عربی که علامه قزوینی بدان اشاره فرموده و آن را مورد بررسی قرار داده، نسخۀ کتابخانۀ پاریس است.
علامۀ قزوینی از نسخۀ مشابهی در کتابخانۀ موزۀ بریتانیا در لندن به شمارۀ or.2784 خبر داده که ظاهراً ساختار آن کمی متفاوت از نسخۀ ماست؛ امّا هر دو کتاب از عبیدالله بن جبرئیل دانسته شده است.
در فهرست نسخ عربی کتابخانۀ ملی پاریس از دوسلان (ص501) به نسخۀ نفیسی از سال 700 هـ.ق. اشاره رفته که اشکال زیبایی در نشان دادن حیوانات مورد بحث دارد. این اثر با عنوان مشهور منافع الحیوان در منابع مختلف شناسانده شده است. شمارۀ نسخه در آن کتابخانه Arabe 2782 میباشد. در دیباچۀ کتاب مؤلف به صورت «عبدالله بن جبرئیل بن بختیشوع» ضبط شده، امّا بیگمان «عبدالله»، تصحیف «عبیدالله» است.
همین نسخه را علامه قزوینی به دقت مطالعه نموده و اذعان داشتهاند که این نسخه در 116 صفحه و همچون نسخۀ فارسی مراغی مصور است و برای هر حیوانی که عنوان نموده، بلااستثنا تصویری رسم کرده؛ و خط آن نسخ خوش، و به استثنای ورق اوّل و بعضی اوراق متفرقۀ دیگر در تضاعیف نسخه که به خط الحاقی و جدید است، مابقی اوراق نسخه و تصاویر آن، همه نسبتاً قدیمی، و مورّخ 7 ربیعالثانی سنۀ 700 هجری.
در پشت صفحۀ غلاف به خط جلی مرقوم است: «کتاب منافع الحیوان لابن بختیشوع مصوّر»؛ و سپس در صفحۀ اوّل کتاب که چنانکه گفتیم به خط الحاقی است، خطبۀ کتاب مسطور است.
و عبارت آخر کتاب به خط همان کاتب اصلی است: «و هذا مختار ما ذکر فی کتاب الحیوان… و هو مختار من کتاب الخواص مجرّب المنافع…» که از این عبارت چنین بر میآید که نسخۀ حاضر اختصاری از اصل منافع الحیوان ابن بختیشوع بوده باشد. به علاوه وضع خود نسخه و صغر حجم آن و قلّت عدد اوراق آن همه بر همین فقره است؛ و از اینها گذشته، درود و سلام بر حضرت رسول اکرم (ص) در عبارت دیباچۀ نسخه.
دیباچه خود قرینۀ صریحهای است که در اصل نسخۀ مزبور از خود ابن بختیشوع نیست، که همۀ این خاندان از جد اعلی تا همین عبیدالله عیسوی بودهاند؛ یک احتمال هم وجود دارد که همین دیباچه توسط کاتبان مسلمان افزوده شده باشد.
مخلص کلام آنکه به نظر میآید تحریر مختصر و مصوّر با عنوان منافع الحیوان برساخته و پرداخته شده از همان تحریر مفصلتر آن است که امروزه با عنوان منافع الحیوان میشناسیم و البته تحریر مفصل بدون تصویر است. هر دو کتاب منافع الحیوان و خواص الحیوان او توسط نگارنده در تهران به صورت فاکسمیله (چاپ عکسی) منتشر شد که اولی در سال 1392ش. در انتشارات سفیر اردهال و دومی در سال 1394ش. در انتشارات منشور سمیر، با مقدمهای مختصر در معرفی اثر و مؤلفش به چاپ رسیدند. غرض از تحریر مقالۀ حاضر، نخست معرفی نسخ خطی هر دو اثر، و دوم نشان دادن اینکه اثر مختصر بر اساس اثر مفصل وی پرداخته شده با دخل و تصرفی که کاتبان در آن انجام دادهاند و تصاویری بدان الحاق کرده اند.
الحاقات (نمونه هایی از صفحات هر دو نسخه):
الف) کتاب منافع الحیوان (تحریر مختصر و مصور از کتاب عبیدالله) نسخۀ پاریس، کتابت 700ق.:
ب) نمونه هایی از تحریر مفصل (خواص الحیوان) نسخۀ لندن موزۀ بریتانیا:
منابع:
آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، 1410ق.
ابنابی اصیبعه، احمدبنقاسم، طبقاتالاطباء، بیروت، 1377ق/1957م. و نیز: ترجمه جعفر غضبان و محمود نجم آبادی، دانشگاه تهران، 1349ش.
ابناثیر، عزالدین، الکامل، بیروت، دارصادر، 1982م.
ابن جلجل، ابی داود سلیمان بن حسان الاندلسی، طبقات الاطبا و الحکما، به تحقیق فواد سید، دار الکتب و الوثاق القومیه بالقاهره، 1955م؛ و نیز: ترجمه محمدکاظم امام، دانشگاه تهران، 1349ش.
ابن خلکان، ابی العباس شمس الدین احمد ، وفیات الاعیان و انبا ابناء الزمان، دار الفکر بیروت، 1970م.
ابنسینا، حسینبنعبدالله، المبدأ و المعاد، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، 1363ش.
ابنالعبری، غریفوریوس، تاریخ مختصرالدول.
ابن العماد الحنبلی، ابی فلاح عبدالحی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، مکتبه القدسی، قاهره، 1350ق-1809م.
ابن قتیبه الدینوری، ابی محمد عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، دار الکتب العربی بیروت، بیتا.
ابنقفطی، علیبنیوسف، تاریخالحکماء، به کوشش محمد امین خانجی، قاهره، 1326ق.
ابن منظور الافریقی، محمد بن مکرم بن نجیب الدین، تهذیب الحیوان، به تحقیق محمد جبر عبدالحمید، دار الجیل بیروت، 1413ق- 1992م.
ابنندیم، محمدبناسحاق، الفهرست، ترجمه رضا تجدد، تهران، ابنسینا، 1350ش.
ابوالحب، جليل، نقول الجاحظ من ارسطو في الحيوان، بغداد، 2001م.
ارسطاطالیس، فی کون الحیوان، ترجمه یوحنا بن بطریق، به کوشش یان بروخمان یوان دروسات لولوفس، المطبوعات الکویت، 1971م.
همو، اجزاء الحیوان، ترجمه یوحنا بن بطریق، و به سعی دکتر عبدالرحمان بدوی، المطبوعات الکویت، 1977 و 1978م.
اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، 18970م.
افرام بستاني، فؤاد، «الجاحظ، كتاب الحيوان»، الروائع، بيروت، 1955-1957م.
اولیری، دُلَیسی، انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمه احمد آرام، دانشگاه تهران، 1342ش.
براون، ادوارد، طب اسلامی، ترجمه حسینبناسعد دهستانی، به کوشش اسماعیل حاکمی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1360ش.
جاحظ بصری، ابوعثمان عمرو بن بحر، الحیوان، تحقیق و شرح عبدالسلام هارون، دار احیاءالتراث العربی، بیروت،1388ق- 1969م.
همو، البیان و التبیین، دار احیا التراث العربی، بیروت 1968م.
حاجري، طه، «تخريج نصوص ارسطو طالية في كتاب الحيوان»، مجلة كلية الآداب، اسكندريه، 1951-1954م.
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، دار الفکر بیروت، 6 ج، 1402ق-1982م.
دمیری، کمال الدین محمد بن موسی، حیات الحیوان، منشورات الرضی، قم ، 1364ش.
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1984م.
سزگین، فواد، تاریخ نگارشهای عربی، جلد3، تهران، خانه کتاب، 1380ش.
شطی، احمد شوکت، تاریخالطب عندالعرب، قاهره.
صدرالدین شیرازی، محمدبنابراهیم، مبدأ و مَعاد، ترجمه احمدبنمحمد حسینی اردکانی، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362ش.
صولی، محمدبنیحیی، اخبارالراضی، ترجمه کانار، الجزایر، 1946م.
طه نجم، وديعة، منقولات جاحظ عن ارسطو فی کتاب الحیوان، جامعة الکویت، منشورات معهد المخطوطات العربی، 1405ق – 1985م.
فاخوري، حنا، الجاحظ، بيروت، 1956م.
فَروخ، عمر، تاریخالعلوم عندالعرب، بیروت، دارالعلم، 1970م.
قزوینی، زکریا بن محمد ، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، فردیناند ووستنفلد گوتینگن، چاپ افست 1967م.
قفطی، علی بن یوسف، تاریخ الحکما، نشر یولیوس لبرت، مهد تاریخ العلوم العربیه و الاسلامیه فرانکفورت، 1419ق- 1999م.
القیروانی، ابی اسحاق ابراهیم بن علی الحُصری ، جمع الجواهر فی الملح و النوادر، به اهتمام علی محمد البجاوی، دار احیا الکتب العربیه،1372ق- 1953م.
کحاله، عمر رضا، معجمالمؤلفین، بیروت، داراحیاءالتراثالعربی.
محمدی، محمد «دانشگاه جندیشاپور در قرنهای نخستین اسلامی». مقالات و بررسیها، به کوشش با ریبه دوِمنار، پاریس، 1873م.
مساح، رضوان، «جاحظ: كتابشناسي جاحظ»، دائره المعارف بزرگ اسلامي، ج17، تهران، 1388ش.
نجم آبادی، محمود، تاریخ طب در ایران پس از اسلام، داشنگاه تهران، 1353ش.
نظامی عروض، احمد، چهارمقاله، به کوشش محمد معین، تهران، زوار، 1333ش.
نصر، حسین، علم تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، خوارزمی، 1359ش.
هارون، عبدالسلام، مقدمه بر: الحیوان، ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ بصری، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، 1388ق- 1969م.
Justi, F. iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963; Leclerc, Histoire de la Medecine, Paris, 1876.
Mackemzi, D. N., A concise pahlavi dictionary, London, OUP, 1971.