چهل و هشت سال با دانشگاه مك‌گيل در احياي ميراث تاريخ علوم دورة اسلامي

چهل و هشت سال با دانشگاه مك‌گيل در احياي ميراث تاريخ علوم دورة اسلامي

دكتر مهدي محقق[1]

درآمد:

مردي نيكوكار و خيرخواه و دانش‌دوست اسكاتلندي مقيم كانادا به نام جيمز مك‌گيل[2] در هشتم ژانويه 1811 ميلادي يعني دو سال پيش از مرگش وصيّت كرد كه زميني به مساحت چهل و شش هكتار با خانه‌هاي اطراف آن از دارائي او واقع در شهر مونترال اختصاص به مؤسّسه‌اي يابد كه در آن با فعّاليّت‌هاي آموزشي و پژوهشي در پيشرفت علوم و فنوني كه آن جامعة نوخانه را ترقّي بخشد، گام برداشته شود. اين مؤسّسه كه با تكامل تدريجي خود بعدها به دانشگاه مك‌گيل معروف گشت، يكي از چند دانشگاه مهم امريكاي شمالي به شمار مي‌رود. بخش تحصيلات تكميلي اين دانشگاه كه اختصاص به دوره‌هاي مختلف فوق‌ليسانس و دكتري دارد، به نام دانشكدة مطالعات و تحقيقات عالي خوانده مي‌شود كه يكي از شعبه‌هاي آن، بخش مؤسّسة مطالعات اسلامي است كه در سال 1952 ميلادي با كوشش پروفسور ويلفرد كانتول اسميث[3] تأسيس شده است. دانشجويان اين مؤسّسه موظّفند كه در گرايش‌هاي چهارگانه:

1) تاريخ اسلام 2) سازمان‌ها و نهادهاي اسلامي 3) انديشة اسلامي(فلسفه و منطق و كلام و عرفان) 4) اسلام در دوره‌هاي جديد كشورهاي اسلامي به تحصيل بپردازند و با تحرير رساله‌اي تحقيقي به اخذ درجة فوق ليسانس یا دكتري نائل آيند. در اين مؤسّسه، استاداني از كشورهاي غربي و همچنين از كشورهاي اسلامي به تدريس پرداخته و نيز دانشجوياني از اقطار مختلف عالم خاصّه كشورهاي اسلامي از اين مؤسّسه فارغ‌التّحصيل شده اند كه تعداد آنان بالغ بر بيش از پانصد تن مي‌شود كه هم‌اكنون در دانشگاه‌هاي مختلف جهان مشغول تدريس مباحث مختلف فرهنگ و تمدّن و علوم اسلامي هستند.

نویسندة این گفتار(= مهدي محقّق) به مناسبت سابقة دو سال تدريس كه در سال‌هاي 1340 تا 1342 در دانشكدة مطالعات شرقي و افريقائي دانشگاه لندن(SOAS) داشت، در سال 1344 از طرف دانشگاه تهران براي تدريس زبان و ادب فارسي به آن مؤسّسه اعزام گشت و در طيّ سه سال اقامت خود در كانادا موفّق شد كه توجّه استادان و دانشجويان مؤسّسه را به فلسفه و كلام و عرفان و اصول فقه شيعي كه تا آن وقت در آن ديار ناشناخته مانده بود، جلب كند و خود به تدريس اين علوم بپردازد و با همكاري پروفسور توشي‌هيكو ايزوتسو[4] نشر مجموعه‌ای از متون فلسفي و كلامي و عرفاني را تحت عنوان «سلسلة دانش ايراني» پايه‌ريزي كند و سپس اين همكاري علمي را به تهران منتقل سازد. پروفسور چارلزآدامز[5] رئيس مؤسّسة مطالعات اسلامي جهت تمركز اين فعّاليّت‌هاي مشترك، توانست موافقت هيأت امناي دانشگاه مك‌گيل را براي تأسيس شعبه‌اي از مؤسّسه در تهران اخذ كند و سپس با موافقت وزارت امور خارجة ايران و وزارت علوم و آموزش عالي اين شعبه در تاريخ 14 دي‌ماه 1347 / 4 ژانويه 1969 طي مراسمي با سخنراني آقايان: پروفسور فضل‌الله رضا رئيس دانشگاه تهران، دكتر عبدالله فريار معاون وزارت علوم و آموزش عالي و دكتر سيّد حسين نصر رئيس دانشكدة ادبيّات و علوم انساني از طرف ايران، و آقايان: جناب كريستوفر ابرتز[6] سفير كشور كانادا در ايران، پروفسور استانلي فراست[7] رئيس دانشكدة مطالعات و تحقيقات عالي دانشگاه مك‌گيل و پروفسور چارلز آدامز رئيس مؤسّسة مطالعات اسلامي آن دانشگاه از طرف كانادا در تالار فردوسي دانشكدة ادبيّات دانشگاه تهران افتتاح گرديد. در اين مراسم نگارنده(= مهدي محقّق) كه معاونت آموزشی و پژوهشی ِ دانشكدة ادبيّات و علوم انساني دانشگاه تهران را عهده‌دار بود و از طرف دانشگاه مك‌گيل به عنوان وابستة تحقيقاتي آن دانشگاه مديريّت تامّ‌الاختيار شعبة تهران را پذيرفته بود طرح تفصيلي اين فعّاليّت مشترك و دورنمائي از آيندة آن را به سمع حضّار رسانيد.

مؤسّسة تهران سپس فعّاليّت خود را در بنائي كهن واقع در خيابان خارك شمارة 75 آغاز كرد و آقايان پروفسور ايزوتسو استاد فلسفة اسلامي و دكتر هرمان لندلت[8] استاد تصوّف اسلامي در پايه‌ريزي و شكل‌گيري آن، او را ياري كردند. هزينة اين مؤسّسه از سال 1347 تا سال 1350 از طرف دانشگاه مك‌گيل تأمين مي‌شد و سپس در اين سال به جهت مضيقه‌هائي كه براي آن دانشگاه در نتيجة اختلاف فرانسوي‌زبان‌ها و انگليسي‌زبان‌ها در ايالت كبك[9] فراهم آمده بود، كمك آن دانشگاه قطع گرديد و مؤسّسه در آستانة تعطيلی و انحلال قرار گرفت. دكتر سيّد حسين نصر رئيس دانشكدة ادبيّات و علوم انساني وقت، طيّ نامه‌اي به رئيس دانشگاه تهران با تأكيد بر اينكه «اين مؤسّسه يكي از مهمترين مراكز موجود از براي معرّفي فلسفة اسلامي مخصوصاً فلسفة مخصوص ايران در قرون اخير است» درخواست كرد كه دانشگاه تهران سالانه صد‌و‌پنجاه‌هزار تومان كه معادل بيست‌هزار دلار آن زمان بود، به مؤسّسه كمك كند و در برابر، نام دانشگاه تهران همپايه با نام دانشگاه مك‌گيل در انتشارات و مكاتبات قرار گيرد و نيز مؤسّسه استادان و دانشجويان دانشگاه تهران را در فعّاليّت‌هاي علمي خود شركت دهد. مؤسّسه ناچار براي صرفه‌جوئي جاي خود را به آپارتماني نود متري در چهار‌راه اميراكرم، خيابان لبّافي‌نژاد، شمارة 36، طبقة اوّل تغيير داد و با دشواري‌ها و سختي‌ها كوشيد كه كوشش‌هاي علمي را ادامه دهد و نتيجة آن را به صورت كتاب منتشر سازد. علي‌رغم قطع‌شدن رابطة مادّي، رابطة علمي با دانشگاه مك‌گيل و اعضاي علمي آن ادامه يافت و نگارنده طيّ سال‌هاي 1357-1355 و سال تحصيلي 61-1360 و نيز از سال 1365 تا 1369 و آخرين‌بار در سال 1377 يك نيم‌سال در آن دانشگاه به تدريس پرداخت و نيز مجموعة ديگري را تحت عنوان «تاريخ علوم در اسلام» ويژة آثار پزشكي و دامپزشكي و كشاورزي كه به وسيلة دانشمندان ايراني تأليف گشته بود، بنيان نهاد و در طيّ اين دوره مؤسّسه از حمايت‌هاي معنوي پروفسوردونالد ليتل[10] مدير وقت مؤسّسه كه تأسيس مجموعة «ميراث علمي شيعه» با همّت ايشان و پروفسور هرمان لندلت صورت گرفت، برخوردار بوده است. اين مجموعه اختصاص به ترجمة متون مهمّ شيعي به زبان انگليسي دارد و تاكنون ترجمة بخش اوامر و نواهي از معالم‌الاصول حسن‌بن‌شهيد ثاني در اصول فقه شيعه و معتقدالاماميّه منسوب به ابن‌زهرة حلبي در كلام شيعه انجام يافته است[11]. دانشگاه تهران از سال 1358 كمك خود را طيّ قراردادي به سالي چهارصد‌و‌پنجاه هزار تومان در سال افزايش داد ولي اين مبلغ تكافؤ هزينه‌هاي علمي و اداري مؤسّسه را نمي‌كرد و به جهت عدم توانائي بر افزودن مال‌الاجارة آپارتمان نود متري محل مؤسّسه، به حكم دادگاه درهای آن شكسته و اسباب و اثاثيه‌اش بيرون ريخته شد و مؤسّسه براي بار دوم در شرف تعطيلي و انحلال قرار گرفت. آقاي دكتر علي‌اكبر موسوي موحّدي كه به معاونت پژوهشي دانشگاه تهران منصوب گشت، در سال 1374 آپارتمان مناسب و وسيعي را در خيابان انقلاب، شمارة 1076، طبقة 7(ساختمان رشد) در اختيار مؤسّسه قرار داد و كمك دانشگاه را نيز به يك‌ميليون تومان در سال رسانيد و كمك‌هاي مقطعي ديگري را هم براي خريد لوازم كتابخانه و وسائل و ابزارهاي علمي بر آن افزود و حيات تازه‌اي به مؤسّسه بخشيد.

نگارنده براي جبران كاستي‌ها جهت تأمين منابع مالي براي امور اداري و انتشاراتي مؤسّسه و ابقاء آن، در طيّ سال‌هاي 1370تا 1375 سه ماه در سال در مؤسّسة بين‌المللي انديشه و تمدّن اسلامي مالزي به تدريس پرداخت و توانست با كمك مادّي و حمايت معنوي پروفسور سيّد محمّد نقيب‌العطّاس مدير آن مؤسّسه مجموعه‌اي را به نام «انديشة اسلامي» بنيان نهد و از اين جهت نشانة آن مؤسّسه در دوازده كتاب از سلسلة انتشارات ما مشاهده مي‌شود و اين موجب شد كه فعّاليّت مؤسّسه تهران گسسته و منقطع نگردد.

با تفاصيل يادشده نشان داده شد كه با وجود مضايق و دشواري‌ها، بیش از چهل‌سال اين حركت با حول و قوّت الهي ادامه يافته و مؤسّسه نه تنها متجاوز از قريب یک‌صد مجلّد از نفيس‌ترين و ارزنده‌ترين آثار دانشمندان اسلامي– ايراني به‌ويژه بزرگان شيعه را كه بيشتر همراه با ترجمه و يا مقدّمه به يكي از زبان‌هاي خارجي بوده، به جهان علم عرضه داشته و در طيّ آن از معروف‌ترين دانشمندان خارجي و داخلي استفاده كرده است، بلكه كتابخانه‌اي مجهّز به مهمترين مراجع و مآخذ در زمينه‌هاي مختلف علوم و معارف اسلامي فراهم آورده است كه علماي حوزه و استادان دانشگاه‌ها و طلّاب و دانشجويان از آن استفاده مي‌كنند و نيز خدمات علمي خود را در اختيار مراكز علمي خارجي و داخلي قرار مي‌دهد و تاكنون مراكز علمي مهم كشور از نظام امانت‌دهي كتابخانة مؤسّسه استفاده كرده‌اند از جمله:

1ـ كتابخانة مركزي دانشگاه تهران

2ـ بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي

3ـ دانشگاه علوم پزشكي ايران

4ـ بنياد دائرة‌المعارف اسلامي

5ـ دانشگاه امام صادق(ع)

6ـ دانشگاه تربيت مدرّس

7ـ مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي

8ـ مركز نشر دانشگاهي

9ـ مؤسّسة امام صادق(ع) قم

10ـ فرهنگستان علوم پزشكي ايران

11ـ دانشگاه آزاد اسلامي ـ واحد كرج

12ـ انجمن حكمت و فلسفة ايران

13ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسي

14ـ دفتر نشر ميراث مكتوب

15ـ دانشگاه آزاد اسلامي ـ واحد رودهن.

گذشته از اين بسياري از استادان و دانشجويان كه از خارج براي تحقيق و پژوهش به ايران مي‌آمدند، از موادّ علمي كتابخانه اعمّ از كتاب‌هاي چاپي و خطّي و نسخه‌هاي عكسي و ميكروفيلم استفاده كرده‌اند، هر چند كه مؤسّسه به جهت عدم امكانات مالي نتوانسته است فهرستي براي آن مواد تهيه كند و يا كتابداري را استخدام نمايد كه براي تمام روز خدمت‌دهي به مراجعان را عهده‌دار شود.

مؤسّسة تهران از بدو تأسيس خود، مجالس تدريس و سخنراني و همايش‌هاي علمي فراواني برگزار كرده كه در آن، دانشمندان خارجي حضور فعّال داشته‌اند از جمله پروفسور ريچارد والزر نويسندة مقالة «اخلاق» و «افلاطون» در دائرة المعارف اسلام به مدّت شش‌هفته به تدريس كتاب آراء اهل‌المدينة الفاضلة فارابي پرداخته است؛ و نيز دكتر عبدالرّحمن بدوي سخنراني‌هایی دربارة كتاب افلاطون في الاسلام ايراد كرد و پذيرفت كه اين عنوان مناسب‌تر است از عناوين ارسطو عندالعرب و افلوطين عندالعرب و الافلاطونیّة المحدّثة عند العرب كه پيش از آن براي سه كتاب ديگر خود نهاده بود، و همچنين پروفسور مونتگمري وات دربارة دو كتاب خود محمّد در مكّه و محمّد در مدينه سخنراني ايراد كرد، و پروفسور لوي گارده نويسندة مقالة «علم كلام» و «اشعري» در دائرة المعارف اسلام، دربارة مقايسة اسلام و مسيحيّت در پاره‌اي از مسائل كلامي، و پروفسور خليل جر دربارة سهم ايرانيان در تحوّل منطق اسلامي، و پروفسور اي. وسلز دربارة بررسي شرح حال­هاي جديد از پيغمبر اكرم(ص)، و پروفسور كليبانسكي دربارة ترجمه­هاي لاتيني فلسفه و علوم اسلامي، و پروفسور چارلز آدامز دربارة پيشرفت­هاي اخير غرب در تحقيقات اسلامي، و پروفسور معن زياده درباره دائرة المعارف فلسفي كه در دست تهيه داشت و بعدها در بیروت چاپ شد، در مؤسّسه سخنراني كردند.

مؤسّسة تهران در سال 1378 به مناسبت سي‌امين سال تأسيس خود، همايش دوروزه‌ای در تالار علاّمه اميني دانشگاه تهران برگزار كرد كه در آن از استادان ايراني، دكتر رضا داوري اردكاني و دكتر نصرالله پورجوادي و دكتر حسن تاج‌بخش و دكتر سيّد علي موسوي بهبهاني هر يك دربارة اهميّت ميراث علمي و فرهنگي و فلسفي دانشمندان مسلمان ايراني سخنراني كردند و از استادان خارجي، پروفسور ويلفرد مادلونگ و پروفسور ويليام چيتيك و پروفسور دوگلاس كريم‌كرو و پروفسور ژان ميشو دربارة ارزش فعّاليّت‌هاي مؤسّسه و نقش مؤسّسه در معرّفي علوم و تمدّن و فرهنگ اسلامي – ايراني در سطح جهاني به تفصيل بحث كردند.

در اردي‌بهشت ماه 1381 طرح همايش بين المللي قرطبه و اصفهان را كه ساليان قبل اين‌جانب و پروفسور هرمان لندلت و پروفسور عليرضا عرفه در پاريس و استراسبورگ ريخته بوديم، با همكاري انجمن آثار و مفاخر فرهنگي به مرحلة اجرا درآمد. در اين همايش كه سي استاد خارجي و سي استاد داخلي شركت كرده بودند‌، اهميّت و ارزش ميراث علوم عقلي اسلامي به ويژه در چند صد سال اخير را مورد بحث و مذاكره قرار دادند. تفصيل اين همايش در مقالة اين‌جانب تحت عنوان ضرورت برگزاري همايش بين المللي قرطبه و اصفهان درآغاز مجموعة انتشارات همایش قرطبه و اصفهان به تفصيل ياد شده است.

علي‌رغم آنكه بودجه خاصّي براي اين همايش در نظر گرفته نشده بود راقم اين سطور موفّق شد كه خود، هزينة همايش و نشر چهل‌جلد كتاب نفیس و ارزنده را که برای نخستین بار منتشر می شد را از منابع مختلف فراهم آورد؛ پيش‌بيني مي‌شود كه شمار اين انتشارات در صورت وجود امکانات مالی به یک‌صدجلد برسد. از آنجا كه مؤسّسة مطالعات اسلامي دانشگاه تهران‌-‌ دانشگاه مك‌گيل سهم بسزائي در آماده‌سازي انتشارات و منابع مالي همايش قرطبه و اصفهان داشته است و در حقيقت مجموعه‌اي موازي با مجموعة سلسلة دانش ايراني از انتشارات مؤسّسه به شمار مي‌آيد، در همة آن انتشارات، عنوان و نشان دانشگاه تهران همپايه با نام و نشان انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ياد گردیده است.

مؤسّسه از آغاز تأسيس تاكنون كلاس‌هائي به صورت آزاد دائر مي‌كرده كه همگان مي‌توانستند در آن شركت كنند. در چند سال اوّل، دكتر ابوالقاسم گرجي درسي در اصول فقه بر مبناي كتاب كفاية‌الاصول آخوند ملّامحمّد كاظم خراساني ارائه مي‌داد كه پروفسور ايزوتسو و پروفسور لندلت و چند تن ديگر در آن شركت مي‌كردند و من نيز كتاب التّوحيد ابومنصور ماتريدي سمرقندي و زادالمسافرين ناصرخسرو قبادياني را تدريس مي‌كردم كه دانشجويان دورة دكتري زبان و ادب فارسي و ساير دوستداران علم و دانش در آن حضور مي‌یافتند، همچنين در درس شرح باب حادي‌عشر كه به وسيلة اين‌جانب ارائه می‌شد همراه با دانشجويان ایرانی، چندتن از دانشمندان خارجی، از جمله پروفسور جيمز موريس[12] از انگلستان و دكتر يان ريشار[13] از فرانسه شركت مي‌كردند.

در سال‌هائي كه پس از انقلاب دانشگاه‌ها به جهت انقلاب فرهنگي تعطيل شده بود، اين‌جانب درس شرح منظومة سبزواري(بخش امور عامّه و جوهر و عرض) را در محلّ مؤسّسه برقرار كرد كه در آن، بسياري از دوستان فاضل خودم از جمله: بهاءالدّين خرّمشاهي، كامران فاني، عبدالحسين آذرنگ و حسين معصومي همداني و سيروس شميسا درآن شركت مي‌كردند و پس از اتمام شرح منظومه، كتاب مطوّل سعدالدّين تفتازاني تدريس گرديد. سال‌ها بعد همين كتاب مطوّل دوباره تدريس شد كه آقايان: عطاءالله مهاجراني و علي موسوي گرمارودي و محمّد جواد شريعت باقري از شركت‌كنندگان آن بودند. اين درس‌ها همچنين ادامه داشت كه آخرين دورة آن به سال‌های اخیر مي‌رسد كه كتاب تلخیص المفتاح خطیب قزوینی و مقامات حريري در نثر عربی و كتاب الحماسة ابوتّمام و سقط‌الزّند ابوالعلاء معرّی در نظم عربی تدريس شده كه شمار فراواني از دانشجویان و علاقه‌مندان از آن استفاده كردند. گاهی هم جهت تنوّع برخی از دیدارکنندگان خود را به مجلس درس می‌بردم چنانکه روزی پروفسور رضی اللّه انصاری، استاد دانشگاه علیگر هند و مدیر مجلة مطالعات تاریخ پزشکی و علم به جمع ما پیوست و دربارة خانواده‌ای ادیب و شاعر و ریاضی‌دان در قرن هفدهم در هند سخنرانی کرد.

در همان زمان‌هاي پيش از انقلاب، جلسات تصحيح و مقابلة كتاب قبسات ميرداماد در محلّ مؤسّسه انجام مي‌شد كه در آن پروفسور ايزوتسو و من نقش اصلي را داشتيم و آقايان سیّدعلي موسوي بهبهاني و ابراهيم ديباجي نيز شركت داشتند و در بيشتر از اوقات دانشجويان دورة فوق ليسانس و دكتري فلسفه نيز به ما مي‌پيوستند. اين كتاب با مقدّمة همكارم پروفسور ايزوتسو(با ترجمة فارسی از بهاءالدّین خرّمشاهی) و پروفسور فضل‌الرّحمن استاد فلسفة اسلامي دانشگاه شيكاگو(با ترجمة فارسی از کامران فانی) به زبان انگليسي چاپ و منتشر شد و براي نخستين‌بار نام ميرداماد وارد دائرة‌المعارف‌هاي غربي قرار گرفت چنانكه پيش از آن نام حاج ملّاهادي سبزواري با ترجمة انگليسي كه به وسيلة من و ايزوتسو انجام يافته و در سال 1356 در نيويورك چاپ‌ شده بود، زينت‌بخش كتاب‌هاي تاريخ فلسفة اسلامي در اروپا و امريكا گرديد.

گذشته از اين فعّاليّت‌ها، انجمن استادان زبان و ادب فارسي كه از سال 1350 تاكنون تحت رياست اين‌جانب فعّاليّت داشته و از سال 1384 تحت نام «انجمن ترويج زبان و ادب فارسي ايران» فعّاليّت‌هاي خود را از سر گرفته است، از امكانات مؤسّسه برخوردار بوده و از اين روي انتشارات آن كه اكنون شمار آن از چهل فزون‌تر شده، تحت نام و نشان دانشگاه تهران و مؤسّسة مطالعات اسلامي دانشگاه مك‌گيل چاپ و منتشر گرديده است.

موسّسه از سال 1387 قرارداد همکاری با قطب علمی حکمی و عرفانی دانشگاه اصفهان برقرار کرده که طیّ آن تاکنون سه جلد کتاب در قالب آن قرارداد، منتشر کرده است.

مديريّت پیشین دانشگاه تهران به ويژه آقاي دكتر علي اكبر موسوي موحّدي كه در سال 1384 براي بار دوم به معاونت پژوهشي دانشگاه منصوب گشتند عنايت فراواني به فعّاليّت‌هاي علمي مؤسّسه همچون سابق نشان دادند. نخست آنكه ميزان كمك دانشگاه به مؤسّسه را از سه‌ميليون تومان در سال به پنج‌ميليون افزايش داده و هزينة الكترونيكي‌كردن معرّفي فعّاليّت‌هاي علمي مؤسّسه را متقبّل شدند و نيز زمينه را براي گسترش فعّاليّت‌هاي علمي و انتشاراتي مؤسّسه در سطح ملّی و بین المللی فراهم آوردند. در اينجا بايد از آقايان دكتر محمّد رحيميان معاون پيشين امور پژوهشي دانشگاه تهران و دكتر احمد پوراحمد مدير كلّ امور پژوهشي آن دانشگاه كه در ابقاء و نگهداشت اين مؤسّسه مرا ياري كردند، سپاسگزاري نمايم. از جهتي ديگر پروفسور روبرت ويزنوفسكي[14] مدير جديد مؤسّسة مطالعات اسلامي در دانشگاه مك‌گيل مونترال در جلسه‌اي كه چندسال پیش با من در تورنتو داشتند، قول دادند كه منابعي براي جبران كاستي‌هاي مادّی مؤسّسة تهران فراهم آورند و در مركز اصلي هم يعني در مونترال مطالعات ايراني و پژوهش‌هاي شيعي را كه مدّتي متوقّف مانده است، گسترش دهند و اين همكاري چهل‌واندساله ميان دانشگاه تهران و دانشگاه مك‌گيل را به پايه‌اي برسانند كه مؤسّسة تهران يكي از مراكز مهم مطالعات اسلامي ـ ايراني در خاورميانه گردد.

دكتر محمّدرضا عارف در هنگامي كه رئيس دانشگاه تهران بودند، همراه با معاونان خود از مؤسّسه بازديد به عمل آوردند و فعّاليت­هاي علمي مؤسّسه را تأييد و اعضاي علمي ما را مورد تشويق قرار دادند.

از ميان كانادائيان، كريستوفرا برتز سفير كانادا در ايران عنايت فراواني به مؤسّسة تهران داشت و در مراسم افتتاحيه حضور فعّال خود را ارائه داد، و پس از او جيمز جورج[15] سفير ديگر كانادا در ايران كه خود علاقه‌مند به عرفان اسلامي بود، از حاميان و مشوّقان فعّاليّت‌هاي مؤسّسه به شمار آمد. همچنين پس از انقلاب ميشل دوسالابري[16] سفير كشور كانادا از مؤسّسه ديدن كرد و در مراسم سي‌امين سال تأسيس مؤسّسه شركت و با اولياي دانشگاه تهران دربارة روابط علمي و فرهنگي ميان دانشگاه تهران و دانشگاه مك‌گيل به مذاكره پرداخت. آقای مک کنین[17] سفیر دیگر کشور کانادا نیز دربازدید از موسسه مراتب قدردانی خود را از فعّالیّت‌های علمی اظهار داشت. در اينجا بايد يادآور شوم كه پروفسور جانستون[18] رئيس اسبق دانشگاه مك‌گيل كه در ديدار رسمي خود از دانشگاه تهران، از مؤسّسة تهران بازديد كردند، تحت تأثير فعّاليّت‌هاي مؤسّسه با وجود مشكلات و موانع قرار گرفت و پس از بازگشت به كانادا نامة محبّت‌آميز و تشويق‌برانگيزي براي من فرستاد.

همچنین اضافه می‌نمايم كه پيش از انقلاب وقتي نخست‌وزير ايالت كبك کانادا، ربرت بوراسا[19] از ايران بازديدي رسمي به عمل آورد، اطلاع پيدا كرد كه چنين مؤسّسه‌اي در تهران وجود دارد و به آقای جیمز جورج، سفير كانادا در ايران گفت هر چند در برنامة رسمي بازديدهای من، نام اين مؤسّسه نيامده امّا شایسته است که از اين مؤسّسه دیدار کنم و از فعّاليّت‌هاي علمي آن اطّلاع یابم. او در ديدار خود فعّاليّت‌هاي علمي مؤسّسه را ستايش كرد و پس از بازگشت به كانادا كارتي براي من فرستاد كه حكايت از رضايت و خشنودي او از اين همكاري‌هاي مفيد علمي مي كرد.

در دوران مدیریت جدید دانشگاه تهران به ریاست دکتر فرهاد رهبر مقرّر گردید جهت پیشرفت امور علمی موسّسه، شورائی تحت عنوان «شورای ارتقای علمی» جهت پیشبرد همکاری‌های علمی میان موسّسه و دانشگاه تشکیل گردد که در آن، معاون پژوهشی و معاون امور بین‌الملل و رئیس سازمان چاپ و انتشارات دانشگاه و مدیر موسّسة مطالعات اسلامی حضور داشته باشند. تاکنون چهار جلسه از این شورا تشکیل گردیده و تصمیمات مفیدی اتّخاذ شده که تفصیل آن در ضمن اسناد موسّسه در همین جزوه مشاهده می‌شود. از مهمترین تصمیمات این شورا، اختصاص محلّی مناسب جهت امور اداری و علمی و کتابخانة موسّسه بود که این امر در نیمسال اوّل 1389 تحقّق یافت و موسّسه به دو آپارتمان متّصل به هم در خیابان قدس، کوچه شاهد، شمارة 8، طبقة ششم منتقل گردید و میزان کمک دانشگاه از پنج‌میلیون تومان به هشت‌میلیون تومان رسید و سپس به دو برابر و نیم افزایش یافت و موسّسه توانست ارتباطات خود را در داخل و خارج بیش از پیش گرداند. دکتر محمدعلی موسوی، معاون امور بین‌الملل دانشگاه در تحوّلات اخیر موسّسه نقش به سزائی داشته است.

با انتخاب این‌جانب به عنوان عضو هیأت امنای دانشگاه اسلامی اسلام‌آباد پاکستان، روابط علمی میان موسّسه و آن دانشگاه برقرار گردید و نیز طیّ قراردادی، همکاری میان آکادمی ابن‌سینا به ریاست پروفسور حکیم ظلّ‌الرّحمن در شهر علیگر هند ارتباط علمی موسّسه با آن نهاد، در زمینة تاریخ پزشکی در اسلام و ایران بیش از پیش گردید.

و همچنین وقتی سازمان یونسکو سفارش تعظیم و تکریم از مولانا جلال‌الدّین بلخی و فردوسی را کرد، موسّسه دو کتاب فاخر برای هریک از این دو منتشر ساخت.

نشر متجاوز از هشتاد مجلّد كتاب بر حسب موضوعات مختلف به ترتيب زير در فهرست انتشارات مؤسّسه ملاحظه مي‌گردد:

فلسفة اسلامي 13، حكمت متعاليه 8، تصوّف و عرفان اسلامي 10، مجموعه‌هاي مقالات در زمينه‌هاي مختلف علوم اسلامي 10، پزشكي در جهان اسلام 17، كلام و عقائد اسلامي(شيعي امامي) 4، كلام و عقائد اسلامي(اهل سنّت) 2، كلام و عقائد اسلامي(اسماعيلي) 2، فلسفة تطبيقي 2، اسلام و نوگرائي 2، اخلاق فلسفي 2، منطق 2، اصول فقه2، علم‌الحدیث1، كشاورزي در جهان اسلام 1، دامپزشكي در جهان اسلام 1، فهرست نسخه‌هاي خطّي 1، فهرست کتاب‌های چاپی 1، مجموعة يادداشت‌ها1.

با افزودن مجموعة انتشارات همایش قرطبه و اصفهان و مجموعة زبان و ادب فارسی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی، محصولات علمی موسسه افزون از یک‌صدوشصت جلد می‌شود.

یکی از ثمرات وجودی موسّسه در تهران و محصولات علمی آن، این بود که دانشگاه مک‌گیل در کانادا، تحصیلات حوزوی حوزة علمیة قم را به رسمیّت شناخت و در دهة پیشین، شماری از طلاّب موسّسة باقرالعلوم قم موفّق به اخذ درجة دکتری از موسّسة مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل در کانادا شدند که اکنون جزو هیأت علمی دانشگاه‌های مختلف درکشور هستند.

آثار انتشاریافته در موسّسه به ویژه آن‌ها که به زبان عربی بود به کشورهای دیگر راه یافت و این، موجب شد که من به عضویّت نهادهای علمی و فرهنگستان‌های مختلف جهان درآیم از جمله:

1ـ فرهنگستان زبان عرب مصر به پیشنهاد دکتر ابراهیم مدکور، رئیس مجمع اللّغة العربیّة

2ـ فرهنگستان زبان عرب دمشق به پیشنهاد دکتر حسنی سبح، رئیس مجمع اللّغة العربیّة

3ـ فرهنگستان علوم اسلامی اردن به پیشنهاد امیرحسن، ولیعهد وقت آن کشور، رئیس المجمع العلمی الملکی لبحوث الحضارة الاسلامیة

4ـ مجمع علوم اسلامی هند به پیشنهاد دکتر مختار احمد، رئیس آن مجمع

5ـ و نیز وقتی امیر کویت می‌خواست جایزة صدهزار دلاری به بهترین کتاب در تاریخ پزشکی اسلامی اعطا کند، مرا به عنوان یکی از داوران سه‌گانه به آن کشور دعوت کرد.

6ـ رئیس آکادمی ابن‌سینا در دانشگاه علیگر هند مرا به عنوان معاون آن آکادمی برگزید و کتاب النّبض جالینوس(متن عربی با ترجمة اردو) را به نام من مصدّر ساخت.

7ـ دانشگاه بین‌المللی اسلامی در اسلام‌آباد پاکستان مرا به عنوان عضو هیأت امنای آن دانشگاه انتخاب و در مسائل آموزشی و پژوهشی به صورت مکاتبه با من در ارتباط بوده است.

سخن پاياني آنكه نگارنده چهل‌واند سال از بهترين ايّام زندگي خود را صرف اداره و ابقاء اين مؤسّسه و احياء ميراث علمي اسلامي – ايراني كرده، و در اين جريان انواع و اقسام شدائد و سختي‌ها و مضايق و تنگنائي‌ها را متحمّل گرديده، واز تشنيع و آزار جاهلاني كه در كسوت اهل علم در محيط دانشگاهي در صدد حذف او و قطع اين حركت علمي بوده اند نهراسيده و اين بار گران را يك تنه بر دوش كشيده است كه:

وَحِيدٌ مِنِ الخُلّانِ فِي كُلِّ بلْدَةٍ                 إذَا عَظُمَ المَطْلُوبُ قَلَّ المُسَاعِدُ

ناگفته نماند که در سال‌های اخیر برخی از دانش‌دوستان که تنهائی مرا در این میدان پهناور دیدند و با فراست خود پی به ارزش فعّالیت‌های علمی او و محصولات علمی موسّسه بردند، به یاری من شتافتند و در هزینة نشر برخی از کتاب‌ها، کلاً یا جزءً، مساعدت خود را به موسّسه ارزانی داشتند که به مصداق: مَن لَم‌یَشکُرِ المَخلوقَ لَم‌یَشکُرِ الخالق باید نام آنان را در این‌جا یاد کنم:

1ـ صادق عظیمی، فرهنگ بیست‌هزار مثل و حکمت و اصطلاح

2ـ نوش‌آفرین انصاری، رحمت و غضب الهی در مثنوی معنوی(از ثلث مادر خود، مرحومه فاطمه مسعود انصاری)

3ـ مهردخت‌بانو همائی، مثنوی معنوی با حواشی و تعلیقات پدر خود، مرحوم استاد جلال‌الدّین همائی

4ـ محمد موقّتیان، مقدّمة الادب زمخشری(فرهنگ لغات عربی به فارسی با فهرست الفبائی عربی – لاتین)

5ـ الله‌کریم افشارپور، فرهنگ لغات ناصرخسرو(ج2) و شرح بزرگ دیوان ناصرخسرو(ج2)

6ـ محمدهادی موذّن از طرف شهرداری تهران، کامل‌الصّناعة الطّبیة و شاهنامة فردوسی

7ـ محمدعلی منصوری، غزل‌های شمس و غزل‌های حافظ و رباعی‌های خیام

8ـ پیروز رفیعیان، دستور زبان فارسی، شاهنامة فردوسی

9ـ هما رفیعیان، غزل‌های سعدی، شاهنامة فردوسی

10ـ فریدون طوسی، فرهنگ لغات فارسی(ج1و2)، ذیلی بر برهان قاطع و شاهنامة فردوسی

11ـ خسرو فصیحی، کلیات دیوان شوریده شیرازی(ج1و2)، کلیات سعدی با حواشی شوریدة شیرازی

12ـ علی‌اکبر رفیعی، هزارة فردوسی

13ـ مجیدرضا داوری(از طرف بانک تجارت)، زال و سیمرغ

14ـ کبری محقق(فروغ)، قرآن عظیم(1) با ترجمة فارسی از تفسیر طبری

15ـ سیّد وحید حسینی شاندیزی، شاهنامة فردوسی

16ـ بدرالزّمان قریب، منظومة فی اصول الفقه

مرحوم حاج محمّدتقی فلسفی بازرگان گرگانی در سال‌های پیش از انقلاب در بحبوحة مضایق مالی، حقوق ماهیانة چهارتن از مشاوران علمی موسّسه، سیّد محمّد محیط طباطبائی و عبدالحمید بدیع‌الزّمانی و محمّد پروین گنابادی و مهدی فولادوند را پرداختند و نیز وقتی دو دانشجوی من، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی و رضا ناظمی، در مونترال کانادا در آستانة انقلاب، شهریه‌شان به کانادا نرسیده بود، ایشان با جوانمردی ویژة خود متکفّل هزینة این دو طالب علم دور از وطن شدند. جَزاهُ اللهُ عَنِ العِلمِ خَیرَ الجَزاء.

اكنون نگارنده مفتخر است كه اين مؤسّسة پويا و آبرومند و اين مجموعة نفيس و ارزشمند را كه بر تارك تاريخ علم و دانش اين كشور همچون ستاره‌اي فروزان مي‌درخشد به ميهن عزيز و جهان علم تقديم مي‌دارد و اميدوار است كه همچنانكه فضل الهي تاكنون شامل حال او و مؤسّسه بوده اين حركت مقدّس همچنان ادامه يابد و «مصيبت پيري و نيستي» مؤسّسه را به تعطيل و انحلال كه نشانه‌هاي آن هم اكنون پديدار گشته سوق ندهد. بعون الله تعالي و توفيقه.

 

 

انتشارات مؤسّسة مطالعات اسلامي در حوزة تاريخ علوم؛ زير نظر و اشراف دكتر مهدي محقّق

الف) پزشكي در جهان اسلام:

1ـ دانشنامه در علم پزشكي، حكيم ميسري(كهن‌ترين مجموعه در علم پزشكي به شعر فارسي)، به اهتمام دكتر برات زنجاني و مقدّمة دكتر مهدي محقّق (چاپ‌شده 1366).

2ـ مفتاح الطّبّ و منهاج الطّلاب، ابوالفرج عليّ‌بن‌الحسين‌بن‌هندو(كليد دانش پزشكي و برنامة دانشجويان آن)، به اهتمام دكتر مهدي محقّق و استاد محمّد تقي دانش پژوه، و تلخيص و ترجمة فارسي و انگليسي و فهرست اصطلاحات پزشكي از دكتر مهدي محقّق(تهران چاپ شدة 1368).

3ـ الشّكوك علي جالينوس محمّدبن‌زكرياي رازي، با مقدّمة فارسي و عربي و انگليسي، به اهتمام دكتر مهدي محقّق، چاپ‌شده 1372).

4ـ جرّاحي و ابزارهاي آن، ابوالقاسم خلف‌بن‌عباس زهراوي، ترجمة فارسي بخش سي‌ام كتاب التّصريف لمن عجز عن التّأليف، به اهتمام استاد احمد آرام و دكتر مهدي محقّق(چاپ‌شده 1374).

5ـ طبّ الفقراء و المساكين، ابن‌جزّار قيرواني، به اهتمام دكتر وجيهه كاظم آل‌طعمه، با مقدّمة فارسي و انگليسي از دكتر مهدي محقّق(چاپ‌شده 1375).

6ـ رسالة حنين‌بن‌اسحق به عليّ‌بن‌يحيي دربارة آثار ترجمه‌شده از جالينوس، متن عربي با ترجمة فارسي و مقدّمة فارسي و انگليسي، به اهتمام دكتر مهدي محقّق (چاپ‌شده 1378).

7ـ يادگار(در دانش پزشكي و داروشناسي)، اسماعيل‌بن‌الحسن‌بن‌محمّد‌بن‌احمد الحسيني‌الجرجاني، معروف به سيّد اسماعيل جرجاني، به اهتمام دكتر مهدي محقّق (چاپ‌شده 1381).

8ـ تشريح بدن انسان معروف به تشريح منصوري، منصوربن‌محمّد‌بن‌احمد شيرازي، به كوشش دكتر سيّد حسين رضوي برقعي(چاپ‌شده 1383).

9ـ مختصر در علم تشریح، حکیم ابوالمجد بیضاوی، تصحیح و تحقیق دکتر سید حسین رضوی برقعی، با مقدمة دکتر مهدی محقق(چاپ‌شده 1387).

10ـ ابن‌هندو، پزشک و فیلسوف طبرستانی و کتاب مفتاح‌الطّبّ او، با مقدّمه‌ای دربارة علم پزشکی در اسلام و ایران از دکتر مهدی محقق(چاپ‌شده 1387).

11ـ کامل الصناعة الطّبیّة، علی‌بن‌عبّاس مجوسی اهوازی، ترجمة دکتر سید محمدخالد غفاری، با مقدمة دکتر مهدی محقق، جلد اوّل(چاپ‌شده 1388).

12ـ کامل الصناعة الطّبیّة، علی‌بن‌عبّاس مجوسی اهوازی، ترجمة دکتر سید محمدخالد غفاری، با مقدمة دکتر مهدی محقق، جلد دوم(چاپ‌شده 1388).

13ـ درآمدی بر دانشنامة تاریخ پزشکی در اسلام و ایران(فهرست الفبائی اصطلاحات پزشکی و داروشناسی)، دکتر مهدی محقق(چاپ‌شده 1389).

14ـ کامل الصناعة الطّبیّة، علی‌بن‌عبّاس مجوسی اهوازی، ترجمة دکتر سید محمدخالد غفاری، با مقدمة دکتر مهدی محقق، جلد سوم(چاپ‌شده 1391).

ب)كشاورزي در جهان اسلام:

آثار و احياء، رشيدالدّين فضل‌الله همداني(متن فارسي دربارة فنّ كشاورزي) به اهتمام دكتر منوچهر ستوده و استاد ايرج افشار و مقدّمة دكتر مهدي محقّق(تهران چاپ‌شده 1368).(4)

ج) دامپزشكي در جهان اسلام:

دو فرس‌نامة منثور و منظوم(دو متن فارسي مشتمل بر شناخت انواع نژاد و پرورش و بيماري‌ها و روش درمان اسب)، به اهتمام دكتر علي سلطاني گِردفرامرزي و مقدّمة دكتر مهدي محقّق(چاپ‌شده 1366).(3)

 

د) از سلسله انتشارات همايش بين المللي قرطبه و اصفهان در حوزة تاريخ علم:

1) علوم محضه از آغاز صفويّه تا تأسيس دارالفنون، گردآورنده دكتر مهدي محقّق، تهران1384.

[1]. رئيس موسسة مطالعات اسلامي دانشگاه تهران و مك‌گيل كانادا

  1. James McGill

[3]. Wilfred Cantwell Smith

[4]. Toshihiko Izutsu

[5]. Charles Adams

[6]. Christopher Ebert’s

[7]. Stanly Frost

[8]. Hermann Landolt

[9]. Quebec

  1. Donald Little

[11]. مؤسّسه به جهت عدم امكان مالي نتوانست اين مجموعه را ادامه دهد از اين روي اين دو كتاب را در مجموعة انتشارات همايش «قرطبه و اصفهان» در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي چاپ و منتشر ساخت و در كتاب نخستين به جاي ترجمه به فرهنگ اصطلاحات اصول فقه شيعه اكتفا كرد.

  1. James Morris
  2. Yann Richard
  3. Robert Wisnovsky

[15]. James George

[16]. Michel de Salabbery

[17]. McKinnon

[18]. Johnston

[19]. Robert Bourassa

 

منبع :

جستارهايي در ميراث اسلامي (مجموعه مقالات، يادداشت‌ها، اسناد و متون)

دفتر اول

به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.