معصومه باقری حسن کیاده؛ مهناز حشمتی
چکیده: باور به نیروی جادویی نهفته در اجزاء هستی امری است که تنها به بشر بدوی در دوران کهن متعلق نبوده است و انسانها در طول تاریخ تا به امروز همواره به جانمندانگاری1 و طلسم2 معتقد بودهاند. از زمانهای بسیار دور، انسان میپنداشته است بعضی از اجسام، حیوانات و اجرام سماوی قدرتی نهفته دارند؛ زیرا با دانش ناقصاش امکان شناخت قوانین علمی حاکم بر جهان را نداشته است. لذا بهناچار برای توجیه یا یافتن علت و درمانی برای ناگواریهای زندگی، یا مانعشدن از آنها، باور به دخل و تصرف قدرتهای ناشناختۀ جادویی بر زندگی روزمرهرا در ذهن خویشتن بارور ساخت و خود را به تطبیق امور ریز و درشت زندگی با چنان باورهایی ملزم کرد. در ایران باستان و درپی آن در ادیان ایران پیش از اسلام، مانند سایر ادیان بسیاری از باورهای خرافی زیر سایۀ دین، رنگ مشروعیت به خود گرفته بودند و باور بهتأثیرات ستارهها و سیارات بر روزها و سالها و انواع فال و طالعبینی امری متداول بوده و گاه بهعنوان پارهای از مناسک دینی ترویج میشده است. در این پژوهش با بررسی متون ایرانی دورۀ میانه، انواع پیشگویی بررسی خواهد شد، ازجمله پیشگویی بهوسیلۀ الهامات، تأثیرات ستارگان و سیارات بر روزها و سالها و باید و نبایدهای روزها، و متون فال و طالعبینی برگرفته از کتاب خطی فالنامۀ زرتشتی شامل: فال اعداد 1-5، فالنامۀ جاماسب حکیم و فال انامل. بدینترتیب، تأثیر شگرف باور به جادو در هر لحظه از زندگی مردم ایران پیش از اسلام مشخص میگردد.
فرهنگ و ادبیات عامه، دوره 2، شماره 3، فروردین و اردیبهشت 1393