احمد امین – مهدی افراسیابی
چکیده: شاهنامه میدان عمل پهلوانان و سرکردگان است. در اینجا، هر کاری نتیجه ای منطقی در پی دارد. نقش آفرینان و اسطوره، پاداش و پادافراه کارهای خویش را بر پایه ی منطق اسطوره و حماسه دریافت می کنند. پادافراه روندی ایزدی است که آدمی چنان که به کارهای زشت و نادرست دست یازد، سرانجام بی هیچ گمان پذیرای آن خواهد بود و این بر پایه ی خرد و دین ورزی استوار است و ریشه در باورهای کهن دارد. کیفرها یا بر پایه ی قراردادهای اجتماعی است که سرکردگان و پهلوانان آن ها را اجرا می کنند مانند خیانت و کوتاهی در جنگ و بیداد و ستم و یا محصول طبیعی کارهای آدمی مانند بی خردی، رشک، آزمندی، تندخویی و دروغ است. عواملی نیز دور کنندگان پادافراه به شمار می آیند چون هنر، دانش، نژاد، بازگشت از گناه و خواهشگری. به انواع پادافراه در شاهنامه اشاره شده است که گاه تناسبی با بزه انتسابی ندارند. بر دار زدن، به دو نیم کردن، در آتش سوزاندن و در خندق کاشتن از آن جمله است.
دانشکده ادبیات و علوم انسانی شهرکرد سال پنجم پاییز و زمستان 1389 شماره 18 و 19
منبع: پرتال جامع علوم انسانی