نگاهی به علم الصنعه: تاریخ علم کیمیا در تمدن اسلامی

نگاهی به علم الصنعه: تاریخ علم کیمیا در تمدن اسلامی

دکتر یوسف بیگ باباپور

(دکترای تاریخ علوم دورۀ اسلامی، کارشناس و پژوهشگر نسخه های خطی)

yosefbeigbabapour@gmail.com

علم الصنعه

مقدّمه

اگرچه آثار نوشته در علم شیمی تاکنون از دورۀ پیش از اسلام به زبان‌های ایرانی به دست نیامده، ولی از روی شواهد و قراین خیلی گویا، از قبیل پیشرفت زیاد در صنایعی که با علم شیمی پیوند ناگسستنی دارند و گفتۀ علمای سایر ملل دربارۀ علمای ایران که در علم شیمی و کیمیا صاحب آثار و رساله‌هایی بوده‌اند و سایر ملل از آن برخوردار شده‌اند و آثاری که علمای بعد از اسلام ایران به زبان عربی نوشته‌اند و کتاب‌های آنان پر از اصطلاحات و نام‌های فارسی است، چنین برمی‌آید که ایرانیان سابقۀ ممتدی در علم شیمی و کیمیا داشته‌اند.

امّا از دیرباز برخی از محققین تاریخ علم و تاریخ‌نگاران، کیمیا را جزو علوم خمسۀ غریبه برشمرده‌اند و آن را از جملۀ فنون فرمولی و منطقی به حساب نیاورده‌اند. شاید این تنها دلیلی است که بتوانیم در یکی بودن کیمیا و شیمی تردید کنیم، یا لااقل شیمی ابتدایی را شاخه‌ای برگرفته از کیمیای علمی بدانیم. این در حالی است که انواعی گوناگون برای کیمیا قایل شویم و آن را به شاخه‌ها و فرایندهای متعدد تقسیم کنیم؛ از جمله متالورژی (ذوب و به عمل آوردن فلزات)، تقطیر نفت و عطرها و غیره، استحصال قند وشکر، ساخت شیشه و غیره که هر یک بدون به کارگیری علم شیمی میسّر نمی‌شود.

بنا به قراین و شواهد موجود، بی‌گمان پایه‌های استوار علم در ایران کهن گذاشته شده است. اولین و قدیمی‌ترین سفالی که در جهان تا امروز شناخته شده، تا آنجا که باستان‌شناسان گواهی می‌دهند، در فلات ایران به دست آمده و اوّلین سفال‌های منقوش نیز در ایران ساخته شده‌اند, و این مقدمه‌ای بوده برای تبدیل ماهیت شی‌ئی به شیء دیگر؛ چرا که گِل تنها با حرارت کوره‌ای آب مُلکولی خود را از دست می‌دهد و تبدیل به سفال می‌گردد و دیگر قابل برگشت به حالت اوّلیه نیست؛ و یا نقّاشی روی سفال که اغلب از اکسیدهای فلزی و رنگ‌های شیمیایی استفاده می‌شد.1 رفته رفته نیز مردم ایران به فرایند ذوب فلزات دست یافتند و فنّ فلزکاری را ابداع نمودند2 که خود شاخه‌ای از علم شیمی است. اطلاعات زیادی که عملاً فلزکاران و آزمایش‌کنندگان به دست آوردند، پایه‌ای برای پیشرفت علوم نوین شدند. به عنوان مثال، فلزکاران برای قالب‌گیری اشیای فلزی دریافته بودند که گاهی حباب‌های هوا در داخل قالب ظاهر و فلز قالبگیری شده را شکننده می‌کند و سپس به تجربه دریافتند که با افزودن زرنیخ (آرسنیک) به فلز مذاب می‌توان از تشکیل حباب‌ها جلوگیری کرد.؛ یا مثلاً از اوره برای لحیم کردن و جوشکاری دو فلز استفاده می‌کردند؛ و صدها مورد دیگر که مقدمه‌ای برای فرضیه‌های شیمیایی و بالاخره شیمی نوین.

مشاهدۀ این که اختلاط چند فلز با یکدیگر در هنگام ذوب موجب ایجاد همبسته‌ای می‌شود که از حیث خواص و خصوصیات ظاهری و باطنی با فلزات مخلوط شده کاملاً متفاوت است، فلزکاران را متوجه این نکته کرد که شاید بتوان فلزات را با ترکیباتی مختلف در درجۀ حرارتی متناسب به فلزی دیگر مبدّل کرد و از همین جا پایه‌های کیمیاگری در ذهن آنها ریخته شد و کیمیاگران آزمایش‌های جالب انجام دادند و به جستجوی فرضیه‌ها و نظریه‌هایی پرداختند تا اکسیر اعظم را که فلزات کم‌بها را به فلزات پربها چون زر و سیم تبدیل می‌کند، بیابند.

ولی کار صنعتگران ایرانی به همین جا خاتمه نمی‌یافت. کشف انواع رنگ‌های فلزی و نباتی و کشف مواد تثبیت کننده از قبیل زاج‌ها و مازوها در همین منطقه از جهان آغاز شد. البته هدف این صنعتگران صرفاً دست یافتن به بهترین رنگ‌ها برای رنگ کردن کاشی‌ها و ظروف لعابی با رنگ‌های فلزی و رنگ کردن پارچه‌ها و الیاف نخی و پشمی و ابریشمی با رنگ‌های گیاهی بود؛ ولی نتیجۀ تجربیات، آن بود که عملاً به قسمتی از مبحث شیمی امروز که ایجاد رنگ‌های فلزی و نباتی و حیوانی بود، دست یافتند. همچنین نحوۀ تخمیر انگور  و به دست آوردن شراب و آب‌جو (الکل) و همچنین انواع مخمّرهای لازم برای تهیۀ لبنیاتمانند ماست و پنیر و خمیر ترش برای تهیۀ نان قابل هضم، همه در ادوار دوردست تاریخ در این سرزمین کشف و مورد استفاده قرار گرفت. همچنین در تهیۀ صابون و عطریات مهارت خاصی یافتند و کلی (قلیا) یا خاکستر بوتۀ اشنان را با چربی مخلوط می‌کردند و صابون می‌ساختند.3

در کیمیا، به چهار عنصر آب و باد و آتش و خاک اهمیّت خاص داده می‌شد؛ زیرا کیمیاگران به تجربه دریافته بودند که اگر هر ماده‌ای را بگیریم و روی یک سینی فلزی حرارت دهیم، ابتدا آب پس می‌دهد (عنصر آب)، سپس به هوا (بخار) تبدیل می‌شود (عنصر هوا یا باد)، آن‌گاه شاید آتش بگیرد و بسوزد (عنصر آتش) و بالاخره آنچه باقی می‌ماند، یک مقدار مادۀ خاکی سوخته یا خاکستر است (عنصر خاک)؛ و این در واقع مبنای استدلال قدما دربارۀ چهار عنصر است. کیمیاگران علاوه بر این چهار عنصر، چهار جوهر نیز به این عناصر می‌افزودند که عبارت باشند از جیوه و گوگرد و نمک و خاک که هر کدام خاصیت کلی داشتند؛ جیوه خاصیت کلی فلزی و گوگرد خاصیت سوختن و نمک خاصیت حل شدن و خاک خاصیت غیر فلزی را نشان می‌داد. همچنین کیمیاگران به گوگرد لقب پدر فلزات و به جیوه لقب مادر فلزات داده بودند.4

از سوی دیگر، کیمیاگری به بعضی زمینه‌های دیگر هم که بیشتر کیفیتی ماورای طبیعی یا فلسفی داشتند، راه یافته بود؛ مثلاً به مباحثی چون ماهیّت روح یا فضای کیهانی و غیره. این جنبه از کیمیاگری به واکنش‌های متفاوتی میدان داده بود. برخی از دانشمندان برجسته همچون جابر بن حیّان و محمد بن زکریای رازی به استحالۀ فلزات اعتقاد داشتند، و بعضی دیگر از بزرگان علم فلسفه، مانند ابن سینا و الکِندی، نه. ولی هر دو گروه به جنبۀ تکنولوژیکی امر توجه نشان می‌دادند. آثار جابر، رازی، الکندی و دیگران انباشته از اطلاعات و دستاوردهایی است که شیمی صنعتی و مهندسی شیمی امروزین، از بسیاری لحاظ مدیون آنهاست. جابر و رازی، که در غرب به نام‌های «Geber» و «Rhazes» می‌شناسند، بزرگترین دانشمندان تاریخ شیمی و تکنولوژی شیمیایی در عالم اسلام محسوب می‌شوند و آثار علمی و عملی آنها تأثیر بی‌چون و چرایی بر دانشمندان و پژوهشگران نسلهای بعدی، اعم از مسلمانان و اروپایی، برجای گذاشته است.5

در این مقاله سعی شده است تا با بررسی اجمالی برخی آثار موجود در زمینۀ علم کیمیا، به بررسی سیر تکوّن و تحوّل این فنّ پرداخته شود و مرز بین کیمیای علمی و خرافی باز شناخته شود؛ و این که چرا برخی کیمیا را جزو علوم غریبه برشمرده‌اند و برخی آن را کاملاً یک علم مستقل و منطقی دانسته‌اند که بر پایۀ اصول کاملاً علمی استوار است. البته پیش از آن لازم است به مباحث کلّی در زمینۀ ریشه‌یابی لغوی و اصطلاح‌شناسی با نگرشی مختصر در تاریخ کیمیا در دورۀ اسلامی پرداخته شود؛ چرا که آثار موجود از آن در بستر زمانی کاملاً متنوع و متفاوتی به وجود آمده‌اند که بررسی آن در شناخت این آثار کمک شایانی خواهد نمود.

1 . نک: سهم ارزشمند ایران در فرهنگ جهان، ج2، تآلیف عبدالحمید نیّرنوری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ1،  1377، صص289-290.

2 . برای اطلاع بیشتر در این زمینه، رک: تاریخچۀ فلزکاری، دکتر محمدجواد جنیدی، در نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، سال 1353، ش تابستان، ص150-151.

3 . سهم ارزشمند ایرانیان در فرهنگ جهان، ج2، صص291-292.

4 . همان، ص296.

5 . تاریخ مصور تکنولوژی اسلامی، پرفسور احمد یوسف حسن و دکتر دانالد ر. هیل، ترجمه دکتر ناصر موفقیان، تهران، علمی و فرهنگی، چ1، 1375، ص179.

 

 

دانلود متن کامل مقاله

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.