
دكتر يوسف بيگباباپور[1]
مقدّمه
در اين مقاله، سعي خواهد شد تا حد امكان اوّل معرفي اجمالي برخي كتابخانههاي مهم منطقة خاورميانه و اروپا و غيره كه داراي نسخ خطي عمده هستند، صورت پذيرد، ضمن آنكه گزارشي از موجودي و تعداد تقريبي نسخ خطي آنها ارائه ميگردد و نيز در مورد موجودي نسخ خطي تاريخ علم و فهارس اختصاصي علوم مختلف موجود بحث شود.
ناگفته پيداست كه بحث دربارة پراكندگي نسخههاي خطي در جهان، كاري بس سترگ وگسترده است كه حوصلهاي بيش از اين ميطلبد و گنجاندن آن در يك مقاله البته دشوار است. اما آنچه در اين مقال خواهد آمد، نگاهي به موجودي كتابخانههاي مهم و شناخته شده است كه آمار دستنويسهاي آنها قابل توجه است؛ مثلاً در اين گزارش به فلان مسجد، مدرسه، خانقاه يا كتابخانة كوچكي كه 100 نسخه در آن نگهداري مي شود، توجه نشده و فقط به معرفي مجموعههاي عمدة حاوي بيش از هزار نسخه يا نزديك به آن پرداخته شده است. البته در اين ميان، كتابخانههاي شبه قاره به دليل ناشناخته بودن بسياري از گنجينههاي مخطوطاتش مستثناست. صرفاً اين بخش از مقاله كه ترجمه شده، در آن سعي گرديده تا به غالب كتابخانههاي شناخته شده كه در آنها دستنويسهاي اسلامي نگهداري ميشود، توجه شود و اين براي اوّلين بار است كه به زبان فارسي در اين مختصر آورده ميشود. چرا كه منابع فارسي ما در معرفي تقريباً تمامي كتابخانههاي هند بسيار اندك و البته پراكنده است.
از آنجايي كه هرگونه تحقيقات در زمينة نسخههاي خطي دورة اسلامي و به تبع آن تاريخ علوم، تمدن و فرهنگ و هنر ايراني و اسلامي منوط به در اختيار داشتن آماري دقيق و شناخت از چند و چون وضعيت نسخههاي خطي و ميراث مكتوب است، بايد به يك اتفاق نظر در زمينة موجودي اين ميراث مكتوب در كتابخانههاي مهم جهان برسيم؛ لذا با آگاهي به اين نكته كه تا به امروز خيلي از كتابخانههاي دنيا هنوز كاتالوگ و فهرستنويسي نشده، اطلاع ما از كمّ و كيف موجودي آنها متأسفانه چندان نيست. البته اين موضوع بيشتر به شرق صدق ميكند تا غرب. بسياري از كتابخانههاي هند، پاكستان، تركيه، و حتي ايران هنوز يك كاتالوگ علمي از موجودي خود تهيه و منتشر ننمودهاند.
با اين توصيفات ما هنوز به يك دستهبندي و نتيجهگيري علمي دريارة موجودي نسخ خطي در دنيا، و سپس موجودي نسخ خطي مختص تاريخ علوم دورة اسلامي در ميان آن نميتوانيم برسيم. اما به عنوان يك طرح و يك نتيجهگيري نسبي و تقريبي با استناد به آنچه تا به امروز از برخي كتابخانههاي مهم دنيا كاتالوگهايي تهيه شده و در دسترس محققين است، ميتوان به معرفي ميزان موجودي نسخ خطي در دنيا در مرحله اوّل، و از ميان آنها نسخ خطي علوم و فنون دورة اسلامي با استناد به فهارس تخصصي دست يافت.
طبق آماري كه اخيراً توسط موسسة الفرقان در لندن، در مقدمة كتاب چهارجلدي «گنجينههاي دستنويسهاي اسلامي در جهان » (نك: رحيمي ريسه، ج1، ص14) ارائه گرديده، چنين برميآيد كه بيش از سه ميليون دستنويس در كتابخانههاي عمومي و خصوصي جهان موجود است.(الحلوجي، ج1، مقدمه) اما در واقع اين آمار تعداد نسخههايي را نشان ميدهد كه تا به حال شناسايي و معرفي شدهاند و در نتيجه نسخههايي كه هنوز در كتابخانهها و مجموعههاي خصوصي و غيره در گوشه و كنار دنيا موجود هستند و هنوز كاتالوگ و معرفي نشدهاند، بايد بر اين تعداد افزوده شوند. اين تعداد البته قابل توجه خواهد بود و شايد با احتساب آنها بتوان آماري در حدود پنج ميليون نسخة خطي در جهان ارائه كرد.
از ميان آمار سه ميليون نسخة شناخته شده، آنچه تاكنون فهرست شده و به نوعي معرفي گرديده است، در حدود يك ميليون و دويست هزار نسخه ميباشد و بيش از يك ميليون و هشتصد نسخه هنوز كاتالوگ نشده است.
لذا در يك جمعبندي كلي ميتوانيم بگوييم كه در حدود يك پنجم نسخههاي خطي اسلامي موجود در دنيا تا به حال معرفي گرديده، و دو پنجم آن آمارگيري شده، ولي هنوز معرفي و كاتالوگ نگرديده است؛ يعني نسخههايي كه وارد كتابخانهها و مجموعههاي دولتي شده، و شماره خورده ولي هنوز براي ما ناشناختهاند؛ و در نهايت تعداد تقريبي دو پنجم باقي كه هنوز نه شناسايي شده و نه جزو دارايي كتابخانهها و ارگانهاي دولتي حساب مي شود و بيش از همه اين بخش از موجودي ميراث مكتوب در معرض نابودي هستند. چون اغلب نه در شرايط مناسبي نگهداري مي شوند و نه بعضاً ارزش محتوايي آنها براي محققين و يا حتي خود صاحب نسخه معلوم است. گاه اتفاق افتاده كه از يك اثر تنها يك نسخه در عالم موجود است كه آن نيز در دست فلان مالك شخصي است و به دلايلي ممكن است اين نسخه در معرض نابودي قرار گيرد و ضايعهاي كه در اثر فقدان آن اثر پيش خواهد آمد، با هيچ چيز ديگري قابل جبران نخواهد بود.
از طرفي به دليل عدم وجود آماري تفكيكي از دستنويسهاي موجود، نميتوان به يك نتيجهگيري دقيق رسيد كه مثلاً به چه ميزان آثار فارسي يا عربي يا به زبانهاي ديگر داريم. اما بر پاية شواهد موجود، و بر اساس فهرستوارهاي كه استاد احمد منزوي تدوين نمودهاند، ميتوان گفت كه از ميان سه ميليون دستنويس ثبت شده، دست كم پانصد هزار نسخه به زبان فارسي است و تعداد اندكي به زبانهاي تركي، اردو، كردي و برخي زبانها و گويشهاي محلي است و مابقي به زبان عربي كه شايد تعداد نسخههاي عربي از بين اين آمار سه ميليوني، به دو ميليون و پانصد نسخه برسد.
رفته رفته در اثر گسترش فهرستنويسي، ضرورت تهية كتابشناسي فهارس بر محققين اين عرصه محسوس ميشد. در طول اين چند دهة اخير براي شناسايي راحتتر مجموعههايي كه تا به حال فهرست شدهاند، فهرست يا كتابشناسي فهارس تهيه شد. از جمله اين كتابشناسيها ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
– كتابشناسي فهرستهاي نسخههاي خطي در كتابخانهخاي دنيا، از ايرج افشار، تهران، 1337ش.
– دستنويسهاي عربي در دنيا (Les manuscrits arabes dans le monde)، از هويسمان، 1967م.
– كتابخانهها و مجموعههاي نسخههاي خطي عربي در جهان، به همت دكتر چنگيز پهلوان كه در واقع بخش منابع تاريخ نگارشهاي عربي فؤاد سزگين بود، به فارسي برگردانده، و در سال 1366ش. در تهران منتشر شد.
– فهارس المخطوطات العربيه في العالم، از كوركيس عوّاد، كويت، 1984م. در دو جلد.
– دليل فهارس المخطوطات في المجمع الملكي لبحوث الحضاره الاسلاميه، ويرايش دوم، اردن، 1986م.
– نگرشي بر جهان كتابشناسيهاي ايران، از غلامحسين تسبيحي، تبريز، نيما، 1365ش.
– World survey of Islamic Manuscripts، از گروه مؤلفان، به سرپرستي و مديريت دكتر هادي شريفي و سرويراستاري جفري راپر، لندن، موسسه الفرقان، 1992-1994م. اين كتاب اخيراً در چهار مجلد (سه جلد متن و يك جلد ايندكس) در تهران توسط آقاي رحيمي ريسه ترجمه و از سوي كتابخانة مجلس منتشر شد.
– كتابشناسي فهارس (ج1)، تدوين حسين متقي، قم، كتابخانة آيتالله مرعشي نجفي، 1385ش.
علاوه بر فهرستِ فهارس، برخي آثار در حوزة شناسايي دقيق و تسريع در معرفي مخطوطات انجام يافته كه جا دارد از كتاب ارزشمند آغازنامه، تدوين محمدحسين اميني (قم، كتابخانة مرعشي، 1385) ياد شود كه در چهار جلد تدوين شده و بر اساس آغاز مشهورمخطوطاتِ فهرست شده، ترتيب يافته است. دو جلد اول اين كتاب، آغاز آثار عربي و جلد سوم آثار فارسي و جلد چهارم آثار تركي را در بر دارد.
يا كتاب ارزندة فهرستوارة دستنوشتهاي ايران (دنا)، كه در دوازده جلد اخيراً در تهران (كتابخانة مجلس) منشر شد و جلد يازدهم و دوازدهم آن به مولفين و كاتبان اختصاص دارد.
و نيز مجلد مستقلي از فهرست كاتبان نسخههاي خطي موجود در كتابخانة مرگزي دانشگاه تهران كه اخيراً توسط كتابخانة مجلس منتشر شده، هر كدام به نوبة خود گوشهاي از مشكلات موجود را رفع خواهد كرد؛ لذا به نوبة خود دربارة چنين آثاري بحث خواهد شد و كارايي هر يك را در حيطة بازگو خواهيم كرد.
ذيلاً به معرفي مهمترين كتابخانههاي داراي نسخ خطي در برخي نقاط جهان خواهيم پرداخت و ابتدا از كتابخانههاي ايران شروع مينماييم.
[1]. فهرستنگار، نسخهشناس، مصحّح متون، پژوهشگر و دكتراي تاريخ علم:
Email: yosefbeigbabapour@yahoo.com
http://yosefbeigbabapour.blogfa.com
منبع :
جُستارها و جَستارها (مجموعه مقالات در حوزۀ تاریخ، فرهنگ، نسخ خطی و اسناد)
دفتر چهارم (ویژهنامۀ نسخهپژوهی)
به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور