
فرشته کوشکی[1]
پزشكي امروز ميراث و دسترنج خستگي ناپذيري، ايثار، تلاش، گذشت و بزرگواري كساني است كه بدون چشم داشت مادي آن را ساختند، پرورش دادند و در اختيار ما گذاشتند. بر ماست كه اين ميراث گرانبها را پاس داشته و در راه اعتلاي آن بكوشيم و در اختيار آيندگان قرار دهيم.
در مقدمه اين بحث تذكر چند نكته را ضروري میدانم:
هدف این تحقیق معرفی تمامي افرادي كه به نحوي با بهداشت و نظام درماني ارتباط داشته اند، نیست. بلكه سعي در بيان جريان درمانگري در سبزوار و معرفي برخي افراد بوده كه به گونهاي با آنان برخورد كرده و يا نام آنان در كتابها آمده و يا فردي از آنان نام برده است. از اين روي ممكن است خيلي از افراد در گذشته و حال بودهاند كه نامي از آنان برده نشده است. لذا از آنان و يا بازماندگانشان پوزش ميطلبم.
برخي از اين اطلاعات در گفتگو و مصاحبه با افراد تهيه شده و امكان فراموشي آنان در بیان مطالب وجود داشته و بي شك ديدگاه آن افراد در آن مطرح شده است. لذا اطلاعات در حد ممكن تهيه شده است. سعي شده در هر رشته با برخي افراد مصاحبه انجام شود و امكان اين كه با تمامي افراد مصاحبه شود نبوده است. هدف، ارايه تصويري از وضعيت پزشكي سبزوار در گذشته و حال بوده است.
نكته اي كه در بيشتر مصاحبهها به چشم میخورد كه میتوان آن را ويژگي كلي تمامي پزشكان قديم و همچنين دست اندركاران بهداشت دانست، تلاش مداوم و خستگي ناپذيري آنان، رعايت حلال و حرام، كمترين چشم داشت مادي و رعايت حال مردم و روحيه خدمت به مردم بوده است.
موضوع این پژوهش
تاریخ نگاران سنتی در بیان تاریخ بیشتر به اتفاقات سیاسی توجه داشته اند. و تاریخ ما در واقع تاریخ شاهان و قدرتمندان بوده است. در دورههای اخیر به تاریخ مردم و چگونگی زندگی روزمره مردم بیشتر توجه شده است. این همان چیزی است که در تاریخ نگاری گذشته مغفول مانده است. امروزه این مباحث در تاریخ اجتماعی بررسی میشود. در تاریخ اجتماعی، مورخ به زندگی روزمره و عوام مردم میپردازد نه فقط به شاهان و سیاستمداران. تاریخ پزشکی قسمتی از تاریخ اجتماعی مردم است که به آداب و رسوم، اعتقادات، باورها و رفتار پزشکی مردم و عوام جامعه در یک دوره تاریخی توجه دارد. با بررسی رفتار و رویکردهای توده مردم به مسئله سلامت و بهداشت، میتوان اطلاعات دقیق تری درباره جوامع گذشته به دست آورد،که نشان دهنده بخشی از ساختار و شکل اجتماعی آن دوران و آن منطقه خاص میباشد. در این تحقیق تلاش شده است تا اطلاعاتی هر چند اندک در این راستا ارائه شود.
موضوع این تحقیق شناسایی و معرفی پیشینه پزشكی سبزوار اعم از مداواگرن سنتی، پزشكان نوین، روشهای درمان، مراكز درمانی و داروهای سنتی و جدید است. محدوده زمانی آن از ابتدای قاجار تا به امروز، و قلمرو مكانی آن شهرستان سبزوار و اطراف آن میباشد.
هدف از ارائه این تحقیق گردآوری و ثبت اطلاعاتی از گذشته تاریخی و طبی سبزوار و انتقال تجربیات گرانبهای گذشتگان به نسل آینده است. از سوي ديگر حفظ خرده فرهنگهايي كه با گذشت زمان به فراموشي سپرده میشود و چه بسا براي نسل آينده چيزي از اين ميراث گرانبها به يادگار باقي نماند. به این ترتیب، علاوه بر آن كه این تجربیات از فراموشی و نابودی حفظ خواهد شد، در هویت بخشی به نسل جوان، به دلیل داشتن گذشتهای پر بار، مؤثر خواهد بود. شناخت وضعیت بهداشتی ودرمانی سبزوار از طریق آشنایی با پیشینه طب سنتی و نوین، درمانگران و پزشكان، مراكز درمانی، انواع بیماریها و انواع روشهای درمانی در محدوده سبزوار حاصل میشود. در این راستا از اطلاعات و تجربیات گرانبهای صاحب نظران كه میراث داران فرهنگی این منطقه در این زمینه به شمار میآیند، سودجسته ایم و امیدواریم آن را به عنوان سرمایهای به آیندگان منتقل كرده و از تجربیات آنان درس بگیریم.
طب سنتی و داروهای گیاهی كم و بیش در سبزوار از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. امروزه نیز، در بین مردم همچنان رواج دارد. مردم سبزوار و اطراف آن، از دیر باز از این روش برای مداوای بیماریهای خود استفاده میكرده اند. به گونهای كه حتی در ابتدا، مراكز بهداشتی نوین همانند ديگر مناطق كشور به سختی توانسته اند، جایگاهی برای خود پیدا كنند. از سوی دیگر امروزه، پزشكان سبزواری بسیاری در سبزوار و سراسر ایران و حتی خارج از كشور خدمات ارزندهای به سيستم پزشكی این مرز و بوم ارائه داده اند، که شایسته است شناسایی و معرفی شوند.
در این زمینه اطلاعات پراكندهای وجود دارد. و تا جایی كه ما مطلعیم كار در خور و مستقلی صورت نگرفته است.
این تحقیق در یازده فصل، به شرح زیر طراحی شده است:
فصل اول: كلیات( مباحث مقدماتی)
در این فصل برخی تعاریف مورد نیاز بیان شده است. بررسی وضعیت بهداشت در دوره قاجار و به طور کلی در ایران، به عنوان مقدمه بحث آمده است. شناخت موقعیت شهرستان سبزوار نیز از مباحثی است که در این فصل مطرح شده است.
فصل دوم: تاریخچه طبابت در سبزوار
این فصل دو مبحث طب سنتی و طب نوین را در سبزوار شامل میشود.
در موضوع طب سنتی، وضعیت بهداشتی در سبزوار اعم از طب عامه، استفاده از داروهای گیاهی و درمان گَرانی که در طب سنتی به مداوای مردم پرداخته اند، بررسی شده است.
و در بحث طب نوین، اولین درمان گران تحصیل کرده و جدید که با روشهای طب مدرن به مداوای بیماران مشغول بوده اند، معرفی شده است.
فصل سوم: با عنوان مراکز درمانی و موسسات وابسته؛ به نقش بیمارستانها در بهداشت سبزوار و چگونگی تاسیس آنها اشاره دارد. همچنین مراکزی که به نحوی در مسائل بهداشتی دخالت داشته اند، معرفی شده است.
در فصل چهارم: بیماریهای رایج در دوران قدیم و روشهای سنتی درمان آنها بیان شده است.
فصل پنجم: راههای درمان سنتی؛ در این فصل به راههای درمانی که گذشتگان برای فرار از بیماریها از این راهها سود میجسته اند، اشاره شده است.
فصل ششم: آموزههای مذهبی و بهداشت؛ در این فصل به تاثیر اعتقادات و باورهای مردم در نگرش آنان به بهداشت و راههای درمان بیماریها، بیان شده است.
فصل هفتم: مراکز بهداشتی سنتی و قدیمی؛ در این بخش مراکز عمومی بهداشتی و چگونگی معماری آن در حفظ سلامت مردم و توجه گذشتگان به تامین سلامت مردم، مورد توجه قرار گرفته است.
فصل هشتم: مراکز آموزشی و موسسات بهداشتی جدید؛ در این فصل سازمانها و مراکز بهداشتی جدید که به امر بهداشت و سلامت مردم وابسته اند، معرفی و تاریخ تاسیس آنان بیان شده است.
فصل نهم: اطبای جدید، در این فصل شرح مختصری از زندگی برخی از پزشکان بیان شده است. زندگی برخی از این پزشکان در این بخش از طریق مصاحبه با خود آنان تهیه شده است، لذا تا حدودی حالت مصاحبهای دارد.
فصل دهم: پزشکی سبزوار درآئینه مصاحبهها؛ در این بخش مصاحبههایی که برای جمع آوری اطلاعات با برخی افراد انجام شده به طور کامل آورده شده است. این افراد کسانی هستند که در حوزه بهداشت سبزوار کار کرده اند. این مصاحبهها در بردارنده خاطرات جالب و شنیدنی است.
فصل یازدهم: عکسها و سندها؛ در این بخش هر گونه عکس و سند و نامه و نقشهای که مربوط به پزشکی سبزوار بوده، جمع آوری شده است.
منابع پژوهش
كتابهایی كه درباره تاریخ طب در ایران و در دوره قاجارنوشته شده، همچنین كتاب یاد داشتهای دكتر قاسم غنی از مهمترین منابعی است كه اطلاعاتی هر چند اندك در این باب در اختیار ما قرار میدهد. گفتگو با پزشكان سبزواری، داروخانه داران، عطاران و افراد مسن و كسانی كه در حوزه مردم شناسی سبزوار تحقیقاتی داشته اند، بیشترین سهم را در ارائه این تحقیق دارا میباشند.
كليات
آشنایی با اصطلاحات در هر تحقیق از ضروریات آن تحقیق به شمار میرود. لذا پیش از هر چیز لازم است تعریفی از واژههای به كاررفته در این تحقیق ارائه شود.
پزشكی؛ از واژه باستانی بزشكی گرفته شده به معنای طب و معالجه آمده است. در دوره باستان از كلمه درمانگر نیز استفاده میشده است. بنابر این شخص مداواكننده را پزشك، درمانگر و طبیب میگفتند.
طب: در لغت به معنی علاج جسم و نفس میباشد. علم طب علمی است که در آن در باره بدن آدمی از لحاظ تندرستی و بیماری به منظور حفظ صحت و از بین بردن مرض گفتگو میشود و موضوع آن بدن انسان است و هر آن چه مربوط به آن میباشد. طبابت که مترادف با معالجه پزشکی میباشد به کار درمان کردن و معالجه درد گویند و نیز، عمل شفا بخشیدن با دوا (و هر چیز دیگر) را طبابت و معالجه میگویند[2].
طب سنتی: هرگونه مكتب طبی كه مبتنی بر باورهای سنتی باشد و اغلب درمانهای گیاهی و نیز، درمانهای جادویی از جمله طب سنتی به شمار میآیند. کارگزاران طب سنتی در گذشته فراوان بودند،گاهی پیران محل، ماماها و دلاكها نیز طبابت میكردند.[3]
دكتر: كلمهای فرانسوی است و به كسی اطلاق میشود كه بالاترین مراحل علمی را گذرانده و در رشتهای به درجه اجتهاد رسیده است. معمولا به دكتر طب یا پزشكی اطلاق میشود كه در یکی از رشتههای پزشکی تحصیل کرده و درجه دکتری گرفته باشد.[4]
این لفظ در دوره رومیان به هركس كه درس میداد، گفته میشد. در اواخر قرون وسطی، عنوان افتخاری برای كسانی بود كه به جهت فضایل شخصی و علم و دانش شهرت داشتند و در این صورت معمولا صفتی كه خصوصیت شخص محسوب میشد به آن ملحق میكردند. با سازمان یافتن دانشگاهها در قرون 12 و 13 این عناوین در آغاز، جواز تدریس بود. به تدریج كه نظام درجهای آمد، درجات دكتر و ماستر مطرح شد. دهخدا میگوید: این كلمه از دستور ایرانی به معنی رئیس و پیشوا در دین زرتشتی آمده است و به معنی دكتر اروپایی معمول بوده است. كلمه دكتر توسط مسیحیان ایرانی ابتدا وارد كلیسا شده و بعد به دیگر تشكیلات علمی و ادبی تعمیم یافته است.[5]
طب: كلمهای عربی است به معنی درمان كردن، علاج كردن، معالجه جسم و روح، علمی كه در باره امراض و شیوه تداوی مرضی و پیشگیری ناخوشیها، مطالعه و مداقّه میكند.[6]
طب جالینوسی: طرز تداوی امراض كه منسوب به جالینوس است و آن عبارت است از شیوه معالجه و تداوی با اصول قدیمی بر پایه استفاده از كوبیده و عصاره گیاهان یا انساج مختلف گیاهی و به ندرت حیوانی و تقسیم بندی مزاجها و طبایع انسان (بلغمی، سوداوی، دموی و صفراوی).
طبیب: كلمهای عربی به معنی زیرك و دانا؛ آن كه معالجه امراض كند؛ كسی كه در یكی از رشتههای مختلف علوم پزشكی عا لم باشد.[7]
حكیم: دانشمند، فیلسوف، طبیب، پزشك و حكیم باشی رئیس پزشكان را گویند.[8]
پزشك: كسی كه به درد بیماران رسیدگی كند و به تدبیر و دارو شفا بخشد. پزشك، بجشك، طبیب وحكیم هم گفته میشود. [9]
طب عامه: كهن ترین صورت نگرش عامه مردم به بیماریها و روش درمان آنهاست. در طب عامه زمینههای بیماری، عاملهای بیماری زا و دریافت مردم از بیماریها در درون ساز و كارهای قواعد اجتماعی و نظامهای دینی ـ مذهبی و معارف جمعی در باره كیهان شناسی، نگریسته میشود. این طب به طب الركا یا طب پیره زنان مشهور است. برخی جنبه خرافی به طبابت عامه داده اند، در حالی كه طب عامه بر اساس قواعد اجتماعی، خاستگاه بیماریها را امور فرا طبیعی میداند و برای درمان، روشها و آداب خاص به كار میبرد.[10]
این طب در هر منطقه تحت تاثیر جریان دیگری قرار دارد كه برگرفته از حوزه جغرافیایی، فرهنگهای قومی و بومی آن منطقه است. این جریان، نگرش عامه مردم به بیماریها و روشهای درمان آنهاست. طب عامه با داروشناسی عامه همراه است و بر نظام ویژهای بنا نهاده شده كه با ساختار اجتماعی، فرهنگی، دینی و اعتقادی مردم هر جامعه مربوط و هماهنگ است[11].
طب عامه ساده ترین راههای تشخیص بیماری و درمان آن را در نیروهای ماورایی، جادویی، اعتقادی و مذهبی میبیند. در عربی طب العجائز و یا طب پیره زنان، نامیده شده است. در فارسی هم كتابی به این سبك به نام «كلثوم ننه»[12] نوشته شده است. این طب بیشتر شفاهی بوده و سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل میشود. ایرانیان آموزش درمانگری را به جمشید نسبت میدهند كه آنان را از دیو ناخوشی و مرگ رهانید. آریاييها علت بیماریها را خشم خدایان و بلاهای آسمانی میپنداشتند و برای رفع آن قربانی میكردند[13].
طب اسلامی: نظام پزشكی نوینی كه تمدن اسلامی با بهره گیری از سنتهای یونانی ـ ایرانی و هندی بنیاد نهاد.
در سراسر سدههای میانه، پزشكان اروپایی بی هیچ گفتگو از پیروان این سنت پزشكی بودند. اما با پیدایش تردید در اصول پزشكی كهن، از جمله اخلاط و طبایع اربعه[14]، از آغاز سده 18 نظام پزشكی نوینی در اروپا شكل گرفت كه با همه نظامهای كهن و طب اسلامی تفاوت داشت. این نظام نوین پس از راه یابی به جهان اسلام، اندك اندك روش پزشكی اسلامی را كنار زد و جایگزین آن شد. از آن پس سنت كهن كه پزشكی سنتی نامیده شد، دیگر از حمایت فرهیختگان برخوردار نبود و با باورهای عامیانه مردم در آمیخت. به گونهای كه از آن قابل جدا شدن نبود. در واقع افول پزشكی اسلامی كه از زمان بر افتادن خلافت عباسیان به شكل پنهان آغاز شده بود، با ورود پزشكی نوین اروپایی از پای در آمد و تنها در قالب برخی داروهای گیاهی یا پزشكان مشهور به دكتر علفی تا امروز به حیات خود ادامه داده است[15].
طب نوین: با رشد طب اروپایی كه بر اساس میكرُب شناسی پایه ریزی شده بود و با ورود آن به ایران و در پی آن اعزام دانشجویانی برای تحصیل طب به اروپا، همچنین تشكیل مدرسه دارالفنون و تدریس طب در آن، تحولی در پزشكی سنتی ایران به وجود آمد. در این دوران صورت جدیدی از طب و پزشكان جدید در ایران شروع به كار كردند و دورهای جدید به نام طب نوین در ایران پایه گذاری شد.
[1]. کتابخانهۀ تخصصی تاریخ اسلام، قم.
[2]. لغت نامه دهخدا، علي اكبر دهخدا، ذيل كلمه طب، جلد 9/ص:13522
[3]. فرهنگ سخن، دكتر حسن انوري، جلد5/4853
[4]. فرهنگ فارسي، دكتر محمد معین، كلمه دكتر
[5]. دهخدا، جلد7/9646، ذيل كلمه دكتر
[6]. فرهنگ فارسي، دكتر محمد معین، ذيل كلمه طب، جلد2/2206
[7]. همان/2213
[8]. همان، جلد اول/ 1367
[9]. لغت نامه، علي اكبر دهخدا/جلد 4/4873
[10]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد 13 / ص659
[11]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج13/ص:659
[12]. كتاب كلثوم ننه، نوشته آقا جمال خوانساری حرفها و توصیههای زنان به دختران جوان را جمع آوری كرده است.
[13]. دائره المعارف بزرگ اسلامی /661
[14]. بلغمی، سوداوی، دموی و صفراوی
[15]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 13/ ص656و 637
منبع :
جستارهايي در ميراث اسلامي (مجموعه مقالات، يادداشتها، اسناد و متون)
دفتر پنجم (گفتارهايي در تاريخ علم)
به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور