نظری انتقادی بر سبک شناسی در ایران

نظری انتقادی بر سبک شناسی در ایران

جواد مهربان

چکیده: سبک، در زبان عربی به معنی گداختن و ریختن زر و نقره است و سبیکه پاره نقره گداخته را گویند. در اصطلاح ادبی به معنای طرز خاصی از نظم و نثر است که معادل style اروپایی است.Style خود از ستیلوس یونانی ماخوذ است، به معنای آلتی فلزی یا چوبین که به وسیله آن حروف و کلمات را بر روی الواح مومی، نقش می کرده اند.

بررسی سبک سخن در ایران، با سبک شناسی بهار آغاز شد. کتاب سه جلدی وی – سبک شناسی یا (سیر تطور نثر فارسی) – به بررسی آثار نثر فارسی از آغاز تمدن اسلامی تا عصر حاضر پرداخته است و تقریباً پس از او نیز تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت نموده اند – جز شفیعی کدکنی و شمیسا و چند تن دیگر از سبک شناسان هم روزگار ما – همان شیوه بهار را در سبک شناسی نظم و نثر دنبال کرده اند. سبک شناسی بهار ضمن ارزش های بسیاری که دارد، به دور از خلل و کاستی نیست. در این مقاله سعی شده است با نگاهی انتقادی به سبک شناسی در ایران، شیوه ای تازه در سبک شناسی ارائه گردد. شیوه ای که در آن با پرهیز از برخورد ذوقی، درصدد است تا راهی علمی  برای مطالعات سبک شناختی پیشنهاد نماید.

ادبیات فارسی دانشگاه آزاد مشهد، پاییز 1389 شماره 27

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.