محمد کلهر – فاطمه ابراهیمی حصاری
چکیده: ادبیات هر عصر متاثر از اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن دوره است و زبان حال هر ملتی است. با وقوع انقلاب مشروطه، ادبیات جدیدی در ایران شکل گرفت که مستقیماً با تحولات سیاسی و اجتماعی سر و مار داشت و مفاهیم جدیدی با خود به همراه آورد که تا قبل از آن سابقه نداشت یا بسیار کمرنگ بود. این ادبیات بیش از هر چیز رنگ و بوی سیاسی داشت. در آثار نویسندگان و شعرا، مفاهیمی چون آزادی، وطن پرستی، مبارزه با استبداد و نفی استعمار و نیز حکومت مبتنی بر قانون بر اساس اصل عدالت و برابری بیش از هر چیز نمودار گشت. این مقاله بر آن است تا به جایگاه مفاهیمی چون آزادی، وطن، استبداد و استعمار در این ادبیات تازه جان گرفته بپردازد و به دنبال آن نحوه طرح این مفاهیم را در ادوار مختلف تاریخی از آغاز مشروطه تا قدرت یابی رضاخان و پادشاهی او مورد بررسی و تحقیق قرار دهد و به رابطۀ مضای سیاسی موجود در ایران با نحوه کاربرد این مفاهیم بپردازد.
مسکویه دانشگاه آزاد ری زمستان 1385 شماره 5
منبع: پرتال جامع علوم انسانی