نویسنده: نصرالله حدادی
اکثر قنوات تهران درگذشته متعلق به اصحاب قدرت و وابستگان به حکومت قاجار بود و مازاد آب آن به مردم اختصاص مییافت. مردم کوچه و بازار، از صدقهسری «عبدالحسین میرزا فرمانفرما» و «میرزا موسی و میرزا عیسی وزیر» میتوانستند از آب قنوات کوثریه و «سرآب وزیر» استفاده کنند و این در حالی بود که مظهر قناتهای «وزیر» و فرمانفرما، در محله قلعه وزیر و محوطه خانه عبدالحسین میرزا فرمانفرما، تعبیه شده بود و خانه و باغ آنها ابتدا مشروب میشد و سپس اگر مازادی میماند، به بیرون خانه باغ آنها راه مییافت. در میان قناتهای تهران، قنات شاه (ناصری) استثنا بود و بعداز مشروب کردن محوطه تاریخی باغ موزه گلستان فعلی، مازاد آب آن به سمت جنوب شرقی تهران میرفت و در کنار دیگر قناتهای تهران، محله «قناآباد» را شکل میداد و بخشی از آن قبل از رسیدن به کاخ گلستان، در خیابان ثبت- در نزدیکی موزه عبرت و در محوطه تاریخی میدان مشق- مظهر مییافت و «گاریهای آب شاهی» آب نسبتاً گوارای آن را به دیگر محلههای آن روز تهران میرسانیدند و از آنجا که لولهکشی آب تهران، تقریباً تا پایان دهه 1340 پایان یافت، این گاریها که مخزن و بشکههای آب را روی گاری نهاده و به وسیله چهارپا آن را حمل میکردند، تقریباً تا پنج – شش سال بعد از لولهکشی شدن آب تهران و همچنین تعلق خاطرمردم تهران به «آب شاه» مشغول به کار بودند و دولتهای وقت برای ترغیب و تشویق مردم به مصرف آب تصفیهشده، دو راهکار را در پیش گرفتند. ابتدا: تعبیه فشاری در مراکز پر رفت و آمد و سپس اعلام ارزانی آب تا حد رایگان بودن، برای مشترکان پر مصرف! از سوی دیگر مظهر قنات شاه را مسدود کردند و این گاریها، آب مورد نیاز خود را از «فشاریهای آب» تأمین میکردند و طی یکی دو سال با تکمیل شدن لولهکشی در سطح تهران، بالاخره مردم از «آبشاه» دل کندند و به فواید آب تصفیه شده پی بردند و شغل «گاری آبشاهی» ورافتاد و از آن پس قناتهای تهران، یکی پس از دیگر متروک گشتند و به علت بیتوجهی و عدم لایروبی، تغییر مسیر و پرکردن مادر چاه و دیگر چاهها و ساخت و ساز روی آنها، یکی پساز دیگری از بین رفتند و امروز فقط نامی از آنها باقی مانده است. تا چهار دهه پیش، آب قنات «مهرگرد» در برابر شمسالعماره در خیابان ناصرخسرو مظهر داشت و فوران آب آن در داخل جوی آب این ساختمان تاریخی، بخوبی قابل مشاهده بود. بخشی از آب قنات حاج علیرضا، از دیرباز از مقابل مجلس شورای ملی سابق و مسجد سپهسالار عبور میکرد و مردم با استفاده از آن، در روزهای پایانی سال، فرش و قالی میشستند و قنات «معدلالدوله» در خیابان دولت (شهید کلاهدوز) در خیابانی به همین نام، در کنار خیابان مظهر مییافت و نیک به یاد دارم آب قنات سنگلج در «پارک شهر» ظاهر میشد و بهرغم آنکه آبش سنگین بود، بعداز تخریب محله سنگلج در سال 1314 و شکلگیری پارک شهر در سال 1324، این قنات از بین نرفت و ضمن آبیاری فضای سبز ایجاد شده در جویهای سطح این پارک به این سو و آن سو میرفت و مناظری بس دلانگیز و آرام بخش را همراه با صدای قلقل آب، رقم میزد. حکایت «آب خنک خوردن» در زندان قصر که روزگاری قصر قاجار و متعلق به فتحعلیشاه قاجار بود، ضربالمثل سائر است و علتالعلل آن، دورشته قناتی بود که از مبارکآباد مخلص آباد سرچشمه میگرفت و در محوطه قصر قاجار ظاهر میشد و چون آب خنک و گوارایی بود،شاه قاجار از آن استفاده میکرد و بعدها که نیکلای مارکوف بخشی از آن را زندان ساخت، هرکس به حبس میافتاد، به او میگفتند: رفت آنجا که آب خنک بخورد!
منبع: روزنامه ایران