نادر حقانی
فریدریش روکرت۱ شاعر و مترجم برجسته اشعار غنایی شرق و آثار منظوم فارسی، در ۱۶ مه ۱۷۸۸ در آلمان در خانوادهای حقوقدان متولد شد و ۳۱ ژانویه ۱۸۶۶ درگذشت.
دوران کودکی او در اوبرلاورینگن سپری شد و تحت آموزش مذهبی روحانیون محلی قرار گرفت که به گفته خود او، تأثیرات پایداری در او ایجاد کرد. در سال ۱۸۰۵ ابتدا به درخواست پدر در دانشگاه وورتسبورگ حقوق خواند، سپس تغییر رشته داد و در دانشگاههای وورتسبورگ وهایدلبرگ به تحصیل فلسفه و زبانهای کلاسیک پرداخت و در سال ۱۸۱۱ رساله استادی خود را در دانشگاه ینا به اتمام رساند.
در سال ۱۸۱۲ از تدریس در دانشگاه کنارهگیری کرد و به نویسندگی و سرودن شعر روی آورد. در همان سال دوبیتیهای «سوگواری آگنس» و د رسال ۱۸۱۴ مجموعه «اشعار آلمانی» و در سال ۱۸۱۷ سرودههای خود با عنوان «تاج زمان» را منتشر کرد. همچنین از او نمایشنامههای هم در دست است که موضوع برخی از آنها را از افسانههای شرقی و داستانهای «هزار و یک شب» اقتباس کرده است.
در سال ۱۸۱۸ به رم رفت و درباره آهنگهای محلی ایتالیا به تحقیق پرداخت. در پاییز همان سال به وین رفت و با ژوزف هامر فون پورگشتال۲ شرقشناس شهیر اتریشی، آشنا شد و نزد او مقدمات زبانهای فارسی و عربی و ترکی را آموخت. از آن پس استعداد شگفتآور خود را علاوه بر زبانآموزی، صرف پرداختن به قالبهای شعر کلاسیک مشرق زمین کرد و بدین ترتیب راه فریدریش اشلگل۳ را در معرفی ادبیات شرق پیمود. در سال ۱۸۱۹ قالب شعری غزل و اندیشه عرفانی را با ترجمه «۴۴ غزل از مولوی» وارد ادبیات منظوم آلمانی کرد. به گفته شیمل اگرچه این رساله به دلیل استناد برخی اشعار به ترجمههای پورگشتال رساله دقیقی نیست، ولی روحیه آن عارف بزرگ را برای خوانندگان غربی آشکار میسازد؛ بنابراین میتوان سال ۱۸۱۹ را «سال تولد غزل در ادبیات آلمانی دانست».
چند سال بعد، «۸۰ غزل و ۳۰ رباعی از حافظ» را به نظم ترجمه کرد که پس از مرگ او منتشر شد. این مجموعه از بهترین ترجمههای عرضه شده به زبان آلمانی است. اثر منظوم روکرت که در سال ۱۸۲۲ با عنوان «گلهای شرقی» منتشر شد، عمدتا ملهم از غزلیات حافظ و «دیوان شرقی ـ غربی» گوته است. این دیوان مقدمهای بر اثر بعدی او با نام «بهار عشق» است که او در سال ۱۸۲۳ سرود.
روکرت در سالهای ۱۸۲۳ تا ۱۸۲۶ با ترجمه «مقامات حریری»، قالب ادبی «مقامه» را با رعایت صناعات ادبی و ظرافتهای زبانی در نثر مسجع آلمانی وارد کرد. و در سالهای ۱۸۳۳ و ۱۸۳۸ به ترجمه بخشهایی از قرآن کریم و شاهنامه فردوسی پرداخت و بین سالهای ۱۸۳۶ تا ۱۸۳۹ اثر شش جلدی «حکمت برهمنها»ی خود را که حاوی سخنان نغز، داستانهای پندآموز و حکایات است، منتشر کرد. او در سال ۱۸۴۱ به دعوت فریدریش ویلهلم چهارم ـ پادشاه پروس ـ به برلن رفت و به سمت پروفسور دانشگاه با عنوان مشاور محرمانه سلطنتی منصوب شد و تا شصت سالگی در این مقام باقی بود.
از جمله مشهورترین آثار منظوم روکرت که پس از مرگش در سال ۱۸۷۲ انتشار یافت، «مرثیه کودکان» است. او این اثر را در سوگ فرزندان خود که در کودکی جان باختند، سرود. گوستاو مالر اتریشی در سال ۱۹۰۲ آهنگی برای آن ساخت، لیکن چندان مقبولیتی نیافت.
استعداد واقعی روکرت در درک عمیق دنیای معنوی آثار منظوم فارسی و عربی و انتقال معانی آنها به ادبیات آلمانی نهفته است. او که با بسیاری از زبانهای شرقی آشنایی داشت، میتوانست به یاری تسلط کمنظیر خود بر زبان آلمانی، تمامی ظرافتها و مفاهیم عمیق متون اصلی را در ترجمههایش منتقل کند.
از جمله آثار او در زمینه زبان و ادب فارسی، منظومه «رستم و سهراب»، مأخوذ از شاهنامه فردوسی به شعر آلمانی (ارلانگن، ۱۸۳۸)، صرف و نحو و فن شعر و خطابه در زبان فارسی (۱۸۷۴)، ترجمه بوستان سعدی (لایپزیگ، ۱۸۸۲)، ترجمه شاهنامه فردوسی، در سه جلد (برلین، ۱۸۹۰) و قصاید سعدی (۱۸۹۴) است.
روکرت ترجمه بخشی از غزلیات و قطعههای جامی را در ۱۸۶۴ـ۱۸۵۲ در مجلات شرقشناسی آلمان منتشر کرد. همچنین اشعار محلی مانند دوبیتیهای گیلانی و ترانههای مازندرانی را نیز ترجمه کرده است. یکی از مهمترین و مفصلترین کتابهای او ترجمه و شرح باب هفتم کتاب «هفت قلزم» است که رسالهای فارسی در علم عروض و معانی و بیان است. این رساله در هند نوشته شده و در ترجمه این کتاب به مهارت او در علم بدیع پی میبریم. اشعار او که بالغ بر دههزار بیت است، با بهرهگیری استادانه از زبان، سرشار از مضمونهای شرقی است. به عقیده او شعر ابزار بیان احساسات مردم و وسیله ایجاد وحدت میان ملل مختلف است. به گفته شیمل: «هدف اصلی روکرت از تحقیقاتش این بود که ثابت کند همه زبانها اصل یگانهای دارند و هر کس زبانهای بیشتری بداند، کلید راه یافتن به قلب مردم را در دست دارد.» روکرت در زمان حیات خویش به سبب پراکندگی ترجمهها و وسعت دامنه فعالیتهای ادبیاش و همچنین به سبب انتشار آنها تا سالهای متمادی، کمتر موردتوجه واقع شد و درنتیجه از شایستگیهایش کمتر قدردانی به عمل آمد. شناخت کامل روکرت مستلزم تحقیقات بینرشتهای آثار او و بررسی آنها در سه حوزه شرقشناسی، شعرسرایی و ترجمه است. «انجمن روکرت» به پاس خدمات او در موطن او بنای یادبودی به او اختصاص داده است.
*دانشنامه زبان و ادب فارسی (با تلخیص و حذف منابع)
پینوشتها:
۱ .Joham Michael Friedrich Ruckert رر ۲ .Josef Freiherr Von Hammer-purgstanرر ۳٫Friedrich Schlegel
منبع: روزنامه اطلاعات