تقی پورنامداریان
چکیده: انسان ها در هر کجای جهان و در هر دوره و فرهنگی استعدادها و ظرفیت هایی مشترک دارند که از ماهیت وجودی و حتی شناخت انان ناشی می شود. بخشی عظیم از شناخت ها و تجربه های انسان ها عمومی و مشترک است، هر چند اختلاف های فرهنگی و زمانی و مکانی و تجربه های شخصی تفاوت داشته باشد. نکته مهم این جاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فراورده هاست و ژرف ساخت ان ها تقریبا یکسان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیت ظرفیت ها و استعدادهای ادمی به سبب تاثیر کم تر اختلاف تمدن و فرهنگ بیش تر شبیه یک دیگر می بینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولوی و یونگ درباره ساختار جهان و روان ادمی در ژرف ساخت شباهت هایی هست. این شباهت ها ناشی از اشتراک استعدادهای انسانی است و در روی ساخت اگر اختلافی هست، ناشی از اختلاف فرهنگی و زمانی و مکانی است. با طرح مثل افلاطون و صورت مثالی سهروردی و صور معنوی و روحانی زرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعی یونگ (ارکئوتایپ) و آن چه عطار و مولانا درباره «تو» گسترده پنهان یا «من» ملکوتی بینهایت مطرح کرده اند، میتوان بروشنی شباهت این اندیشه ها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد.
پژوهشنامه فرهنگ و ادب پاییز 1388 شماره 9
منبع: پرتال جامع علوم انسانی