
دکتر یوسف بیگ باباپور
(دکترای تاریخ علوم دورۀ اسلامی، کارشناس و پژوهشگر نسخه های خطی)
yosefbeigbabapour@gmail.com
چکیده:
ابنجزله یکی از اطبای بسیار مهم و طراز اوّل دورة اسلامی در قرن پنجم هجری قمری است که شهرت جهانی یافته و در اروپا به عنوان یک پزشک حاذق و طراز اوّل از او یاد میکنند. آثار وی الگو و منبع بسیاری از آثار بعد از خود شد. مهمترین اثر او تقویمالابدان است که یکی از پیشروان علمی در شیوة طبّ مجدول به شمار میرود. در این کتاب به بیش از یکصد بیماری اشاره شده و طرز درمانهای گوناگون هر یک طی جداولی آورده شده است. طبّ مجدول یک شیوة ابداعی دانشمندان دورة اسلامی است که با تقویمالصحة ابنبطلان بغدادی در حفظ تندرستی و صحّت شروع شده و در تقویمالابدان ابنجزله به حد اعلای پختگی و کمال رسیده است.
در این مقاله ضمن معرفی مختصر ابنجزله و آثارش، بیشتر سعی شده است تا نوآوریهای ابنجزله در تدوین و تألیف کتب طبی، بالاخص طبّ مجدول و تأثیری که وی به آثار پس از خود داشته، برجسته و پررنگ نشان داده شود. در آخر نسخ خطی موجود از آثار ابنجزله نیز فهرست وار ذکر شده تا زمینة تحقیق برای محققین فراهم گردد.
واژگان کلیدی: ابن جزله، آثار او، طبّ مجدول، نسخههای خطی.
مقدّمه:
یکی از مهمترین مسایل طبّ دورة اسلامی که کمتر بدان پرداخته شده، روششناسی آثار پزشکی است. هر یک از آثار طراز اوّل پزشکی، همچون آثار ادبی، سبک ویژة خود را دارند که در بررسی تاریثخ پزشکی هر عصر بسیار حائز اهمیت است. آثار پزشکی را نیز باید با توجه به ساختار فیزیکی و محتوایی به انواعی تقسیم کرد و اقسامی بر آن قایل شد؛ مثلاً یکی از انواع سبک شناختی کتب طبّ دورة اسلامی، طبّ مجدول است و بررسی اینکه این نوع سبک نوشتاری از کجا و به چه منظور ابداع و به کار برده شده است در تدوین تاریخ پزشکی دورههای مختلف مهم است؛ یا اینکه طبّ منظوم کی و به چه منظور ابداع شده است؛ همچنین تدوین برخی کتب طبی به صورت لغتنامهای که در اصطلاح قرابادین یا صیدنه (صیدله) گویند؛ و یا شیوههای دیگر که هر کدام پیش از هر هدف دیگری، جنبة آموزشی داشتند. یقیناً میدانیم که مراجعه به یک کتاب مجدول بسی سریعتر و بهتر است از مراجعه به کتابی که سرتاسر به یک شیوة یکنواخت و احیاناً عاری از هر نوع تبویب و عناوین، تدوین شده باشد.
در میان آثاری چنین، وقتی نوع «طبّ مجدول» مطرح میشود، ناخودآگاه در ذهن اهل فنّ و محققین تاریخ علم پزشکی تقویمالصحة ابن بطلان بغدادی و یا مهمترین اثر ابن جزله، یعنی تقویمالابدان متبادر میشود. همچنین وقتی سخن از طب منظوم میکنیم، مثلاً دانشنامة حکیم میسری یا آثار یوسفی هروی و غیره در خاطر خطور میکند؛ و قسعلیهذا.
امّا با همة این توصیفات تا امروز در ایران کمترین توجه مطالعات پزشکی و بالاخص تحقیقی به شیوة سبکشناختی شده است. بیگمان ابن جزله از تأثیرگذارترین پزشک صاحب سبک به ادوار بعد از خود بوده است. علاوه بر شخصیت عجیب این پزشک که اول مسیحی بوده و سپس مسلمان شده و این که چگونه با بیماران خود رفتار عالی و نمونه داشته، تنوع آثاری که خلق کرده در نوع خود بسیار قابل تأمل و توجه است و اگر او را شخصی ذو فنون بنامیم، سخن به گزاف نگفتهایم. ذیلاً به معرفی زندگی، شخصیت، آثار و تأثیرات او به دورههای بعد خود، و معرفی نسخ خطی موجود از آثارش، خواهیم پرداخت:
ابن جزله:
ابوعلی شرف الدین یحیی بن عیسی بن جزلۀ بغدادی، پزشک و دارو شناس مسیحی که سپس مسلمان شد. وی در غرب به نامهای «بن جسله»1، «بین جسله»2 و «بوهه هیلیهه»3 (ظاهراً تغییر یافتۀ «بوعلی») معروف است.
(Leclerc, Lucien, Histoire de la medicine arabe, New york, 1971, n71-72)
دربارۀ تاریخ تولّد او آگاهی درستی در دست نیست؛ ولی میدانیم که وی با المقتدی بأمرالله (حک. 467-487 هـ.ق.) معاصر بوده است. از این رو، با توجه به قراین دیگر، احتمال میرود که در دهۀ دوم سدۀ پنجم هجری متولّد شده باشد؛ زیرا هنگامی که در سال 466 هـ.ق. مسلمان شد،(نک: ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، بیروت، 1377ق/1957م، ج2، ص260) مردی میانسال بود (نک: ذهبی، محمّد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنووط، بیروت، 1405ق/1984م، ج19، ص188). سال درگذشت او را نیز مآخذ متقدّم عموماً 493 هـ.ق. که نخستین سال اشغال بیتالمقدّس به دست صلیبیان است، I/493)،Leclerc) نوشتهاند. (نک: ابنجوزی، عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359ق. /1940م، ج9، ص119؛ ونیز: ابن اثیر، الکامل، ج10، ص302؛ ونیز: ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج6، ص268) امّا قفطی (نک: قفطی، علی بن یوسف، اخبارالعلماء، قاهره، 1326ق/1908م، ص240؛ و ترجمۀ فارسی آن: تاریخ الحکماء، تهران، 1371، ص498) و به پیروی از او، ابن عبری، (نک: ابنالعبری، غریغوریوس، تاریخ مختصرالدول، به کوشش انطوان صالحانی، بیروت، 1985م، ص195) درگذشت او را سال 473 هـ.ق. میدانند که درست به نظر نمیرسد؛ زیرا ابن جزله بیشتر آثار خود را به نام المقتدی بأمرالله تألیف کرده است که در سال 467هـ.ق. به خلافت رسید و بعید به نظر میرسد که آن آثار را در مدّت سال آخر زندگی خود نوشته باشد؛ خاصّه آن که ابن خلّکان، رسالۀ فی الردّ علی النصاری، نوشتۀ ابن جزله را در سال 485هـ.ق. نزد خود وی خوانده است.(نک: ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج6، ص267)
ابنجزله، دانش پزشکی را در آغاز از مسیحیان کَرخ بغداد،( قفطی، اخبارالعلماء، ص239) و آن گاه نزد ابوالحسن سعید بن هبتالله فراگرفت (نک: ابن ابیاصیبعه، عیون الانباء، ج2، ص260؛ و نیز: ابنخلّکان، وفیات الاعیان، ج6، ص267) و در طبّ نظری و عملی یکی از نامآوران عصر خود شد؛ چنانکه او را قرین ابن سینا، ابن بطلان و ابن تلمیذ آوردهاند؛(نک: فاندیک، ادوارد، اکتفاءالقنوع، قاهره، 1896م، ص211؛ ونیز: حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، 1941-1943م، ج2، ص1869) امّا حاجی خلیفه او را به غلط شاگرد خواجه نصیر طوسی دانسته است.(نک: حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج2، ص1870)
ابنجزله، پس از فراگرفتن علم طبّ به تحصیل منطق همّت گماشت و آن را نزد ابوعلی بن الولید، شیخ معتزله –که در علم کلام و منطق استاد زمانه بود- آموخت و به دعوت استادش اسلام را پذیرفت و گویا چون خطّی نیکو داشت، برای نوشتن سجلّات به عنوان کاتب به خدمت ابوعبدالله دامغانی، قاضیالقضات بغداد درآمد.( نک: ابن جوزی، المنتظم، ج9، ص119؛ ونیز: ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء، ج2، ص260؛ نیز: قفطی، اخبارالعلماء، ص240: ترجمۀ تاریخ الحکماء، ص499) وی همسایگان و فقرا و مساکین را بدون اُجرت معالجه میکرد و حتی هزینۀ داروی آنان را میپرداخت.(نک: ابن جوزی، همانجا)
وی به ادبیات نیز دلبستگی داشت و شعر هم میسرود، از قبیل قصیدهای که در ستایش پیامبر اکرم (ص) سروده است.(نک: ابن نجّار، محمد بن محمود، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر ابوفرح، بیروت، 1399ق. /1978م، ج19، ص259)
ابن جزله در بستر مرگ، کتابهای خود را وقف کتابخانۀ مقبرۀ ابوحنیفه کرد.(نک: ابن نجّار، همانجا؛ قفطی، اخبارالعلماء، ص240) وی در طول زندگی پربارش آثاری چند در زمینۀ طبّ و تاریخ به رشتۀ تحریر در آورد که برخی از آنها به روزگار ما نیز رسیده و نسخی از آنها در کتابخانههای مختلف دنیا موجود است.(دیانت، علی اکبر، ، تهران، 1370ش، مدخل «ابن جزله» در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی)
دربارۀ اخلاق پزشکی این دانشمند بزرگ، اظهار نظرهای بسیاری شده است؛ دکتر سیریل الگود مینویسد: «… ابن جزله در مدرسۀ بغداد چنان تحت تأثیر استدلالهای استاد خویش قرار گرفت که مسیحیّت را ترک گفت و به آیین اسلام درآمد و این جریان را ضمن نامۀ سرگشادهای به کشیش عیسوی شهر اعلام کرد. می مرد با استطاعتی بود. قوای فکری، مقام اجتماعی و بالاتر از همه، مهارتش در خطاطی و دیانت تازهای که پذیرفته بود، سبب شد که برای احراز سمت قاضیالقضات خلیفه مقتدی نامزد شود. گرچه به امور سیاسی مشغول بود، ولی از طبابت نیز دست نکشید و عیادت بیماران را ادامه داد. با این تفاوت که اکنون از بیماران حقالزحمه نمیپذیرفت».(الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمۀ باهر فرقانی، تهران، 1371ش، صص256-257)
در بسیاری از مآخذ که دربارة ابن جزله سخن گفتهاند، به اخلاق پزشکی او نیز اشاره کردهاند و بر بیاجرتی طبابت او در حق بینوایان و بیچارگان تأکید نمودهاند؛ چنانکه قفطی گوید: «… و او با این شغل (کتابت سجلات)، به طبابت آشنایان و اهل محله نیز اشتغال نمودی، بدون اجرت و جعاله، بل حسبه لله و از روی مروّت؛ و ادویه و اغذیة محتاجان را بلاعوض رسانیدی».(قفطی، ترجمة تاریخالحکماء، به کوشش بهین دارایی، تهران، دانشگاه، 1371، ص499) و حتی گاه به شاگرد خود میسپرد بر آنانکه شرم مانع خواهششان میشد، بیخواهش مایحتاج داروییشان را تدارک بیند و به دستشان برساند، بیآنکه کسی متوجه شود.(نک: دو منبع پیشین، همانجا)
البته مسلمان شدن او و روی گردانی از دین مسیحیت که حتّی منجر به تألیف کتابی در ردّ نصاری شده، نیز بر جنبة اخلاقیات فردی او میافزاید که این خود در اخلاق پزشکی وی نیز بیتأثیر نیست. چرا که کسی که با آموزههای دینی و اخلاقی اسلام آشنا شود و انس گیرد و اعتقاد راسخ پیدا کند، بیگمان چنین خواهد کرد.
او در مهمترین اثر خود، تقویمالأبدان، همچنانکه به طب ملوکانه و اشرافی توجه دارد و یکی از ستونهای جداول کتاب را بدان اختصاص داده و داروهایی مطرح نموده که از حیث قیمت گران و صعبالحصول هستند و کسانی میتوانند از آنها استفاده کنند که از قدرت مالی بالایی برخوردار باشند، نیز در فکر فقیران و اقشار پایین جامعه نیز بوده و در ستونی مجزا تدابیر عام را مطرح کرده و به داروهایی پرداخته که سهلالحصول و ارزان قیمت هستند. این خود یکی دیگر از اخلاقیات پزشکی این دانشمند بزرگ به شمار میرود که نه تنها در عمل، بلکه در آثارش نیز بدان توجه داشته است.
آثار او:
از ابن جزله آثاری چند برجای مانده که علاوه بر مهمترین اثرش، تقویمالأبدان، که مفصّلاً دربارۀ آن سخن خواهیم گفت، عبارتند از:
– منهاجالبیان فی مایستعمله الانسان: کتابی است در داروسازی، شامل ادویۀ مفرده و مرکبّه و اغذیه و اشربه و شیوۀ اختلاط و امتزاج آنها که به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است. ابن جزله در تألیف این کتاب از آثار پیشینیان از جمله بقراط، دیسقوریدس، روفوس، اوریباز، رازی و علی بن عباس مجوسی سود جسته است.
ابن بیطار، داروشناس نامآور سدۀ 7ق/13م. کتاب الابانه والاعلام بما فی المنهاج من الخلل والاوهام را در نقد همین کتاب ابن جزله نوشته است. امّا در سدۀ 5ق. کتابی در داروشناسی از لحاظ وسعت قابل مقایسه با منهاج نیست. این کتاب با وجود داشتن اشکالاتی چند، از نظر برخی ترکیبات غذایی که در کتابهای دیگر به ندرت میتوان پیدا کرد، از اهمیّت بسیاری برخوردار است. نسخههای فراوانی از آن در کتابخانههای دنیا موجود است. کهنترین نسخۀ منهاج که تاکنون شناخته شده، مورخ 15 ذیقعدۀ 615 هـ.ق. است و به کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران تعلّق دارد. این نسخۀ نفیس که استنساخ آن به تاریخ مذکور در نوشاباد کاشان انجام یافته است، به سبب یادداشتهای متعدّدی که بیشتر توسط حسن بن علی بن حسن، طبیب مدرسۀ مجدیۀ کاشان نوشته شده، دارای ارزش بسیاری است.( نک: فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، ج17، ص49) شمارۀ این نسخه 8190 (رسالۀ 2، ص23-206) میباشد.
آغاز: بسمله، الحمد لله الذی الهم الانسان علم الطب لصحه الابدان وازاله المرض بقدر الامکان… وبعد فهذا مختصر لابد من استصحابه من صناعه الطب ورتبته قسمین… .
انجام: … وفعل ثلاث مرات فیکون کافیاً والله اعلم واحکم فرغ من تحریر هذا الکتاب.
برخی نسخ دیگر، (به ترتیب تاریخ کتابت):
– آستان قدس، ش5142، 99گ، کتابت 620ق. (فهرست، ج19، صص572-574)
– آستان قدس، ش13990، 244گ، کتابت سدۀ 8ق. (فهرست، ج19، ص575)
– آستان قدس، ش 5145، 246گ، کتابت 839ق. (فهرست، ج19، ص574)
– سپهسالار، ش 787، 206گ، کتابت 850ق. (فهرست، 5، ص678)
– دانشکدۀ الهیات مشهد، ش754، 247گ، کتابت سدۀ 9ق. (فهرست، ج1، ص583)
– وزیری یزد، ش47، 966گ، کتابت 913ق. (فهرست، ج1، ص57)
– مجلس شورا، ش 530، 309گ، کتابت 987ق. (فهرست، ج2، ص312)
– ملی، ش 371، 285گ، کتابت 993ق. (فهرست، ج7، ص324)
– مجلس شورا، ش 5258، 300گ، کتابت 1017ق. (فهرست، ج16، ص109)
– آستان قدس، ش 5143، 195گ، کتابت 1029ق. (فهرست، ج19، ص574)
– مجلس شورا، ش 4371، 216گ، کتابت 1079ق. (فهرست، ج12، ص79)
– دانشگاه تهران، ش 1/6363، کتابت 1098ق. (فهرست، ج16، ص252)
– دانشگاه تهران، ش 3206، 235گ، کتابت سدۀ 11ق. (فهرست، ج11، ص2164)
– دانشگاه بوعلی همدان، ش 126، 239گ، کتابت سدۀ 11ق. (فهرست، ص65)
– ملک، ش 4408، 151گ، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ج1، ص51)
– دانشکدۀ پزشکی تهران، ش303، 683ص. بی تا. (فهرست، ص460)
– مدرسۀ فاضلیۀ قم، ش16، 244گ، بی تا. (فهرست، ص242)؛ و … .
دکتر سیریل الگود (ص257) اشاره کرده این کتاب به وسیلۀ جمبولنیوس (Jambolinus) به لاتین ترجمه شده است.
شیخ آقابزرگ به ترجمۀ فارسی آن اشاره کرده، (نک: تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج23، ص158) و نیز ترجمۀ فرانسوی آن موجود است.(نک: دائره المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل «ابن جزله») همچنین ترجمۀ فارسی آن در کتابخانۀ ملک (ش4/1110، فهرست، ج7، ص399) موجود است که تاریخ کتابت آن سدۀ 12ق. است که آغاز و انجام آن، چنین است:
آغاز: بسمله، حمدله، چون از بارگاه عالی خداوند تاج و تخت شهنشاه اعظم اتابک… به پارسی گردانم… .
انجام: شرح آن کرده شد.
– الرّدّ علی النّصاری: ابن جزله پس از پذیرش اسلام، این کتاب را در ستایش دین اسلام و انتقاد از مسیحیت، خطاب به راهبی به نام «الیا» به رشتۀ تحریر درآورد. او در این رساله، به بشارتهای تورات و انجیل دربارۀ پیامبر اکرم (ص) اشاره کرده است.( نک: ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء، ج2، ص260؛ ونیز: ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج6، ص267)
– مختار مختصر تاریخ بغداد: گزیدهای از تاریخ بغداد، خطیب بغدادی است. این اثر هنوز به چاپ نرسیده و نسخ آن در موزۀ بریتانیا، کتابخانۀ بهار هند و کتابخانۀ ناصریۀ لکهنو موجود است.( نک: دائره المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل «ابن جزله»)
– مدح الطّبّ وموافقته للشرع (الشرع) والرّدّ علی من طعن علیه: در فضایل طبّ بوده و از این کتاب ابن ابی اصیبعه (ج2، ص260) و ابن خلّکان (ج6، ص267) یاد کردهاند.
– الاشاره فی تلخیص العباره: همچنین از این کتاب در همان منابع پیشین یاد شده که به دست ما نرسیده است.
در فهرستوارۀ مشترک نسخههای خطی پزشکی ایران، در ضمن آثار ابن جزله به کتابی با عنوان ترجمۀ تقویمالصحّه اشاره شده که نام مترجم آن نامعلوم است. به نظر میرسد که این ترجمه از کتاب ابن بطلان صورت گرفته باشد. نسخهای از آن در کتابخانۀ ملک، به شمارۀ 2/856، و به تاریخ 1279ق. (فهرست، ج5، ص211) موجود است.
ترجمۀ دیگری از آثار ابن جزله در دست است که توسط فراگوت یهودی در سال 1285م. صورت گرفته که به زبان لاتینی است.( الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران، ص237)
تقویمالابدان و پیدایش آثار مُجَدْوَل طبّی:
تقریباً اوّلین اقدام در تدوین کتب طبّی به صورت جدولی، توسط ابوالحسن المختار بن الحسن بن عبدون بن سعدون بن بطلان البغدادی (د: 444ق) شروع شده است. کتاب مجدول طبّی او، که به قول قفطی (قفطی، تاریخ الحکماء، ص298) و دیگران، مهمترین اثر وی نیز میباشد، موسوم به تقویمالصحّه است که اصلاً به زبان عربی است. این کتاب بیشتر از لحاظ ابتکاری که در طرز تألیف آن به کار رفته، مورد توجه واقع شده؛ زیرا چنان که از اسمش پیداست، مؤلّف به جای آن که شرح امراض و راه علاج آنها را یه تفصیل نوشته باشد، مطالب را به صورت جدولهایی تنظیم کرده؛ مثلاً: انواع گوشتها، غذاها، میوهها، داروها، بادها، آبها، فصلها، آب و هواها، جامهها، عطرها؛ و احداث نفسانی، از قبیل: شادی، غم، خجلت، خشم، خواب، و خواص گوناگون آنها از نظر طبّی؛ و عوامل مؤثّر در سلامت، مانند: استحمام، ورزش، موسیقی و غیره، هر یک در جدولی گرد آمده و بعد تحت عنوان «اختیارات» رایهای حکیمان را در باب مندرجات آن جدولها به شرح آورده است.
این طرز تألیف که امروز تازگی ندارد، در آن روزگار بدیع مینموده و بنا بر عقیدۀ دکتر سیریل الگود، (الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص256) ظاهراً همین روش در تألیف کتابهایی مانند تقویمالبُلدان ابوالفدا،1 و حتی تقویمالابدان ابن جزله مورد اقتباس واقع شده است.( یوسفی، غلامحسین، ترجمۀ تقویم الصحّه، تهران، 1366ش، مقدمه، صص. چهارده-پانزده) تقویمالبلدان، در یک مقدمه و بیست و هشت جدول است که در مقدمه، اصول جغرافیایی و در جدولها، وصف شهرهای اسلامی آمده است.
کتاب دیگری که تقریباً یک قرن پیش از ابن بطلان بغدادی نوشته شده، الملکی یا کاملالصناعه الطّبّیّه الملکی است که قسمتی از آن به صورت جدولی تنظیم و مرتب شده است. مؤلف این کتاب، علی بن عیسی مجوسی اهوازی ارجانی (318 یا 338-384ق) است که آن را به نام عضدالدولۀ دیلمی، بانی بیمارستان بزرگ عضدی بغداد، که خود حامی علوم و مؤید دانشمندان بود، هدیه کرد. در ترسیمها و جدولهای این کتاب، نشان داده میشود که کدام یک از مسایل علم طبّ از قدما اخذ شده و کدام جزو معلومات جدید طبّی آن زمان است، و همۀ اینها با درکی اصیل نوشته شده است. اوّلین بار است که چنین کتابی دیده میشود. این کتاب نمونۀ آشکاری از مجموعیّت است که مورد استفادۀ محصّلین قرار میگیرد؛ امّا ساختار کلّی این کتاب جدولی نیست و تنها قسمتی از آن بدین صورت مرتّب شده است. باز این قول که ابن بطلان اولین قدم را در این امر برداشته، به قوّت خود باقی است.
امّا یکی از علل مهم تألیف چنین کتابهایی، سهولت یادگیری آنها و نقش بستن مطالب به آسانی در ذهن مخاطب بود؛ همچنانکه طبّ منظوم نیز به همین هدف رواج یافت. چه چیز بهتر از جدولهای ابن جزله میتوانست بر حافظۀ پزشک نقش بندد که در آنها بیماریها را با ترتیب خاصّی یادداشت نموده، همان طور که ستارهها را در جدول ستارهشناسی رسم میکنند؟ به این ترتیب پزشکان امکان آن را دارند که با یک چشم انداختن بر یکی از صفحات آن کتاب، بیماری، علّت آن، علایم بیماری، پیشگویی در مورد بیماری و طرز معالجه (برای ثروتمندان و افراد فقیر هر کدام جداگانه) را ملاحظه کنند؛ و به این ترتیب در این کتاب، مجموعاً سیصدوپنجاهودو مرش یادداشت شده است.
یا چه چیزی مفیدتر از جدولهای ابن بطلان، دربارۀ مفید و مضرّ بودن تأثیرات آب و هوا، مواد غذایی، ذوقزدگی و غمزدگی، حرکت و استراحت، خواب و بیداری و طرق دفع مضرّات ناشی از آنان وجود داشت؟ (هونکه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمۀ مرتضی رهبانی، تهران، بی تا، صص 287-288).
این امر باعث شد تا در تألیف و تدوین کتب طبّی سنّتی به وجود آید که اصطلاحاً میتوان آن را «طبّ مجدول» نامید. به طوری که بعد از این بزرگان که نامشان ذکر شد، رسالهها و کتابهای بسیاری به تقلید از این آثار و به این شیوه نوشته و پرداخته شد؛ چنانکه تقویمالابدان ابن جزله را میتوان حلقۀ اتّصال بین آثار متأخّر و متقدّم خود دانست.
کتاب تقویمالأبدان یا منهاجالبیان فی تقویمالأبدان، چنانکه ذکر شد، مانند تقویمهای نجومی مجدول است. مؤلف برای هر یک بیماریها جدول دوازده خانهای مشخص کرده است که شامل نام بیماری، مزاج، سنّ، فصل، منطقه، شدّت و ضعف بیماری، علل، نشانهها، مداوا با داروهایی که خاصیّت گرمی و سردی دارند، تدبیر ملکی، درمان با آسانترین دارو و درمان عمومی. کتاب کلّاً دارای 44 جدول 8 خانهای نیز است که جمعاً 352 نوع بیماری را شرح داده، روش درمانِ مناسب آنها را میآموزد.
و چنانکه ذکر شد، احتمال دارد که مؤلّف در پرداختن این اثر از کتاب تقویمالصحّۀ ابن بطلان بغدادی که خلاصهای است در قواعد بهداشت به شیوۀ جدول نجومی، متأثّر شده باشد؛ و ابوالفدا، چنانکه خود گفته (ابوالفداء، تقویم البلدان، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، 1349ش، ص5) در تألیف و تدوین کتاب جغرافیایی خود، شیوۀ ابن جزله را پیش گرفته و حتی آن را تقویمالبُلدان نامیده که با رُکنی از نام آن همسانی دارد.
ابن جزله در این کتاب، پس از مقدمهای در تعریف و فواید طبّ و ذکر فهرست ابواب و رؤوس مطالب جداول، پس از عنوان «الکلام علی الامراض وعللها وعلاماتها»، به ذکر تدابیر امراض و خصوصیات هر یک پرداخته است که به ترتیب چنین میباشد:
«حمّیالرّوح، حمّیالعفن والدق، الاورام واصنافها، الامراض العارضه لظاهر البدن لاسباب من باطنه، الامراض العارضه لظاهر الوجه والرأس، الامراض العارضه لظاهر الیدین والرجلین، الجراحات والقروح، القروح وحرق النّار واخراج الازجه ومن ضرب بالسّیاط، نهش الحیوان ذی السمّ ولدغه، الادویه القتاله، الصداع واوصافه، امراض الدّماغ، امراض النّخاع، امراض الجفن، امراض الملتحم، امراض القرنیه، امراض الماق والعنبیه ومایعرض بین القرنیه والجلیدیه، امراض عصب البصر واوجاع الاذن، امراض الاذن، امراض الانف، علل آله الشمّ، امراض اللسان، امراض الشفتین، امراض الاسنان واللثه واللهاه، امراض الحلق والحنجره والریه وقصبتها، نفثهالدم والمدّه وامراض غشا الاضلاع والحجاب والقلب، امراض المریّ وفم المعده، امراض المعده، علل الامعاء والسفل، امراض الکبد، الاستسقاء وامراض المراره والطحال، امراض الکلی والطحال، امراض المثانه والصفاق والانثیین، امراض الانثیین والقضیب، افراط الشهوه الجماع وسیلان المنیّ، امراض الرحم والثدی، امراض الورکین والرجلین والمفاصل، خاتمه».
تقویمالأبدان، در سال 1333ق/1915م. به کوشش سلیمان دخیل، با مقدّمۀ شیخو الیسوعی در 100 صفحه به قطع بزرگ به چاپ رسیده است.
الف) نسخهها:
از متن عربی تقویمالابدان ابن جزله نسخههایی در کتابخانههای ایران و جهان موجود است که به برخی از آنها اشاره میشود. تا جایی که برای ما مسلّم شده است، قدیمیترین نسخۀ موجود از این اثر، نسخهای بسیار نفیس در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است که به شمارۀ 14569 نگهداری میشود. حدود یک یا دو برگ از انجام نسخه افتاده و به همین دلیل تاریخ دقیق کتابت مشخص نیست؛ امّا از روی قراین موجود، از جمله نوع خط و کاغذ و غیره میتوان تخمیناً کتابت آن را به سدۀ هفتم هجری منسوب کرد:
آغاز: بسمله، الحمد لله الذی خلق فسوی وقدّر فهدی وامرض وشفی… من عرف الله وسجد بکماله الذی به صلاح ماله ضنّ… .
انجام: …من الخطاء والنسیان وبالله توفیق وعلیه التکلان ویعود به من الزیاده والنقصان وبالله المستعان… وسلم تسلیما.
غیر از نسخۀ مزبور، برخی دیگر از اهمّ نسخ قابل دسترس آن در کتابخانههای ایران، به ترتیب تاریخ کتابت، عبارتند از:
– آستان قدس، ش1/5057، کتابت 731ق. (فهرست، ج19، ص123)
– ملک، ش1/1205، کتابت سدۀ 9ق. (فهرست، ج8، ص88)
– مرعشی، ش1/367، کتابت 947ق. (فهرست، ج1، ص387)
– ملک، ش4/1127، کتابت سدۀ 10ق. (فهرست، ج7، ص420)
– دانشکدۀ الهیات مشهد، ش533، کتابت 1086ق. (فهرست، ج1، ص283)
– سپهسالار، ش7384، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ج3، ص492)
– دانشگاه بوعلی همدان، ش3، بی تا. (فهرست، ص8)
– مرعشی، ش6220، بی تا. (فهرست، ج16، ص214)؛ و … .
ب)مترجمان و مقلّدان:
- تقویمالابدان نخستین بار در سال 647ق/1249م. از سوی مترجمی به نام سپهسالار علی بن عبدالله به فارسی ترجمه شده است. در فهرست نسخههای خطّی مجلس شورا (ج2، ص291-292)، و تقریباً در همۀ منابع، غیر از فهرستوارۀ منزوی (ج5، ص3384) که به نام مؤلف اشاره شده، این ترجمه را از مترجمی ناشناس معرفی کردهاند؛ و نیز در فهرست نسخههای خطّی کتابخانۀ ملی (ج1، ص39) همین ترجمه را به غلط از محمّد اشرف بن شمسالدین محمّد دانسته که به دستور علی اسفهسالار ساخته شده است. از ترجمۀ علی بن عبدالله چند نسخه در ایران موجود است:
آغاز: سپاس و ستایش آفریدگاری را که آدمی را به شرف نطق و مزیت (/مرتبت) عقل مشرف گردانید… .
قدیمیترین نسخۀ شناسایی شده از این ترجمه، متعلّق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی (فهرست، ج2، ص291-292)، به شمارۀ 497، در 45 برگ میباشد که به سال 874 هـ.ق. کتابت شده است. در هیچ جا از این نسخه، به نام مترجم اشارهای نشده است؛ امّا از قراین، از جمله آغاز و انجام آن معلوم است که همین ترجمه میباشد.
علاوه بر آن، منزوی دو نسخه از آن یا کرده (نسخهها، ج1، ص497) و دو نسخه در دانشکدۀ پزشکی تهران (فهرست، ص31) و نسخهای به صورت میکروفیلم در دانشگاه تهران (58، 819) و… موجود است.
- ترجمۀ دیگری به دستور شاه سلیمان صفوی (1077-1105ق)، به وسیلۀ محمّد اشرف بن شمسالدّین محمّد، پزشک حاذق آن زمان به فارسی ترجمه شده، شامل مقدمه، متن مجدول و فهرست در 86 «مبحث». این ترجمه در سال 1275ق/1859م. در ایران به صورت سنگی به چاپ رسیده است.(مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانهالادب، تبریز، 1348ش، ج7، ص441)
آغاز: سپاس بیقیاس حکیم درمان آفرینی را سزاست که به اقتضای حکمت بالغه استخراج تقویم ابدان بشریه فرموده از جداول اعصاب و عروق جدول کشی اوراق به قانونی نموده… .
انجام: …از عادات طبیعی بگیرد و بیم مرض بود والله اعلم بالصواب.
نسخههای متعددی از این ترجمه در کتابخانههای مختلف موجود است که برخی از آنها عبارتند از:
– مرعشی، ش367، 63گ، کتابت 947ق. (فهرست، ج1، ص387) که با تاریخ ترجمه جور نیست و احتمالاً یا از مترجم دیگری است، یا تاریخ استنساخ به غلط درج شده است.
– ملی، ش52، 240ص، کتابت 946ق. (فهرست، ج1، ص39) که همچنین تاریخ استنساخ با تاریخ ترجمه جور نیست و احتمال مذکور بر این ترجمه نیز وارد است.
– صدوقی یزد، ش98، 52گ، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ص78)
– آستان قدس، ش6876، کتابت 1248ق. (فهرست، ج19، ص505)
– آستان قدس، ش5167، 50گ، کتابت 1255ق. (فهرست، ج19، ص125)
– آیتالله خویی، ش157، 74گ، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ص104)
– دانشگاه بوعلی همدان، ش58، 52گ، کتابت 1246ق. (فهرست، ص36)
– مرکزی دانشگاه تهران، ش9845، 30گ، کتابت سدۀ 13ق. (فهرست، ج17، ص494)
– مدرسۀ فیضیّۀ قم، ش29، 50گ، بی تا. (فهرست، ج2، ص31)
– مرعشی، ش181، 73گ، بی تا. (فهرست، ج1، ص195)
– مجلس شورا، ش14462، 51گ، بی تا. (فهرست، ج38، ص606)
– مجلس سنا، ش1176، بی تا. (فهرست، ج2، ص156)
و نسخههای دیگری نیز از همین ترجمه در فهرستوارۀ منزوی (ج5، ص3383-3384) معرفی شده است.
- ترجمۀ تقویمالأبدان، از حبیبالله بن نورالدین محمد بن حبیبالله طبیب تونی (ق10)، که نسخهای از آن در کتابخانۀ وزیری یزد (فهرست، ج1، ص411)، به شمارۀ 467، در 57 برگ، کتابت از سدۀ 11ق. موجود است.
آغاز: سپاس و ستایش آفریدگاری را که آدمی را به شرف نطق و مزیّت عقل مشرف گردانید… .(آغاز با ترجمۀ سپهسالار یکی است، امّا متفاوت است).
انجام: ثم الکتاب تقویمالابدان در تاریخ منتصف شهر محرم الحرام سبع و عشرین و الف… .
- ترجمۀ تقویمالأبدان، از علی بن بدرالدین بن برهانالدین، که برای پسر امیرنظامالدین جمشید فرزند قارین نوشته است. نسخهای در استوری (پزشکی، 206) و نسخهای در بوهار (183، ش2/231) یاد شده است.(منزوی، احمد، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، انجمن آثار، 1385، ج5، ص3384)
آغاز: بسمله، چون اشارت عالی مخدوم اعظم معدن الجود واللطف والکرم… .
- ترجمۀ تقویمالأبدان فی تدبیرالانسان، از مترجمی ناشناخته، که نسخهای از آن در کتابخانۀ آستان قدس رضوی (فهرست، ج19، ص126)، به شمارۀ 10545، در 273گ، به تاریخ کتابت 1060ق. موجود است.
آغاز: سر نامه کردم به نام خدای که نام خدا هست مشکلگشای…
انجام: …فلاطون روشن دل هوشیار نموده است این شکل را اختیار.
- ترجمۀ تقویمالابدان، از مترجمی ناشناخته، که نسخههایی از آن در: نسخهها ج1، ص497 (2نسخه)، استوری، پزشکی 206-207؛ پزشکی ایران، ص77؛ دانشگاه تهران، ج13، ص3501؛ نشریه، ج4، ص338؛ اته، ج1، ص1256، ش2296؛ و… معرفی شده است.(منزوی، فهرستواره، ج5، ص3384)
- ترجمۀ لاتینی آن، همراه با تقویمالصحّۀ ابن بطلان، در سال 1532م. و سال بعد ترجمۀ آلمانی هر دو توسط م. هِر (M. Herr) و در همان سال ترجمۀ فرانسوی آنها، در استراسبورگ به چاپ رسید.
(Leclerc, I / 495.)
- شافیالاوجاع، از حبیبالله بن نورالدین محمد بن حبیبالله طبیب تونی (ق10) که علاوه بر ترجمۀ یاد شده از تقویمالأبدان، تحریری از همین کتاب پرداخته، امّا در هیچ جا به منبع اصلی خود، یعنی کتاب ابن جزله اشاره نکرده است. او در این کتاب، بیماریهای مختلف و درمان آنها را در جدولی چند، ضمن دو مقاله تنظیم کرده است: اوّل امراض مخصوص به اعضا در یکصد و دوازده ورقه؛ دوم امراض غیر مخصوص در چهل ورقه؛ و آن را به خان محمّدخان تقدیم کرده است.
آغاز: بسمله، مراسم حمد صحیح و لوازم شکر صریح حکیمی را شاید که به محض حکمت کامله و کمال قدرت شامله مزاج جمیع انام را از امتزاج عناصر مختلفه… .
انجام: بعد از هل و فلفل میل نمایید که آن حل میکند و لطیف میسازد و شیر بسته را الحمد لمن له دواء اسقام… المعصومین المنتخبین علیهم.
برخی از نسخ خطّی آن عبارتند از:
– مرعشی، ش12986، 163گ، کتابت سدۀ 10ق. (فهرست، ج32، ص631)
– سپهسالار، ش798، 299گ، کتابت سدۀ 12 و 13ق. (فهرست، ج5، ص129)
– مرکز احیا، ش578، 165گ، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ج2، ص213)
– مرعشی، ش5297، 167گ، کتابت سدۀ 12ق. (فهرست، ج14، ص86)
– دانشگاه تهران، ش2028، 166گ، کتابت 1133ق. (فهرست، ج7، ص2731)
– دانشگاه بوعلی همدان، ش149، 164گ، کتابت 1277ق. (فهرست، ص49)
مخلص کلام:
خلاصه آنکه ابنجزله یکی از پیشروان علمی در تدوین کتب طبی مجدول به شمار میرود. اگرچه پیش از او کسانی بودهاند که بدین شیوه آثاری نوشتهاند، امّا جامعیت آثار پیش از آن در طبّ به پای تقویمالأبدان نمیرسند. او همچنانکه به طب فقرا و مساکین توجه دارد و داروهایی که برای این طبقه تجویز میکند، سعی دارد تا از نظر قیمت و سهولت تهیه طوری باشد که ایشان بتوانند به دست آورند و استفاده کنند، از طرفی در آثار ابنجزله با تداوی ملوکانه و اشرافی نیز برخورداریم. یکی از ستون جداول به طب ملکی اختصاص دارد و آن برای قشر مرفّه جامعه در نظر گرفته شده است.
اخلاق پزشکی فوقالعاده در آثار و شخصیت ابنجزله از موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. او همچنان که یک پزشک حاذق است، و از راه طبابت رزق میخورد، وقتی با یک بیمار فقیر بیچیز روبرو میشود، به شاگرد میسپارد که نه تنها پول درمان از او نگیرد، بلکه حتی داروهای تجویزی او را هم به هزینة خویش، هر چند گران بود، مهیا میکرد و او را با رضایت تمام راهی میکرد.
اشاره به مناطق بروز بیماری که به نظر ابن جزله حتی نوع ویژگیهای بیماری و نوع درمان آن نیز متفاوت بود، یکی از مهمترین خصیصة آثار اوست که مخصوصاً تقویمالابدان او را از دیگر آثار همطراز خود متمایز میکند.
بسیاری از پزشکان سعی کردهاند که آثار خویش را به شیوة تقویمالابدان بپردازند. امّا هرگز به پای او نرسیدهاند. در این بین کسانی بودهاند که جانب انصاف را نگه داشتهاند و ضمن آثار خویش، یادی از نام و آثار او کردهاند؛ از جمله سپهسالار علی بن عبدالله و محمداشرف که به صراحت بر ترجمه بودن کار خود اشاره کردهاند؛ امّا برخی با وجود تقلید نعل به نعل از کتاب ابنجزله، مانند حبیبالله تونی (ق10)، صاحب شافیالاوجاع، هرگز نامی از وی نیاورده و اشارهای به آثار وی نکرده و ادعای تألیف و ابداع نموده است.
تا امروز متأسفانه توجه بسیار ناچیزی به آثار ابنجزله بالاخص تقویمالابدان او شده است. جا دارد که این آثار ارزنده در ایران با تصحیحی علمی و تحقیقی عالمانه به چاپ برسد و در اختیار محققین طب سنتی قرار گیرد.
* * *
منابع و مآخذ
- ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، بیروت، 1377ق/1957م.
- ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359ق/1940م.
- ابن خلّکان، وفیات الاعیان، بیروت، بیتا.
- ابن العبری، غریغوریوس، تاریخ مختصرالدول، به کوشش انطوان صالحانی، بیروت، 1985م.
- ابن نجّار، محمد بن محمود، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر ابوفرح، بیروت، 1399ق/1978م.
- ابوالفداء، تقویم البلدان، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، 1349ش.
- الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمۀ باهر فرقانی، تهران، 1371ش، صص256-257.
- تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج23، ص158.
- حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، 1941-1943م.
- دیانت، علی اکبر، به اختصار از مدخل «ابن جزله» در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، 1370ش.
- ذهبی، محمّد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنووط، بیروت، 1405ق/1984م.
- فاندیک، ادوارد، اکتفاءالقنوع، قاهره، 1896م، ص211.
- فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، تهران، دانشگاه تهران، ج17.
- قفطی، علی بن یوسف، اخبارالعلماء، قاهره، 1326ق/1908م، ص240.
- قفطی، علی بن یوسف، ترجمۀ فارسی تاریخ الحکماء، تهران، دانشگاه تهران، 1371.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانهالادب، تبریز، 1348ش، ج7.
- منزوی، احمد، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، انجمن آثار، 1385، ج5.
- هونکه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمۀ مرتضی رهبانی، تهران، بی تا، صص 287-288.
- یوسفی، غلامحسین، ترجمۀ تقویم الصحّه، تهران، علمی و فرهنگی، 1366ش.
- Leclerc, Lucien, Histoire de la medicine arabe, New york, 1971, n71-72.
1 . ابوالفداء (اسماعیل بن علی بن محمود)، امیر فاضل ایوبی (د: 732ق)، مؤلف المختصر فی تاریخ البشر و کتاب جغرافیایی معروف، تقویم البلدان که متن عربی آن بارها به طبع رسیده و به بیشتر زبانهای اروپایی و نیز به فارسی ترجمه شده است.