محمد جواد گودینی
حسین فرزند عبد الله بن سینا مشهور به ابن سینا (که در غرب او را اَوِسینا نامیده اند) در سال ۳۷۱ قمری در بخارا (روستای افشنه، محله خرمیشن) دیده به جهان گشود. او از پرآوازهترین و برجستهترین دانشمندان مشرق زمین و به گفته جرج سارتن، وی مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی در میانه همه مکانها و نژادهای شرقی است. کتابهای تألیف شده توسط این دانشمند بزرگ برای دورانی طولانی در اروپا نفوذی فراوان داشته و آثار پزشکی اش، مرجع همه پزشکان و دانش پژوهان پزشکی در مغرب زمین به شمار می رفته است. (زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی ابن سینا، ص ۱۷؛ متافیزیک ابن سینا، ص ۵).
وی از همان دوران کودکی، علاقه بسیاری به آموختن از خود نشان میداد و حساب، جبر و هندسه را نزد محمود سماح آموخت. وی فقه اسماعیلی را نیز از اسماعیل زاهد آموخت و استاد دیگرش، عبد الله ناتلی نام داشت و پور سینا ریاضیات را از وی آموخت و نزد او ایسا غوجی، مجسطی و هندسه اقلیدس را فراگرفت. وی نزد ناتلی، نجوم را نیز آموخت و گفته شده با استعداد سرشاری که از آن برخوردار بود، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی را تا ۵۰ سال بعد از زمان خود محاسبه و اندازه گیری نمود. (زندگی نامه ابن سینا، ص ۱۱- ۹).
ابن سینا با آنکه استعداد بسیاری در دانش ستاره شناسی داشت، اما مطالعه این دانش را ادامه نداد؛ شاید به این دلیل که نمیخواست به عنوان منجم شناخته شود؛ چرا که در آن زمان، دانش ستاره شناسی با برخی خرافهها همراه بوده است. از سوی دیگر، علاقه بسیاری به فراگیری دانش طب داشت و کوشید عمده استعدادش را در این دانش شکوفا سازد. (ابن سینا نابغه بزرگ ایرانی، ص ۱۲)
ابن سینا یادگیری پزشکی را از اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی اش آغاز نمود و این جرقهای بود که استادش اسماعیل زاهد در وی ایجاد کرد و او را به یادگیری پزشکی تشویق نمود. ابو منصور حسن بن نوح قمری استاد بزرگ طب در بخارا بود و در مدرسهای به نام بنی سعد به آموزش شاگردانش اشتغال داشت. ابن سینا نیز راهی آن مدرسه شده و از هر فرصتی برای دستیابی به منابع پزشکی و مطالعه آن بهره میجست. (زندگی نامه ابن سینا، ص ۱۲).
در حدود سال ۳۹۰ قمری (زمانی که ابن سینا جوانی تقریباً ۱۹ ساله بوده)، امیر نوح بن منصور سامانی به بیماری دچار شد و در آن زمان ابومنصور در بخارا حضور نداشت؛ از این رو پزشکان دیگری بر بالین امیر سامانی حاضر شده و نتوانستند علت بیماری را دریافته و او را درمان کنند. درباریان به ناچار پذیرفتند ابن سینای جوان بر بالین امیر حاضر شده و مهارت خویش را به کار گیرد.
پور سینا بیماری او را تشخیص و با رژیم غذایی که برایش مقرر نمود، او را درمان کرد. امیر سامانی نیز پس از بهبودی، پزشک جوان را بسیار تکریم نمود و از جمله به او اجازه داد از کتابخانه سلطنتی استفاده کند. ابن سینا نیز از این فرصت بهره جست و از آنجا که اجازه نداشت کتابهای آن محل را خارج نماید، سه کاتب را اجیر نمود تا مطالب و نوشتههای موجود در کتابخانه سلطنتی را برایش نوشته و ثبت کنند.
بدین ترتیب پور سینا با بهره گیری از کتب پیشینیان و گنجینه کتابخانه سامانیان، در علوم گوناگون به پیشرفت قابل ملاحظهای دست یافت و با افزایش تجربه در دانش پزشکی به پیشرفت بی نظیری دست یازید. او به ویژه در درمان بیماریهای گوارشی مهارت ویژه ای داشت و با نبوغ بالایی که از آن برخوردار بود، به راحتی بیماریها را تشخیص میداد و آن را درمان مینمود.
از رویدادهای مهم دوران حضور ابن سینا در اصفهان، درمان یکی از نزدیکان علاء الدوله بود که به بیماری بسیار کمیابی دچار شده و خود را گاو میپنداشت! پیش از فرزند سینا، بسیاری از پزشکان اصفهان بر بالین وی حاضر شده و از درمان او ناتوان ماندند؛ چرا که او دچار توهم شده و بیماری اش جنبه روحی داشته و درمانش کار هر کسی نبود.
ابن سینا به نزدیکان بیمار گفت: بگویید قصاب آماده است تا آن گاو را ذبح نماید. پس از معاینات خاصی که بر او انجام داد به نزدیکان آن جوان بیمار گفت: این گاو باید چیزهایی را که برایش تجویز میکنم، خوب بخورد تا فربه شود و آن وقت بیاییم و او را ذبح کنیم!
آن بیمار نیز به دستورهای پزشکی نابغه بزرگ زمانه اش فرزند سینا گردن نهاد و داروهای تجویز شده را مصرف میکرد و در پایان سلامتی اش را به دست آورد.
اکنون که حدود هزار سال از آن روزگار میگذرد و با وجود پیشرفتهای گسترده دانش پزشکی و روانپزشکی، هنوز برخی بیماریهای اعصاب و روان قابل درمان نیست؛ اما فرزند سینا در آن روزگار چنین بیماری پیچیدهای را درمان کرده و نبوغ والای خود را به رخ جهانیان کشید. (زندگی نامه ابن سینا، ص ۲۹- ۲۸).
خوشبختانه از دانشمند بزرگ جهان اسلام آثار و تالیفهای بسیاری برجای مانده و بیشتر آن به زمان ما رسیده است. نوشتههای ابن سینا، گسترده، متنوع، عالمانه و عمدتاً به زبان عربی به نگارش درآمده است. علومی که در آثار و نوشتههایش بدان پرداخته، بسیار فراوان بوده و شامل فلسفه، منطق، تفسیر قرآن، پزشکی، ریاضی، علوم طبیعی، شرح آثار پیشینیان، علم تشریح (کالبد شکافی) وغیره میگردد.
«القانون فی الطب» مشهورترین نوشته پور سینا در دانش پزشکی بوده و در مغرب زمین نیز از شهرت و اهمیت بسزایی برخوردار است. متن عربی آن نخستین بار در سال ۱۵۹۳ در رم و سپس به سال ۱۲۹۴ قمری در قاهره به چاپ رسید. (بوعلی سینا فیلسوف و پزشک نامدار ایرانی، ص ۳۸).
آثار و تألیف های دیگر پور سینا که بیشتر به زبان عربی نگاشته شده، عبارتند از:
الاشارات و التنبیهات (آخرین کتابی که وی در باب حکمت به نگارش درآورد و حاوی نکات عمیق فلسفی، معرفت شناسی و حتی تصوف و عرفان است)، الشفاء (از مهمترین نوشتههای ابن سینا که در ۴ بخش تألیف شده است: منطق، طبیعیات، ریاضیات و الهیات)، الحکمة المَشرقیة، رسالة فی المنطق، رسالة فی النفس، رسالة فی أمر النفس، رسالة فی بیان المعجزات و الکرامات، رسالة فی الفیض الالهی، رسالة فی قدر الکیمیاء، رسالة فی الفعل و الانفعال، رسالة فی العهد، رسالة فی بقا النفس الناطقة، الدر المکنون، رسالة العقل و النفس، تفسیر سورة الفلق، تفسیر سورة الاخلاص، تفسیر سورة الناس، تفسیر آیة الکرسی، تلخیص المنطق، تهذیب الاخلاق، تنقیح القانون، الاستبصار، أحوال النفس، أجوبة مسائل ارسطو، الارجوزة فی التشریح، استضائة النور، أسئلة بهمنیار، أسباب الرعد و البرق، الدر النظیم فی أحوال العلوم و التعلیم، الدر المکنون و الجوهر المصون، رسالة قلبیة، الورد الأعظم، النفس الفلکیة، نصائح الحکماء للاسکندر، الموجز فی المنطق، دانشنامه علایی و … (زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی ابن سینا، ص ۳۱- ۲۲؛ مؤلفات ابن سینا، ص ۲۶- ۹).
«دانشنامه علایی» نام کتابی است که به زبان پارسی توسط دانشمند بزرگ بخارا پور سینا میان سالهای ۴۱۳ تا ۴۲۸ قمری با حمایت حاکم اصفهان «علاء الدوله کاکویه» به نگارش درآمد. ابن سینا در این اثر که از آثار مهم علمی آن روزگار به زبان پارسی شمرده میشود، علم منطق را ترازو دانسته و چنین گفته است: «علم منطق، علم ترازوست و علمهای دیگر علم سود و زیان است و رستگاری مردم به پاکی جان است و پاکی جان به صورت بستن هستی است اندر وی و بدور بودن از آلایش طبیعت و راه بدین هر دو به دانش است و هر دانشی که سخیه (سنجیده) نبود، یقین نبود. پس به حقیقت دانش نبود؛ پس چاره نیست از آموختن علم منطق….». (دانشنامه علایی، ص ۴۲).
از ابن سینا (که عمده شهرت وی به پزشکی، فلسفه و منطق بر میگردد)، اشعاری نیز برجای مانده که نشان از ذوق ادبی این نویسنده و حکیم نامدار است؛ به طور نمونه وی در قالب رباعی چنین سروده است:
تکفیر چو من کس آسان نبود / زیرا که چو ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من کسی و آن هم کافر / پس در همه دهر یک مسلمان نبود
وی در جای دیگر نیز چنین سروده است:
در پرده سخن نماند که مفهوم نشد / کم ماند ز اسرار که مفهوم نشد
در معرفتت چو نیک فکری کردم / معلوم بشد که هیچ معلوم نشد (زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی ابن سینا، ص ۷۷).
فرزند سینا در رباعی دیگری چنین گفته است:
با دشمن من چو دوست بسیار نشست / با دوست نشایدم دگر بار نشست
پرهیز از آن شکر که با زهر آمیخت / بگریز از آن مگش که بر مار نشست (همان).
همچنین چنین سروده است:
ساقی قدح ماء مَعین تو کجاست؟ / و آن آینهی خدای بین تو کجاست؟
خواهم که طهارتی دهم باطن را / آن لوله شکست لولئین تو کجاست؟ (همان).
این رباعی نیز منسوب به فرزند سیناست:
ای کاش بدانمی که من کیستمی / سرگشته به عالم از پی چیستمی
گر مقبلم آسوده و خوش زیستمی / ور نه به هزار دیده بگریستمی (همان، ص ۷۲).
سرانجام شیخ الرئیس، شرف الملک و حجة الحق ابوعلی حسین بن عبد الله بن سینا در سال ۴۲۸ قمری در همدان (و یا اصفهان) چشم از جهان فروبست. او از حافظهای شگفت انگیز، اندیشهای والا، نبوغی سرشار و اعتماد به نفسی بی همتا برخوردار بود و ویژگیهای بی مانندش او را به یکی از سرآمدان علم (به ویژه ریاضی و پزشکی)، فلسفه و حکمت در جهان اسلام بدل نموده که شهرت و تأثیرگذاری اش محدود به جغرافیای اسلامی نشده و مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و او را به یکی از نامدارترین دانشمندان مسلمان در همه عصرها تبدیل کرده است. وی دانشمند و حکیمی است که در علوم بسیاری ورود کرد و استادان خود را پشت سر نهاد؛ اما در ریاضی، پزشکی، فلسفه و منطق به شهرت جهانی دست یافت و اندیشههای فلسفی اش را میتوان آمیزه ای از نظام فلسفی مشائی- ارسطویی و جهان بینی اسلامی و آموزههای قرآنی و اسلامی توصیف نمود.
وی در عین آنکه از فلسفه حکمای یونان به ویژه ارسطو تأثیر پذیرفته، اما می کوشد بر آن بیفزاید و نکات مبهم در اندیشه و نوشتههای ارسطو را روشن سازد. ابن سینا از موفق ترین و نامدارترین فلاسفه اسلامی بوده و اندیشههایش، دوستان بسیار و البته دشمنانی نیز داشته که به اندیشههای او تاخته و در مواردی آن را به بادِ انتقادهای سخت و تند خود میگیرند؛ مشهورترین منتقد ابن سینا را میتوان محمد غزالی دانست که در کتاب «تهافت الفلاسفه» بر اندیشههای فلسفی وی حمله میکند.
فهرست منابع:
۱- ابوعلی حسین بن عبد الله بن سینا، دانشنامه علایی، بنیاد حکمت اسلامی صدرا
۲- خراسانی، شرف الدین (و دیگر نویسندگان)، بوعلی سینا فیلسوف و پزشک نامدار ایرانی، همدان، بنیاد بوعلی سینا ۱۳۸۸
۳- فرهت، اقبال، زندگی نامه ابن سینا، انتشارات باستان ۱۳۸۵
۴- قنواتی، جورج شحاته، مؤلفات ابن سینا، قاهرة، جامعة الدول العربیة
۵- کرمی، وحید، ابن سینا نابغه بزرگ ایرانی، همدان، مصفای الوند ۱۳۸۴
۶- مینوسکی، روبرت، متافیزیک ابن سینا، ترجمه: مهدی نخعی افرا، چاپ رامین ۱۳۸۹
۷- نفیسی، سعید، زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی ابن سینا، کتاب پارسه، چاپ سوم ۱۳۹۳
منبع: مهر