سلک الجواهر سرودۀ عبدالحمید اَنگوری (زنده در سال ۷۶۳ قمری)، تصحیح رضا صادقی، از سوی انتشارات مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب (۳۸۱ ردیف عنوان / ۸۸ فروَستِ ادبیات) به چاپ رسید.
عبدالحمید شاعر پارسیگوی سدۀ هشتم هجری، محدّث، واعظ و لغتشناس بود. در دستنویسهای این اثر از وی به اشکال مختلف انگوری، انکوری و انقُرَوی یاد شده که بر آنکارایی بودن او دلالت دارد. رسالۀ منظومۀ مُلتمِسات (درخواستها)ی او به عنوان ضمیمۀ ۳۸ دوفصلنامۀ آینۀ میراث متعلق به مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در سال ۹۳ منتشر شده است. (برای دسترسی به متن کامل ضمیمۀ شمارۀ ۳۸ آینۀ میراث کلیک کنید.)
عبدالحمید کتابی در اخلاق و مواعظ به نام مُنیه الواعظین و دو رسالۀ دیگر موسوم به المعشرات و المخمسات در احادیث نبوی تألیف کرده است.
سلک الجواهر فرهنگ منظوم عربی به فارسی است که وی به پیروی از نِصاب الصِبیان ابونصرفراهی برای نوآموزان و علاقهمندان زبان عربی و فارسی در آناتولی سروده است. این اثر در ۳۵ قطعه تنظیم شده که مشتمل بر ۵۸۵ بیت است که اغلب شرح و بیان لغت عربی به فارسی است. به پیروی از نصاب الصبیان فراهی کتب دیگری از جمله زهره الادب شکرالله قاضی و شروح بسیاری نیز بر آن نوشته شد. این سبک آموزش که به صورت نظم بوده هنوز پس از حدود ۸۰۰ سال در مراکز آموزشی، مورد استفاده قرار دارد.
این گونه آثار نشان از رواج فرهنگ و ادب فارسی در مناطق ترکنشین و چندفرهنگی آناتولی دارد. اتفاقاً در ایام تألیف این اثر است که سلطان مراد اول پادشاه عثمانی بر آنکارا حاکم میشود. سلاطین عثمانی شیفتۀ زبان فارسی بودند و برخی نیز به فارسی دیوان شعر داشتند و مکاتبات خود را با صفویان به فارسی انجام میدادند. این فرهنگنامه نمونهای است از میراث مشترک ایران و عثمانی که مبتنی بر آن میتوان تاریخ دو کشور ایران و ترکیه را بهتر مورد مطالعه قرار داد.
از سلک الجواهر ۲۴ دستنویس تاکنون شناسایی شده و مصحح پس از فحص و بحث و جستوجو ۱۰ نسخه را برای مقابله و تصحیح برمیگزیند. چند نسخه که مربوط به قرن دهم به بعد و موجود در کتابخانههای ترکیه است و شرح و حواشی ترکی بر لغات افزوده شده، مصحح با دقت آنها را استخراج کرده و نخست در پیوست ۲ از صفحۀ ۲۴۵ تا ۲۹۴ نمایۀ واژگان عربی به فارسی (و برعکس) را آورده و سپس در پیوست ۳ از صفحۀ ۲۹۶ تا ۳۵۶ نمایۀ واژگان ترکی و برابرهای فارسی آنها را افزوده است.
عبدالحمید به همان سبک نصاب الصبیان، اول کلمۀ عربی را میآورد و بعد معنای فارسی آن را نقل میکند:
ابتداء و افتتاح و فاتحت: آغاز کار / مَشْی: رفتن، کَنْس: رُفتن، نَبْت: رُستن، شأن: کار
علم: دانستن، عَلَم: کوه و نشان است: عَلَم / عالم و علّام دانا دان، صانع: دستکار