ریشه افکار فلسفی ناصرخسرو در اندیشه های فلوطین

ریشه افکار فلسفی ناصرخسرو در اندیشه های فلوطین

نویسنده: حمیدرضا خوارزمی

چکیده: مقالۀ حاضر با هدف شکافتن ریشه های اندیشه و جهان بینی ناصرخسرو در اصول فکری فلوطین نوشته شده است. ناصرخسرو از شاعران قرن پنجم ایران، چهرۀ حکیم و شاعریرا دارد که از هنر شعر و نوشتاری خود برای بیان عقاید مذهبی کمک گرفته است. استفاده از روش های کلامی برای بیان عقاید مذهبی، او را به سمت و سوی فلسفه کشانده و در این بین به مانند همنوعان ایرانی اسماعیلی خود، از افکار فلوطین تأثیر زیاد پذیرفته است. فلوطین به عنوان نمایندۀ مهم مکتب نوافلاطونی، تحت تأثیر فلسفۀ یونان به خصوص افلاطون، راه تازه ای را در جهان حکمت و فلسفه گشود که مدت مدیدی افکار او از طرف اندیشمندان، مورد نظر بوده است. برای روشن شدن سرچشمۀ افکار ناصرخسرو، اندیشه های هستی شناسی اش، با افکار فلوطین مورد سنجش قرار گرفت که این اندیشه ها در سمت و سوی هستی شناسی و در مباحثی از قبیل خداوند، محورهای آفرینش، انسان و طبیعت پرداخته و معلوم شد که اندیشه های زیادی از ناصرخسرو با فلوطین همخوانی دارد. نوع پژوهش بنیادی است و بسیاری از اطلاعات مربوط به پژوهش، از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده و همۀ این مواردبعد از طبقه بندی، به صورت تحلیلی ارئه گردیده است.

ادب و زبان دوره 18 پاییز و زمستان 1394 شماره 38

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.