رویکرد اشراقى ابن سینا در هستى شناسى

رویکرد اشراقى ابن سینا در هستى شناسى

محمد محمدرضایى – احمد سعادت

چکیده: نوشتار حاضر تلاش دارد تا برخلاف ذهنیت غالب درباره ابن سینا رویکرد نوینى از تفکرات وى را طرح کند و آن را به اثبات برساند. طبق این رویکرد، ابن سینا علاوه بر تفکر استدلالى از تفکر عرفانى و اشراقى نیز بهره مند است؛ امّا تفکر اشراقىِ وى در زیر تار و پود استدلال هاى تعلیمى و مکتب بحثى سینوى پنهان مانده است. گفتنى است که رسالت نوشتار حاضر واگشایى این تجربه حضورى و ذوقى است، تجربه اى که مى توان از آن تعبیر به «عرفان عقلى» کرد. بنابه این رویکرد، رساله هاى اشراقى ابن سینا و همین طور نمط هاى سه گانه اشارات وى ـ همگى ـ ساختار، رویکرد، و هدف واحدى دارند. افزون بر این، کلّیت فلسفه ابن سینا نیز داراى نظامى واحد و ساختارى یگانه است و رساله هاى اشراقى و نیز سه فصل پایانى اشارات، در حاشیه تفکر این فیلسوف قرار ندارند؛ بلکه در متن نظام فلسفى و تفکر او، همراه با دیگر مکتوبات وى، هدف واحدى را دنبال مىکنند. بر این اساس، هستى شناسى ابن سینا تفاوتى آشکار با هستى شناسى ارسطو دارد.

معرفت فلسفی، سال هفتم، بهار 1389، شماره 3 (پیاپی 27)

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.