روایت شرقی معراج نامه میرحیدر

روایت شرقی معراج نامه میرحیدر

تاریخ نگارگری ایران دربردارنده مکتب‌های مختلفی است که در تمامی‌شان کم‌وبیش می‌توان تأثیرات و اقتباس‌هایی فنی و سبکی را از هنر فرهنگ‌های مختلف شرق و غرب مشاهده کرد. ازجمله این مکاتب، «مکتب هرات» در دوره تیموریان است. از ویژگی‌های برجسته‌ این مکتب نفوذ مشخص هنر خاور عنوان شده و عمده آثار برجای‌مانده مکتب هرات حاصل کارگاه هرات است که به امر شاهرخ پسر امیر تیمور برپا شده بود. معراج‌نامه میرحیدر با مضمون روایت معراج حضرت محمد (ص)، یکی از این آثار است که در مقایسه با معراج نامه‌های دیگر ازجمله معراج‌نامه منسوب به احمد موسی متعلق به دوره ایلخانی، دارای نقش‌مایه‌ها و شخصیت‌پردازی‌های ویژه‌ای است که چیزی بیش از تأثیرات سبکی و عناصر بصری خاور دور را نشان می‌دهند. به نظر می‌رسد در این نسخه تأثیرات شرقی به سبک و شیوه اجرا منحصر نگشته و در برداشت نگارگر از سفر معراج و موجودات مختلفی که حضرت محمد(ص) در این سفر با آن‌ها روبرو می‌شوند نیز وارد شده است. حال پرسش این است که آیا معراج‌نامه شاهرخی تنها یک اثر در مکتب تیموری با تأثیرپذیری از عناصر شرقی است و یا این تأثیرات در محتوای اثر وارد شده و از اساس می‌توان آنرا روایتی شرقی از معراج پیغمبر دانست؟
در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس استنتاج از شواهد و منابع موجود انجام می‌گیرد، ابتدا آیات (18-13) سوره «نجم» و همچنین سوره «اسراء» و روایات مربوط به معراج حضرت محمد(ص) بررسی خواهد شد تا تفاوت‌های موجود بین صور تصویر شده در معراج نامه شاهرخی و آنچه در آیات و روایات آمده است مشخص شود. در ادامه با آوردن معادل‌های این نقش‌مایه‌ها در ادیان خاوری و به‌ویژه بودیسم «واجرایانا» و مقایسه با تصاویر معراج نامه، این گمان تقویت می‌گردد که نگارگر، علاوه بر تأثیرپذیری سبکی از هنر شرق، در نمایش هویت موجودات و عناصر روایت نیز وامدار مفاهیم شرقی است.

نغمه خرازیان، مرجان مرتضوی، عباس نوبخت نویسندگان این مقاله اند که در کیمیای هنر، جلد ۵، شماره ۲۱ منتشر شده است.

دریافت مقاله

 

منبع: میراث مکتوب

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.