
تصنیف: نجیب الدّین ابوحامد محمّد بن علی بن عمر سمرقندی (مقتول به سال 618 هـ.ق.)
مقدّمه و تصحیح: یوسف بیگ باباپور
مقدّمه
نجیب الدین ابوحامد (ابوالفتح) محمّد بن علی بن عمر سمرقندی، از پزشکان بزرگ دورۀ اسلامی به شمار می رود. وی آثار زیادی در طبّ از خود به یادگار گذاشته است؛ امّا در تاریخ پزشکی دورۀ اسلامی بیشتر با کتاب «الاسباب و العلامات» معروف شده است. پنج اثر معروف او را با عنوان «الخمسه النجیبیّه» می شناسیم که عبارتند از: «الاسباب و العلامات، اصول الترکیب، اغذیه المرضی، الادویه المفرده المسهله فی کلّ مرض من الامراض المختار استعمالها فی اکثر البلاد، القرابادین المرتبه علی نهج وقوع الامراض من الرأس الی القدم». وی در محاصرۀ هرات توسط لشکر مغول به سال 618 هجری قمری به دست مغولان به شهادت می رسد1.
از نمونه نوآوری ها و اکتشافات این مرد بزرگ، محمّد قاضی در مقالۀ خود در مجلّۀ الضیاء، تحت عنوان «المساهمه الاسلامیّه فی الطبّ» می نویسد: «… امّا بیماری ورم کلیه پس از آن که توسط ریچارد برایت در قرن هجدهم میلادی کشف گردید و به این بیماری، «برایت» گفته شد، ماهیت این بیماری قرن ها پیش از او به وسیلۀ یک پزشک مسلمان به نام نجیب الدین سمرقندی کشف گردیده بود»2.
با نگاهی به آثار متعدّد نجیب الدین، به اهمیّت و نقش این مرد بزرگ در طبّ دورۀ اسلامی پی می بریم. بالاخص که دانشمندی بزرگ چون برهان نفیس (نفیس بن عیوض کرمانی) شرحی با عنوان «شرح الاسباب» یا «موجز الاسباب»، بر «الاسباب و العلامات» او می نگارد. شماری از آثار نجیب الدین چنین است: الفرق بین الامراض المشکله، المفردات (الادویه المفرده)، قرابادین علی ترتیب العلل، الاسباب والعلامات، الاطعمه المرضی، الاغذیه و الاشربه، تشریح الابدان، التفریق بین الامراض، مفاصل، الادویه القلبیه، اصول التراکیب، ادویه العین، الادویه و الاغذیه و الاشربه الموفقه، العضد، النقرس، تقریب، مختصر فی الصناعه الطب، مداواه وجع المفاصل و …» 3.
رسالۀ حاضر و نسخ موجود:
در میان آثار نجیب الدین، رساله ای بسیار مختصر، با عنوان «فی تشریح العین» وجود دارد که به تشریح طبقات و رطوبات چشم پرداخته است. البته در کتب فهارس، عناوین دیگری چون «کیفیه ترکیب طبقات العین» و یا «تشریح العین و تعیین طبقاتها و رطوباتها» نیز بر این رساله متذکر شده اند. این رساله که در نسخ موجود از آن، از یک تا سه صفحه به چشم می خورد، حاوی تصویری از تشریح چشم است که از نظر تاریخ علم پزشکی این گونه تصاویر بسیار ارزشمند و قابل توجه هستند. مؤلّف، در این رساله نخست به بیان رطوبات چشم و سپس به بیان طبقات آن پرداخته و هر یک را با تقدیم و تأخیر خود، به ترتیب برشمرده است.
در برخی از کتابخانه های ایران و جهان از این رساله، نسخه هایی وجود دارد. برخی نسخ موجود از این رساله در کتابخانه های ایران عبارتند از: نسخه های کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی، به شماره های 6/7467 و 12/7467؛ نسخه های کتابخانۀ مجلس سنا، به شماره های 65/360 و 4/416؛ نسخه های کتابخانۀ مجلس، به شماره های 6/6098 و 1/ 6264؛ نسخه های کتابخانۀ آستان قدس، به شماره های 2/5125 و 1/5125؛ نسخۀ کتابخانۀ مدرسۀ فاضلیه، به شمارۀ 2 و … 4.
ما در تصحیح این رساله، به دو نسخه اکتفا نمودیم: یکی نسخۀ شمارۀ 65/360 از مجموعۀ کتابخانۀ مجلس سنای سابق که به سال 1008 هجری قمری کتابت شده است. این مجموعه که به نام مجمع النفایس می باشد، شامل هفتاد و سه رسالۀ پزشکی به عربی است که توسط ابوالحسن سالک الدین محمّد حموی انصاری (662 – 1012 هـ.ق.) که خود طبیب نیز بوده، کتابت شده است. جلد دوم مجمع النفایس، با عنوان حجله العرایس به زبان فارسی است و نسخه ای از آن به خط حموی در مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا نگهداری می شود.
نسخۀ دیگر که قدیمی تر از نسخۀ فوق است و شاید قدیمی ترین نسخۀ موجود از این اثر باشد، متعلّق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است. شمارۀ این نسخه 6264 و به همراه شرح الموجز برهان نفیس می باشد. این نسخه تاریخ کتابت ندارد؛ امّا در آن یادداشتی به تاریخ 876 هجری به چشم می خورد:
نسخۀ مزبور موقوفی بوده و دارای یک مهر بزرگ نفیس وقفی به تاریخ 1056 هجری است که سجع آن نیز در یک صفحه از نسخه خوانده و نوشته شده است
در تصحیح متن این رساله، در پاورقی ها از نسخۀ مجلس شورا با علامت اختصاری «م» و از نسخۀ مجلس سنا با علامت اختصاری «س» نام برده شده است.
تصاویر صفحات نسخۀ «م»:
تصویر صفحۀ نسخۀ «س»:
فی تشریح العین
للمولی الفاضل المحقّق نجیب الدّین السمرقندی –روّح روحه
أعلم انّ العین مرکّبة من سبع طبقات و ثلث رطوبات:
امّا بیان الرطوبات:
فانّ العصبة المجوّفة إذا انحدرت الی العین مصاحبة لغشائی الدماغ فلبّسه ایّاهما1 حفظا و صیانة لها و وافقت2 المحجّر اتّسعت و اتّسع الغشاآن معها حتّی التقمت رطوبات التقام رأس القمع نصف الکرة أی القت3 فصارت جمیعاً ثلث طبقات من طبقات العین بعد اختلاط شعب الأورده و الشرائین و کانت العصبة مع4 غشائها کثلثه اقماع موضوعة بعضها فی رأس5 بعض رؤسها الی قدام و اذنابها إلی خلف طبقة الاولی متّصلة بالغشاء الغلیظ من غشائی الدماغ المماس للقحف؛ و الثانیة بالغشاء الرقیق؛ و الثالثة هی رأس العصبة المجوّفة ممایلی رطوبات العین؛ فالاولی مماسة لعظم المحجّر6 و یسمی الطبقة الصلبة لأنّها ینبت من الغشاء الصلب الغلیظ؛ و الثانیة یسمی المشیمیة7 لأنّها ذات عروق شرائین؛ و الثالثة المماسة للرطوبة الزجاجیّة و الجلیدیّة و یسمی الشبکیّة تشبّثها بالجلیدیّة کالشبکة المحتویّة علی ما یصادتم ینشأ من کلّ طبقة من هذه الطبقات الخلفیّة ثلث طبقات آخر الی قدام کثلث فنجانات موضوعة بعضها فی8 بعض رؤس جمیعاً الی رؤس تلک الاقماع متّصلة دائرة رأس کلّ واحد منها الی دائرة رأس قمع من تلک الاقماع9؛ و هذه الطبقات الثلث القدامیة یسمی الاوّل10 منها الناشبة11 من الطبقة الصلبة طبقة قرنیة؛ و وسطها حیث12 یحاذی الحدقة مرتفع مقبّب شبیه بشکل الصنج؛ الثالثة النابتة من الطبقة المشیمیّة طبقة العنبیّة؛ و الثالثة الناشبة من الطبقة الشبکیّة طبقة عنکبوتیّة، و انّما جعلت الطبقة العنبیّة13 مثقوبة الوسط یتسع و یضیق فی النور و الظلمة لیصل الیه من النور زاید المقدار المعتدل فلایودی النور الغالب فی العین و لایعدم الظلمة الابصار، و انّما جعلت الجهة الداخلة منها14 ذات حمل و بئر لیعلق بها الرطوبة البیضیّة و یتماسک فلاینصب الی الثقبة التی بخداء الجلیدیّة فهذه هی الطبقات السّتّ و منشأها و وضعها، و الطبقة السابعة هی البیضاء المحیطة بسواد العین احاطه الاجفان بالمقله عند التحدیق یسمی ملتحمة منشأه خارج القحف من الغشاء المجلّل للقحف15.
و امّا الرطوبات:
فاوّلها من جهة الخلف التی یلی الطبقة الشبکیّة یسمی زجاجیّة و یتلوها الرطوبة الجلیدیّة و قدام الجلیدیّة الرطوبة البیضیّة و متوسطها16 الطبقة العنکبوتیّة حایلة17 بینهما أعنی بین الرطوبة الجلیدیّة و الرطوبة البیضیّة و منفعة الرطوبة البیضیّة ترطیب الجلیدیّة لیبقی علی صفائها.
تمّت کتاب تشریح العین.
للعلّامة الطوسی:
کــرد آفـریـدگار تـعالی به فـضل خویش چـشمـت ز هـفت پـرده و سـه آب مـنقسم
صلب و مشیمه، شبکه، زجاج، آنگهی جلید پس عنکبوت و بیض و عنب، قرن و ملتحم18
هذه صورة العین و طبقاتها و رطوباتها19:
منابع و مآخذ
- پزشکان برجسته در عصر تمدن اسلامی، علی عبدالله دفاع، ترجمه علی احمدی بهنام، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1382.
- تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، دکتر سیریل الگود، ترجمه دکتر باهر فرقانی، تهران، امیرکبیر، 1371.
- فهرستواره کتابهای فارسی (ج5)، احمد منزوی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380.
- فهرستواره مشترک نسخه های خطی پزشکی و علوم وابسته در کتابخانه های ایران، محمدرضا شمس اردکانی و دیگران، تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران و فرهنگستان علوم، 1387.
1 . رک: تاریخ پزشکی ایران، ص345؛ فهرست نسخه های خطّی مجلس سنا، ج1، ص191.
- 2. نقل از: پزشکان برجسته در عصر تمدن اسلامی، ص 15.
- 3. رک: فهرستوارۀ مشترک نسخه های خطّی پزشکی، صص 597 – 609؛ نیز: فهرستوارۀ منزوی، ج5، ص4039.
- 4. رک: فهرستواره مشترک نسخه های خطی پزشکی، ص 605.
1 . س: ایاها.
2 . س: وافت.
- 3. س: – أی القت.
- 4. س: و.
- 5. م: – رأس.
- 6. س: لعجم الحجر.
- 7. س: هی المنتسجة.
- 8. س: الی.
- 9. س: – متّصلة دائرة رأس کلّ واحد منها الی دائرة رأس قمع من تلک الاقماع.
- 10. س: تسمی الاولی.
- 11. س: النابتة.
- 12. س: – حیث.
- 13. م: – و الثالثة الناشبة من الطبقة الشبکیّة طبقة عنکبوتیّة، و انّما جعلت الطبقة العنبیّة.
- 14. س: – المقدار المعتدل فلایودی النور الغالب فی العین و لایعدم الظلمة الابصار، و انّما جعلت الجهة الداخلة منها.
- 15. س: – الاجفان بالمقله عند التحدیق یسمی ملتحمة منشأه خارج القحف من الغشاء المجلّل للقحف.
- 16. س: یتوسطها.
- 17. م: حامله.
- 18. س: – للعلّامة الطوسی … ملتحم؛ گویا این شعر از علامه طوسی افزوده کاتب است.
- 19. س: و هذه صورة طبقات العین ماشاهد والله اعلم تمت فی سنه 1008. تصویر سمت راست از نسخۀ «م» و تصویر سمت چپ از نسخۀ «س» می باشد.