
حسین تولایی خوانساری[1]
مقدمه
ساعت و زمان سنجي در تمدن اسلامي بويژه براي تعيين اوقات نماز اهمّيت فراوانی داشته است و دانش مواقيتِ نمازهاي پنجگانه که مسلمانان هر روز با آن مأنوس بودند، ضرورتِ ساخت و ساز ابزارهاي دقيق مانند ساعت را سرعت ميبخشيد. همین امر سبب توجه ويژهي مهندسان به اين دستگاه شده تا آنجا كه برخي دانشمندان علم الحيل[2] معمولاً بخشي از کتب خود را به ساختار اين وسيله اختصاص داده و گاهی آثار مستقلي در اين باب پديد آوردهاند، و در برخی کتب، ساعت به عنوان رشتهاي مستقل با نام علم البنکامات و علم آلات الساعه مورد توجه قرار گرفته است.[3]حاجي خليفه در تعریف علم البنکامات، آن را علم شناختن و اندازه گيري زمان ذکر کرده، که هدف از آن آگاهي از اوقات نماز و تهّجد و نظرو تأمّل در امور مملکت و رعيّت است. او ضمن اشاره به بنکام آبي و بنکام ريگي، از بنکام دوري که با چرخ و دولاب ميگردید و برخي از چرخ هاي ديگر را به حرکت در ميآورد، به عنوان وسیله ای مفید ياد کرده است[4].
شايد بتوان گفت که يکي از پرکاربردترين و در عين حال پيشرفته ترين ابزارهاي سنجش زمان در تمّدن اسلامي ساعت آبي بوده است. ساعت آبي در ساده ترين شکلش از ظرف کوچکي تشکيل ميشد که در زير آن سوراخي ايجاد شده بود. هرگاه اين ظرف بر سطح آب قرار ميگرفت، آب از راه سوراخ به آرامي به داخل ظرف وارد ميشد و پس از چندي آن را پر ميکرد و در نتيجه، ظرف در آب فرو ميرفت. طول مّدت پر شدن ظرف به شرايط متعددي بستگي داشت؛ امّادر شرايط مشابه به مقدار کم و بيش ثابت بود. چنين ظرفي را تاس ساعت، پنگان يا فنجان ميناميدند.
کلمات منجانه، منغانه، منقاله، منغاله، صورت هاي متفاوت از کلمه پنگان فارسي است که در بلاد اسلامي کار برد داشت. اين کلمه به صورت فنجان معرب شده و فنکال، بنکام و فنجام صورتي ديگر از پنگان و فنجان بوده که در زبان عربي استعمال شده است[5]
چون در ساختن و کاربرد اين فنجان ها ظرافت و دقّت خاصي لازم بود، افراد مخصوصي آشنا با اين صناعت بوده اند که آنان را فنجاميین ميگفتند و آنان مانند ساير ارباب ِحِرَف حقوق و راتبه خاصي از دارالخلافه میگرفتند. ابوالحسن هلال بن محسن صابي موّرخ معروف به هنگام ذکر نسخه مصارفي که به وسيله احمدبن محمد طائي در آغاز خلافت معتضد(د. 289 ق) انجام يافته، اصطلاح فنجامیین را در کنار سایر مناصب دولتی به کار برده است«و ارزاق سبعه عشرمن المرسومين بخدمه الدوار و الرسائل الخاصه و القراء و اصحاب الاخبار و الموذنين و المنجمين و الفنجاميين[6]».
ساعتهاي آبيِ پيچيده تر نيز عموماً با اتکا بر همين اصل ساده يعني جريان ثابت آب بنا ميشدند و آنها را صندوق ساعت نیز ميناميدند. دقّت بيشتر ساعت آبي در گرو يکنواختي جريان آب بود. بنابراين ساعت هاي آبيِ دقيق تر با استفاده از اصول هندسه و مکانيک سيالات ساخته ميشد و در آن ابزار و ادوات پيچیده به کار ميرفت. براي انتقال و تبديل حرکت آب به حرکت شمارگرها و طبل سنج و… نيز مکانيسمهاي متعدد ديگري استفاده ميشد. در نتيجه ساعت آبي، دستگاه پيچيده اي بود که ساختن آن نیاز به احاطه بر علوم رياضي و فنون تجربي متعدد داشت[7]
معرفی رساله علم السّاعات و العمل بها
علم السّاعات و العمل بها، اثر فخرالدين رضوان بن محمدبن على بن رستم بن هَردوز خراسانى معروف به اِبْنِ ساعاتى (د. 618 ق). وی در دمشق به دنيا آمد و در همين شهر نزد رضىالدين ابوالحجاج يوسف بن حيدر رحبى و نيز شيخ فخرالدين ماردينى بهفراگيري طب پرداخت و ادبيّات عرب را نزد تاجالدين زيد كِندي آموخت.[8] ابن ساعاتی، پزشكى ماهر،اديبى فاضل و شاعر و موسيقىدانى توانا بود و عود را نيك مىنواخت و خطىنیکو داشت.[9] آثار متعددی در پزشکی و سایر علوم به وی منسوب است[10]. وی افزون بر مقام علمى، وزارت دو تن از امرايايوبى به نامهای ملك فائز و ملك معظّم را داشته و طبيب خاص و نديم ملك معظّمنيز بود[11]. ابن ساعاتى به بيماري يرقان در دمشقدرگذشته است[12].
هيچيك از مآخذ قدیمی، از تأليف فخرالدين در علمالساعات و از آگاهی او بر صنعت ساعت نام نبردهاند، ولى كتابى در اين زمينهموسوم به علم السّاعات و العمل بها از وي در دست است، که در آن دربارة طرز كار،ساختمان، تعمير و اصلاح ساعتی که پدرش ساخته بود، بحث کرده است. این ساعت که ساخت آن به سالهاي 540 -564ق باز میگردد، بر باب جيرون دمشق، معروف به باب الساعات نصب شده بود و وصف آن در آثار بسياري از جهانگردان، از جمله ابنجبير، ابن بطوطه و قزوينى آمده است.[13]
ابنساعاتى در آغاز كتاب مىگويد: ساعتهايى كه از آثار پدرش بوده ، پس از درگذشت وی و در زمانى كوتاه، چنان خراب شد كه نزديك به نابودي بود. ساعتهاي شب،به طور كلى از كار افتاده و ساعتهاي روز مختل شده بود. وي عامل خرابى آنهارا، چهارنفر مىدانست كه پس از پدرش، يكى پس از ديگري، تصدي آن را بهعهده داشتهاند. ابن ساعاتى سه تن از آنان را به صورتى طنزآميز، علاّمة دهرناميده و سخت بر آنان تاخته است[14]. اين سه تن عبارتند از: مهذّبالدين ابوالحسن معروف ابننقاش، طبيب، اديب، عالم به ادب عربى و فارسى ؛ شاگرد وي مهذبالدّين احمد بن حاجب[15]، و مؤيدالدين ابوالفضل محمد بن عبدالكريم بنعبدالرحمان حارثى، مهندس و طبيب.[16] ابن ساعاتى نفر چهارم راكوچكتر از آن دانسته كه حتى نامش را ذكر كند. وي سپس به منظور احیای نام پدر، ساعت را تعمیر کرده، سپس تصميم بهنگارش كتابى دربارة ساختمان و ويژگيهاي ساعت می گیرد تا به هنگام ضرورت بهآن مراجعه شود.[17]
كتاب ابن ساعاتی شامل5 فصل است، فصل اول، دربارة نخستين مخترعان ساعت، چون ارشميدس و هرمز ـ از مردم فارس ـ ،انتقال اين صنعت به يونان، روم و كشورهاي عربى است. در ادامه از اختراع قطعات ساعت و تكميل آنها توسط پدرش بحث كرده واجزای آن را نام برده است[18]. در فصل دوم، تمام اين قطعات راشرح داده است[19]. در فصل سوم، چگونگی كار هر قطعه را با ترسيم شكل به طور جداگانه و مركب و ذكر خصوصيات آنها از قبيل طول، عرض، مساحت،حجم و نحوة ارتباط قطعات با یکدیگرشرح داده است[20]. فصل چهارم دربارة چگونگى استفاده از ساعتها، گردش آنها و شرايط اينكاراست[21]. فصل پنجم به خرابى و معايب احتمالی هرقطعه و چگونگی جلوگیری از اين خرابيها و روش اصلاح آنها،اختصاص دارد[22]. وي، ـ همانطوری که خود در پايان اثرش نوشته- در محرم سال 600 ق از تأليف آن فارغ شده است.[23]
كتاب مزبور به گفتة سارتون پس از تأليف جزري ـ الجامع بین العلم و عمل ـ مهمترين مأخذ براي تحقيق دربارةساعتهاي اسلامى است[24]. ترجمة تلخيص شدة اين كتاب به كوشش ويدمان و هاوزر با عنوان دربارة ساعتها در قلمرو تمدن اسلامى، به زبان آلمانى در1915م در هاله چاپ شده است[25]. چاپ انتقادي اين اثر در 1402ق،به كوشش محمد احمد دهمان، همراه با یک مقدمة و فهارس اعلام و ادوات مکانیکی موجود در کتاب، در یک جلد و 390صفحه با همکاری انتشارات مکتب الدراسات الاسلامي دردمشق، به چاپ رسیده است.
ايدة استفاده از شناور و شير كنترل شونده توسط ابن ساعاتی
تصویر شبیه سازی شده ساعت باب جیرون مسجد جامع دمشق برگرفته از مقدمه کتاب ابن ساعاتی
منابع و مآخذ
- ابن جبیر، محمدبن احمد ( ۵۴۰-۶۱۴ق)، رحله ابن جبیر، بیروت، دار ومکتبه الهلال، بی تا.
- ابن ابی اصیبعه (۶۰۰-۶۶۸ق)، احمدبن قاسم، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، بیروت، دارمکتبه الحیاه، 1965م.
- ابن بطوطه، محمدبن عبدالله (۷۰۳-۷۷۹ق)، رحله ابن بطوطه، رباط، آکادمیه المملکه المغربیه، 1417ق.
- ابن ساعاتی، محمدبن رضوان(د 618ق)، علم الساعات و العمل بها، با مقدمه و تصحيح محمد احمد دهمان، دمشق، مکتب الدراسات الاسلامي، 1402ق.
- حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله بغدادی(۱۰۱۷-۱۰۶۷ق)، کشف الظنون عن اسامي الکتب و الفنون، استانبول، وکالة المعارف الجليه، ۱۳۶۰-۱۳۶۲ق.
- سارتون، جرج(۱۸۸۴-۱۹۵۷م)، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلام حسین صدری افشار، تهران، انتشارات شورای پژوهش های علمی کشور، 1357ش
- صابی، ابوالحسن هلال بن محسن صابی (۳۵۹-۴۴۸ق)، کتاب الوزراء (تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء)، بینا، بیروت، 1904م.
- محقق، مهدی( ۱۳۰۸- )، « تقسیم بندی علوم از نظر دانشمندان اسلامی»، چهارمین بیست گفتار در مباحث ادبی کلامی و تاریخ علوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1376ش
- نوربخش، محمدرضا، « ساعت مکانیکی در ایران»، مجله آینده، ش 6و7،سال 13،شهریورومهر 1366ش.
10.Suter,H., and Vernet,j.,”Ibn Saati“, The Encyclopaedia of Islam(EI2), Liden, “, Vol III, 1956-2000 .
[1]. دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد historian128@gmail.com.
[2]. «علم الحیل» یا اختصاراً «حِیَل» (جمع حیله)، – متفاوت از حیل فقهی یا حیلههای شرعی-، یکی از شاخه های علوم در بین مسلمانان بود که موضوع آن بررسی ساختار و ساختن اسباب شگفت انگیز و ماشین های سودمند بوده است. این علم در طبقه بندی علوم درمیان مسلمانان، معمولاً دریکی از شاخه های علوم ریاضی جای گرفته است. در این علم عملاً از انواع ماشین ها، اعم از دستگاه های خودکار ابتکاری، دستگاه های بالا برنده آب، تلمبه ها و دستگاهای مکش آب، فواره ها، آسیاب های آبی وبادی و انواع ساعت های مکانیکی و آبی و ظروفی که برای تفریح و سرگرمی پادشاهان ساخته می شد، و … بحث می شد.
[3]. حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج 1، ص255.
[4]. همان
[5]. محقق، مهدی، «پنگان»، چهارمین بیست گفتاردر مباحث ادبی کلامی و تاریخ علوم، ص24.
[6]. صابی، هلال بن محسن، الوزراء(تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء)، ص119.
[7]. نوربخش، محمدرضا، «ساعت مکانیکی در ایران»، مجله آینده، ش 6و7 سال 13 شهریورومهر1366ش، ص 395
[8]. ابن ابى اصيبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، دار مکتبه الحیات، ص 662.
[9]. همان.
[10]. ابن ابى اصيبعه،عیون الانباء فی طبقات الاطباء، دار مکتبه الحیات، ص 662 ؛ حاجى خليفه، كشف الظنون، ج1، ص 1451؛ سارتن، جرج، مقدمه برتاريخ علم، ج2، ص 1807.
[11]. ابن ابى اصيبعه،عیون الانباء فی طبقات الاطباء دار مکتبه الحیات، ص 662.
[12]. همان، ص 662.
[13]. ابن جبیر، سفرنامه، صص 332-331؛ ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، صص82-81
[14]. ابن ساعاتی، محمدبن رضوان، علم الساعات و العمل بها، صص 3-11.
[15]. ابن ابىاصيبعه،عیون الانباء فی طبقات الاطباء، دارمکتبه الحیاه ،ص 659.
[16]. همان، صص669-670.
[17]. ابن ساعاتی، محمدبن رضوان، علم الساعات و العمل بها، ص 11-13.
[18]. ابن ساعاتی، محمدبن رضوان، علم الساعات و العمل بها، ص 15- 38 .
[19]. همان، صص 39- 73 .
[20]. همان، صص74-231 .
[21]. همان، صص 231-273 .
[22]. همان، صص 274-313 .
[23]. همان، ص 290 .
[24]. سارتون، جرج، مقدمه برتاريخ علم، ج2، ص1808
[25] . Suter,H., and Vernet,j.,”IbnSaati“,Vol III, P,921
منبع :
جستارهايي در ميراث اسلامي (مجموعه مقالات، يادداشتها، اسناد و متون)
دفتر اول
به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور