به مناسبت زادروز جلال خالقیمطلق
محسن آزموده: بیستم شهریورماه، هشتادوششمین زادروز تولد استاد جلال خالقیمطلق است. مایه افتخار و سربلندی است که ولادت ایشان را تبریک بگویم. همعصری با بزرگانی چون دکتر خالقیمطلق مایه خوشنودی و امیدواری است، بهویژه در این روزگار تباهیها و سیاهیها. دست ما به آستان بلند فردوسی بزرگ که نمیرسد، لااقل دل خوش میکنیم به دوستداران و شیفتگان حقیقی آن حکیم بلندمرتبه. استاد خالقی بیشاز 60سال از عمر گرانمایه خود را صرف پژوهش درباره شاهنامه فردوسی کرده است. نتیجه این تلاش بیوقفه و عمرسوز، به اعتراف اکثریت پژوهشگران و شاهنامهشناسان، منقحترین و پاکیزهترین تصحیح شاهنامه فردوسی است. تبلیغ الکی و بازارگرمی نمیکنم. نزدیک سهسال، کل متن شاهنامه را بیتبهبیت از روی تصحیح استاد خالقیمطلق، چاپ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی خواندهام. در پایین هر صفحه، میتوان ارجاعات متعدد استاد به نسخهها و دستنویسهای متعدد دیگر را دید. استاد بیشاز 50نسخه دستنویس شاهنامه را کلمهبهکلمه مقایسه کرده است. جذابتر از آن یادداشتهای مفصل و راهگشایی است که در سهجلد مجزا، بعد از ویرایش هشتجلدی آمده. در این یادداشتها، توضیحات بسیار مفیدی درباره بیتها، کلمات، مضامین و درونمایههای متن آمده است. البته عموم علاقهمندان به شاهنامه، میتوانند به چاپ 4 یا 2جلدی ویرایش استاد خالقیمطلق از شاهنامه مراجعه کنند که سخن آن را منتشر کرده است.
ویرایش شاهنامه فردوسی، به روشی علمی و انتقادی، با همه ارزشمندی و بزرگی، تنها ادای سهم(contribution) استاد خالقیمطلق به حکیم خردمند توس نیست. او در این سالها، دهها مقاله تحقیقی و ارزشمند و چندین کتاب خواندنی و رهگشا هم درباره فردوسی و شاهنامه او نوشته است. شماری از این مقالات را میتوان در کتابهای «گل رنجهای کهن» و «سخنهای دیرینه» خواند. استاد خالقیمطلق، زاده تهران است. او پس از تحصیلات ابتدایی به آلمان رفت و در مقطع دکترا، در سهرشته شرقشناسی، زبان و ادبیات آلمانی و مردمشناسی در دانشگاه کلن آلمان ثبتنام کرد. موضوع رساله دکترای او زنان در شاهنامه است که در اصل به زبان آلمانی نوشته شده و به زبانهای انگلیسی و فارسی هم ترجمه شده است. از میان ترجمههای فارسی میتوان به ترجمه مشترک فرهاد اصلانی و معصومه پورتقی (نشر نگاه معاصر) و برگردان از آلمانی مریم رضایی(موقوفات افشار) اشاره کرد. استاد در کنار پژوهش و تحقیق پیرامون شاهنامه فردوسی، به دیگر شاعران و ادیبان بزرگ فارسیگو هم توجه داشته و ازاینمیان برای حکیم نظامی، جایگاه ویژهای قائل است. کتاب او دراینزمینه با عنوان «نظامی گنجهای»، بههمت انتشارات موقوفات افشار و با همکاری نشر سخن، منتشر شده است.
تا اینجا کوشیدم بهمناسبت تولد استاد خالق مطلق، ضمن معرفی او، به عناوین آثار او اشاره کنم تا شاید راهگشای شیفتگان شاهنامه باشد. اما در پایان مایلم چندخط هم راجع به منش و خلقوخوی استاد بنویسم. من تنها یکبار 3سال پیش و آنهم بهلطف خانم ماهرخ ابراهیمپور، خبرنگار حوزه تاریخ، با دکتر خالقیمطلق از نزدیک دیدار و گفتوگو داشتم. در طول سالهای روزنامهنگاری، با استادان و اندیشمندان زیادی دیدار و گفتوگو کردهام. بدون ذرهای اغراق در میان همه این بزرگان، منش و شخصیت دونفر بیشازبقیه بر من تاثیر گذاشته است، اگرچه از فضل و دانش، بسیار از ایشان آموختهام. یکی از این دونفر، مرحوم استاد دکترمحمود عبادیان(1392-1307) استاد فلسفه و ادبیات است و دیگری استاد جلال خالقیمطلق. محضر هردو استاد، سرشار از خرد، ادب، احترام، تواضع، فروتنی و فضیلت بود. جالب آنجاست که استاد عبادیان هم در کنار فلسفهپژوهی، ارادتی تام و تمام به فردوسی داشت و درباره او کتاب «فردوسی، سنت و نوآوری در حماسه سرایی» را نوشت. گویی دمخوربودن با حکیم خردورز ایرانی، در جان و روان این دو استاد، اثر گذاشته و آنها را همچون فردوسی، حکیم و خردمند کرده است. خرد، ارجمندترین و والاترین مفهوم در نامه باستان فردوسی است و شاهنامه از معدود آثار سترگی که در سرآغاز فصلی را به ستایش خرد اختصاص داده است:
خرد رهنمای و خرد دلگشای/ خرد دست گیرد بهر دو سرای// خرد چشم جان است چون بنگری/ که بیچشم شادان جهان نسپری.
برای استاد خالقیمطلق، طول عمر توأم با شادمانی و سلامت آرزومندم. با امید.
منبع: روزنامه هممیهن