حامده خادم جهرمی* مجتبی حمایت خواه جهرمی**
رفتارهای زیستمحیطی انسانها در جهان معاصر مسائل زیستمحیطی عدیدهای را چون آلودگی آب، هوا، خاک، تخریب جنگلها، گرمایش جهانی، بارش اسیدی و… باعث شده است. این مسئله بسیاری از اندیشمندان حوزههای مختلف را به این اندیشه واداشته است که به بازاندیشی تعاملات انسان و محیطزیست بپردازند و در این زمینه ریشۀ این تعاملات تخریبساز را در کمتوجهی به ابعاد اخلاقی و معنوی این رابطه جستجو کنند. در این راستا جهانبینی زیستمحیطیِ اسلامی یکی از جامعترین و کاربردیترین دیدگاههایی است که نحوۀ تعامل با عناصر زیستمحیطی را برمبنای آموزههای اخلاقی و ارزشی ارائه میدهد و رفتارهای زیستمحیطی انسان را مسئولیتساز و موجب ضمان میداند.
***
مقدمه
اخلاق زیستمحیطی، یکی از شاخههای فلسفۀ کاربردی است که با ارزشها، باورها و گرایش ها سروکار دارد. این شاخه از علم و مسائل مربوط به آن بهگونهای است که با برخی از رشتههای علمی مانند جامعهشناسی، اقتصاد، الاهیات و حقوق و… ارتباط نزدیکی دارد و در پرتو این پیوند با علوم مختلف بهدنبال ارائۀ راهحلهای اخلاقی برای مشکلات زیستمحیطی است. (دالمییر، 2006) حوزۀ اخلاق زیستمحیطی، ماورای افراد و اجتماع انسانهاست بدینصورتکه نهتنها انسانها را شامل میشود بلکه حیوانات و کل زیستکرۀ در زمان حال و آینده را نیز دربرمیگیرد. از زمانیکه بشر قدم بر کرۀ خاکی نهاده، تعامل مداوم و پایداری بین او و جهان طبیعی برقرار بوده است اما با رشد جمعیت و دستیابی به اختراعات و کشفیات جدید علمی که او را بهسوی صنعتی شدن رهنمون میکرد به موجودی غارتگر تبدیل شد که هر روزه با افزایش تقاضا از طبیعت و تخریب منابع آن همراه بود (شبیری و پراهالادا، 2007: 1) از این رو امروزه زمین از مسائل زیستمحیطی بیسابقهای چون نابودی منابع، انقراض گونهها، بارشهای اسیدی، گرمایش جهانی، آلودگی هوا، فرسایش خاک و… رنج می برد که البته «این بحران نخست در غرب آغاز شد و پس از آن با ورود تجدد به شرق در سطحی جهانی مطرح شد (نصر، 1387: 12) و با افزایش آگاهی بشر از عمق فجایع زیستمحیطی در دهۀ 1960م. بهتدریج محیطزیست به یکی از مهمترین مباحث جهانی بدل شده و دلیل آن ناتوانی از حل بحرانهای زیستمحیطی است. به اعتقاد سیدحسین نصر اندیشمندان برای حل بحران محیطزیست راهکارهایی ارائه دادهاند که اغلب برگرفته از مهندسی محیطزیست است (نصر، 1380: 278). نصر بیآنکه منکر ارزشمندی این راهحلها باشد شیوۀ علمی را بهتنهایی حلّال مشکلات نمیداند زیرا بر این باور است که خود علوم تجربی در برابر این بحران مسئول است. وی برخلاف رویکرد علمی، که نزد مهندسان محیطزیست وجود دارد، رویکردی مابعدالطبیعی را برمیگزیند. در این دیدگاه مشروعیت علم بهمنزلۀ امری محدود و محصور به بعد مادی واقعیات پذیرفته میشود. اما اگر این علم بهطور انحصاری بهمثابۀ تنها علم مشروع پذیرفته شود به دلیل اینکه علوم تجربی فاقد مبانی قدسی است کاربرد آن آسیبهایی بههمراه خواهد داشت. تنها با احیای معرفت قدسی طبیعت میتوان از این مشکلات رهایی داشت (قاسمی، 1390: 86). بهعبارتی به باور نصر علت بحرانهای زیستمحیطی تقدسزدایی تدریجی از طبیعت است (نصر، 1387: 12) و راهحل این بحران از طریق قداستبخشی به طبیعت است. برای این کار لازم است درون انسان، که مرکز قدسی خود را از کف داده، تحولی پدید آید که بتواند امر قدسی را باز یابد و در نتیجه کیفیت قدسی طبیعت را بهنظاره بنشیند (نصر، 1386الف: 350) ازاینرو، این مسئله برخی اندیشمندان را واداشته است تا راهحلهایی معنوی-اخلاقی برای این مشکل بیابند و به ادیان توحیدی بهویژه اسلام و آموزههای قرآن کریم چشم بدوزند. بدین منظور گفتوگوهای زیستمحیطی در بین ادیان مختلف صورت گرفت برای نمونه گردهمایی بینالمللی رهبران روحانی و پارلمانی در سال 1988در آکسفورد، 1990 در مسکو، 1992 در ریو و 1993 در کیوتو. در این گردهمایی حل بحرانهای زیستمحیطی از طریق پیوند علم و دین مطرح شد و ارائه تعریفی مجدد از علم و تکنولوژی و بر نیاز به برخورداری از یک پایۀ مذهبی برای فعالیتهای انسان دربارۀ زمین تاکید شد (توکر و همکاران، 2001). در پرتو این گفتوگوها نوعی الاهیات محیطزیست ایجاد شد که ثمرۀ آن تدوین نوعی اخلاق زیستمحیطی بود.
برایناساس دین اسلام نیز در برابر پدیدههای زیستمحیطی و مسائل مربوط به آن، موضع سکوت و بیتفاوتی اتخاذ نکرده است بلکه جامعترین دیدگاه و صحیحترین شیوۀ تعامل با طبیعت و محیطزیست را ارائه میدهد و انسان و محیطزیست را مکمل یکدیگر میداند. بهطورکلی مباحث زیستمحیطی مطرحشده در قرآن کریم به دو دسته تقسیم میشود: دستۀ نخست مبانی نظری که نگرش ویژۀ قرآن را به طبیعت بازگو میکند مانند مفاد آیاتی که بیانگر مسخر بودن طبیعت برای انسان است و دستۀ دوم اصول و قواعدی عملی که تعیینکنندۀ باورها و نبایدهای رفتار زیستمحیطی در سه سطح فرد، جامعه و حکومت است؛ مانند آیاتی که انسانها را از نابودی و تباهی زمین برحذر میدارد و به آنان فرمان میدهد تا به آبادانی آن همت گمارند (نورانی، 1391: 4). جهانبینی زیستمحیطی اسلامی بیانگر این حقیقت است که خداوند، جهان هستی و همۀ پدیدهها را زیبا، متقن و موزون آفریده و انسان باید رابطه خود را با آنها تصحیح کند و با تصرفات نادرست خود، آن را ویران و آلوده نکرده و با تخریب محیطزیست، جامعه را با بلا و مصیبت مواجه نسازد (انتظاری، 1391: 49). در این جهانبینی، طبیعت نهتنها فاقد شعور نیست، بلکه موجودی هوشمند و نشانهای از نشانههای الاهی است. طبیعت، حقیقتی عینی و محسوس است که با تکیه بر دانش و حکمت آفریدگار نمود یافته است. از این منظر رابطۀ بین انسان، طبیعت و خداوند به شکلی منحصربهفرد و بهگونهای است که تخریب محیطزیست، صدمه رساندن به یکپارچگی عالم هستی و آیات خداوند تلقی میشود زیراکه انسان بهعنوان جانشین خداوند بر زمین باید محیطی را که در آن نقش محوری ایفا میکند، بپرورد و از آن مراقبت کند و این مفهوم (خلافت انسان) به معنای آگاه بودن از امتیازات، مسئولیتها و تعهدات خاص انسانها به خلقت است. نصر طبیعت را واقعیتی قدسی و انسانِ خلیفه الله را حافظ امر قدسی میداند (نصر، 1385: 43).
بدینترتیب براساس جهان بینی زیستمحیطی اسلامی طبیعت جایگاه آزمایش های الهی است و به همگان تعلق دارد و انسان نسبت به رفتارهایی که در محیط زیستش انجام می دهد مسئول است؛ پس باید رفتارهایش را در راستای حفظ و اجتناب از تخریب محیطزیست سازگار کرده و براساس آن عمل کند.
مسئولیت زیستمحیطی اسلامی
جهانبینی اسلامی آموزههای زیستمحیطی ارزندهای را برای تداوم حیات زیست در ارتباط با نحوۀ تعامل انسان با محیط پیرامونش و نحوه بهره برداری از منابع زیستی مطرح ساخته است؛ بهطوریکه در قرآن کریم بیش از 500 آیه به موضوعات زیستمحیطی اشاره دارند (رنجبر و آستانی،1391: 1) برایناساس در پرتو این آموزهها باید محیطزیست را جدی گرفت و نحوۀ نگرش و تفکر زیستمحیطی خود را بازاندیشی کرد زیراکه بسیاری از مسائل زیستمحیطی جهان معاصر ریشه در معرفتشناسی و جهانبینی زیستمحیطی انسانها دارد. به باور نصر فقط دین و فلسفههای مبتنی بر آن، بهمثابۀ خزانههای امر قدسی و وسایط دستیابی به آن، میتواند کیفیت قدسی طبیعت را احیا کند. حتی اگر تنها بخواهیم به اخلاق زیستمحیطی توجه کنیم باز تنها دین میتواند راهگشا باشد (نصر، 1386الف: 350-351).
اسلام ارتباط میان انسان و محیطزیست را جداییناپذیر دانسته و آنها را در یک ارتباط هماهنگ و موزون در مسیر الهی محل توجه قرار میدهد. از این دیدگاه، محیطزیست بخشی از نظام خلقت است که موجودات ارگانیکی زمینی در آن حضور حیاتی داشته و در ارتباط متقابل با عوامل محیطی به حیات خویش ادامه میدهند. در جهانبینی اسلامی علاوهبر ارتباط تکوینی بین انسان با محیطزیست، ارتباط تشریعی نیز وجود دارد زیرا خداوند وظایفی را برای انسان مشخص کرده است (فغفور مغربی، 1390: 182). این جهانبینی اسلامی انسان را خلیفۀ خداوند (بقره/30) و مسئول آبادانی آن میداند (هود/61) و از مهمترین وظایف انسان مسلمان را اصلاح زمین و اجتناب از فساد آن درنظر میگیرد (اعراف/56). درواقع اینکه خداوند طبیعت را مسخر انسان قرار داده است بهمعنی چیرگی و غلبۀ بیقید و شرط او بر طبیعت نیست؛ بلکه در مرحلۀ نخست تسلط انسان بر طبیعت به دلیل مقام جانشینی خداوند است که به انسان اعطا شده است. در مرحلۀ دوم انسان تنها به شرط هماهنگی با قوانین الهی حاکم بر طبیعت مجاز به غلبه بر برخی چیزهاست (نصر، 1386ب: 221).
باتوجه به اینکه اسلام طبیعت را متعلق به همۀ انسانها میداند (الرحمن/10 و بقره /29) پس انسان در مقام جانشین الهی نسبت به محیط زیستش و اعمال و رفتارهای زیستمحیطیاش مسئول است و باید به طریقی رفتار کند که توازن میان امکانات محیطی با نیازهای بشر برقرار شود. آنها باید از آفریدههای خدا بهطور صحیح بهره برداری کنند تا از نابودی و فساد آنها جلوگیری شود و علاوهبر آن برای استفادۀ نسلهای آتی حفظ و نگهداری شوند (فاروق: 2006) بهعبارتی انسانها باید عدالت زیستمحیطی را رعایت کنند و برقراری چنین عدالتی وظیفۀ اخلاقی تکتک مسلمانان است. برایناساس جهانبینی زیستمحیطی اسلامی برای دستیابی به چنین اهدافی انسانها را از استفاده و مصرف بیرویه و تخریبساز عناصر زیستمحیطی (آب، هوا، خاک، تنوع گونهها و…) در تمامی سطوح فردی و اجتماعی نفی میکند. بنابراین باید عناصر زیستمحیطی و حقوق مربوط به آن را شناخت: «زیرا که، در ادیان الهی شناخت اصول زیستمحیطی و تحصیل آن و پرهیز از تخریب آن و سعی برای سالمسازی آن، از بارزترین حقوق انسانی و نیز از روشنترین تکالیف بشری بهشمار میآید، تا نشاط جامعه همراه با سلامت آن و خرمی افراد، همراه با صحت آنان تضمین شود. به همین منظور هم از آلوده کردن هوا، کوی و برزن و اماکن عمومی تحذیر و نهی شده و همچنین اگر رخداد تلخی مشاهده شد، برای برطرف ساختن آن، ترغیب و امر شده است» (جوادی، 1388: 85-84). باتوجهبه مطالب فوقالذکر به برخی از آموزههای اسلامی درباب حفظ و جلوگیری از تخریب اجزای محیطزیست و بهطورکلی مسئولیت زیستمحیطی مسلمانان اشاره میشود:
آب: نزدیک به 72درصد سطح کرۀ زمین را آب فراگرفته است. 2/97 درصد حجم آب کرۀ زمین در اقیانوسها و دریاهاست و حدود 23/1 درصد آبهای زمین شیرین است که البته تنها یکسوم آن را میتوان مصرف کرد و مابقی آن بهصورت برف و یخ در نواحی قطبی و یخچالهای طبیعی بوده و نمیتوان از آن استفاده کرد (حلم سرشت و همکاران، 1382: 45). بنابراین روشن است که این نعمت الهی که مایۀ حیات تمامی موجودات است -« هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم» (انبیاء/30؛ نور/45؛ انعام/99)- از اهمیت بسزایی برخوردار است و جهانبینی اسلامی در بسیاری از آیات و روایات خویش بر اهمیت حفظ و آلوده نساختن آن و نکوهش اسراف در مصرف آب تأکید ورزیده است بهگونهای که واژۀ آب در 43 سوره قرآن کریم 63 مرتبه تکرار شده است و کلمات رودخانه یا نهرها 52 بار و سایر کلمات مرتبط از قبیل چشمهها، باران، ابرها و… در بسیاری از آیات ذکر شدهاند (اسماعیلی و همکاران، 1386: 57) ارزشمندی آب در جهانبینی زیستمحیطی اسلامی بهاندازهای است که بهترین نوشیدنی بهشت شمرده شده است «سید الشراب الجنه الماء» (کلینی، 1407، ج6: 381) ازطرفی هم این جهانبینی آلوده ساختن آب را نفی میکند همچنان که رسول خدا (ص) در روایتی رفع حاجت کردن در کنار نهر آب یا در نهر آب یا زیر درختی میوه دار را نهی میکند (مجلسی، 1403، ج77: 170). آنچه از مجموع آیات و روایات در این باب استنباط میشود این است که آب اساس و منشاء حیات است و باید این عنصر حیاتی را از آلایندهها رها ساخت و آن را بهصورت بهینه استفاده کرد زیراکه براساس جهانبینی اسلامی آلوده ساختن منابع آب و مصرف بیرویۀ آن امری ناپسند و عملی مجرمانه و حتی حرام تلقی میشود. ازاینرو حفاظت و ممانعت از آلودگی آب وظیفهای اجتماعی، اخلاقی، شرعی و قانونی بهحساب میآید.
هوا: دومین عنصر زیستمحیطی که همۀ مخلوقات عالم هستی برای حیات و تداوم زندگی به آن نیازمندند، هواست. اگر هوا پیرامون کرۀ زمین را فرانگرفته بود با غایب شدن خورشید از بخشی از سطح زمین، بلافاصله درجۀ حرارت تا 160درجه زیر صفر کاهش مییافت و سرمای طاقتفرسا همۀ موجودات زنده را از بین میبرد اما این هواست که مانع میشود زمین گرمای دریافتی از خورشید را زود از دست ندهد (عسکری، 1378: 435).
آلودگی هوا عبارت است از وجود یک یا چند مادۀ آلودهکننده در هوای آزاد بهمیزانی که در مدت زمان معین بتواند کیفیت هوا را بهضرر انسان، حیوان، گیاه و اشیاء تغییر دهد (بخشی خانیکی، 1391: 6 ). بسیاری از فعالیتهای انسان در جامعۀ مدرن که مستلزم استفادۀ بیش از حد از وسایط نقلیۀ موتوری و مصرف بیش از اندازۀ سوختهای فسیلی است، آلودگی هوا را موجب شده و این مسئله بهطور جدی سلامت و بهداشت ساکنان زمین و محیطزیست پیرامونشان را تهدید کرده است بهطوریکه امروزه این آلودگی چهارمین عامل مرگومیر در جهان شناخته میشود و طبق آخرین گزارشات سازمان جهانی بهداشت در سال 2013 عامل اصلی سرطان همین ذرات معلق در هوا (آلودگی هوا) شناخته شده است. براساس آماروارقام اعلامشدۀ شرکت کنترل کیفیت هوا، پایتخت ایران بهدلیل تردد روزانه ۴ میلیون خودرو و وجود صنایع مختلف در اطراف آن همیشه از هوایی آلوده برخوردار است به گونهای که در طول کل سال بهصورت معمول کمتر از ده روز هوای پاک دارد. بسیاری از تحقیقات نیز نشان میدهند که عامل بسیاری از بیماریهای قلبی، عروقی و بهویژه سرطان همین آلودگی هواست و از طرفی پیامدهایی چون بارشهای اسیدی، تخریب لایۀ اوزن و گرمایش جهانی زمین را بههمراه داشته است (پورخباز، 1381: 54). جهانبینی زیستمحیطی اسلامی نیز آموزههایی مبنیبر اهمیت هوا و مسئولیت انسان در این باب و اجتناب از آلودگی آن را ارائه میدهد: بادها هوای مناطق قطبی را به منطقۀ استوا و هوای استوایی را به مناطق سرد منتقل میسازد و نقش تعیینكنندهای در تعدیل حرارت كرة زمین دارد ( روم/ 45، فاطر/ 9 ، جاثیه/ 5، بقره/ 164). آب دریاها را متلاطم و مواج میسازد و زیرورو میكند و از این طریق به آنها هوا میدهد كه اگر راكد شوند میگندند و به همین دلیل درختان و گیاهان و همة موجودات زنده از وزش باد بهره میگیرند (یونس،22) وَ لا تُلقُوا بِأیدِیکُم إِلَی التَّهلُکَهٍ…»؛ (بقره، 195) با دستان خود خویشتن را به هلاکت نیفکنید. وَ مِنْ آیَاتِهِ أَن یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیُذِیقَکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ خداوند بادها را بهعنوان بشارتگرانی میفرستد تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند و کشتیها به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید؛ و امید که شکرگزاری کنید (روم/46). در روایتی از امام صادق(ع) چنین نقل میشود که زندگی بدون داشتن سه چیز بر انسان گوارا نیست؛ هوای تمیز، آب فراوان و گوارا و زمین حاصلخیز (مجلسی، 1403، ج75: 234) بنابراین از منظر اسلام آلودگی هوا میتواند نوعی ضرر رساندن انسان به انسان باشد که طبق قاعده لاضرر این مسئله نفی میشود زیراکه ایجاد این آلودگی نوعی هلاکت خود به خودی است و از طرفی نیز دستیابی به هوای پاك تنها با مشاركت همگانی امكانپذیر است. پس جهانبینی زیستمحیطی اسلامی انسان را به پاکیزگی هوا بهعنوان مسئولیتی همگانی و نشانهای از شکرگذاری از نعمات الهی ترغیب میکند.
خاک و زمین: خاک نخستین و گرانبهاترین مایۀ تشکیلدهندۀ کرۀ زمین و منبع همه برکات و گهواره زندگی ابناء بشر محسوب میشود (عسکری، 1378: 436) آیۀ 14، سورۀ الرحمن، تأییدی بر این مطلب است که «خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ» انسان را از گل خشکیدهای همچون سفال آفریدیم. خداوند زمین را «فرشی گسترده» معرفی میکند که تمامی بشر در آن سکنی میکنند و از نعمات و برکات آن بهرهمند میشوند (میرهندی و نیک آئین، 1378: 322). و باتوجهبه اینکه اندکی بیش از یکچهارم سطح کرۀ زمین را خشکی تشکیل داده است و کمتر از یکسوم آن خشکیها را نواحی سرد قطبی و کویرهای خشک و سوزان و کوهستانها شامل میشوند پس انسانها برای پاکیزگی آن مسئولیت بس گرانباری را بر دوش دارند، همانطوریکه در خطبه 167نهج البلاغه نیز به این مسئله اشاره شده است: فَاِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ، (شما در مورد زمین ها و… نیز مسئول هستید) یا در نامۀ 53 نهجالبلاغه، امام علی(ع) به مالک اشتر فرمود: «باید توجّه تو به آباد كردن زمین بیش از توجّه به گرفتن خراج باشد؛ زیرا آن (خراج) جز در نتیجۀ آبادانی فراهم نمیآید.» ازاینرو جهانبینی اسلامی زمین را مکان و وسیلۀ زندگی (اعراف/10) محل اقامت و سکونت (بقره/36) وسیلۀ استراحت (نباء/6) آسایشگاه عمومی (بقره/22) و نعمت الهی (ذاریات/47) معرفی میکند و از انسانها میخواهد که در آن آبادانی کنند (هود/61) و آنان را که در آن فساد میکنند زیانکار مینامد (بقره/27). پس براساس این دیدگاه خاک و زمین دیگر عنصر مهم زیستمحیطی است که بهعنوان بستر حیات انسان باید از آلودگی و تباهی آن پرهیز کرد چراکه بدون داشتن خاک سالم، حیات و زندگی بر این زیستکره امکانناپذیر است…
تنوع گونهها: این اصطلاح به معنای گوناگونی حیوانات، گیاهان و میکرواورگانیسمهای محیطزیست است. براساس گزارش برنامۀ محیطزیست سازمان ملل متحد تعداد گونههای شناساییشده در کرۀ زمین حدود 13600000 گونه است (اردکانی، 1388: 108). امروزه اهمیت و نقش این تنوعزیستی در محافظت و جلوگیری از فرسایش خاک، تغییرات آب و هوایی، منابع غذایی و تشکیل بسیاری از مواد معدنی روشن شده است. بهطوریکه گیاهان و درختان با استفاده از نور خورشید و منابع معدنی موجود در خاک و آب بهعنوان تولیدکنندگان واقعی عالم هستی بهشمار میآیند (ابوبکر و همکاران، 2006). اما شواهد نشان میدهد که نسل پرندگان و حیوانات در اثر شکار لذتجویانه رو به انقراض رفته و قطع بیرویۀ درختان جنگلی و صید بیش از اندازۀ آبزیان هشداری جدی برای انسانهای عصر حاضر است. در این راستا جهانبینی زیستمحیطی اسلامی نیز آموزههای فراوانی را گوشزد میکند که شاید از روشنترین اشارات قرآنی به این تنوع زیستی آیههای 27-28 سوره فاطر باشد که خداوند متعال میفرماید: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌ * وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ… مگر نمیبینی كه خداوند از آسمان آب سودمندی را میباراند و با آن محصولات گوناگون و میوههای رنگارنگ را بهوجود میآورد؟ و مگر نمیبینی كه كوهها خطوط و جادههائی است كه بر سطح زمین كشیده شده است. خطوط و جادههائی كه برخی سفید و برخی سرخ و بعضی سیاه پررنگ است، و هریك از آنها به رنگهای مختلفی و در طرحهای متفاوتی با دست تقدیر پروردگار، بر چهرۀ زمین ترسیم شده است. انسانها و جنبندگان و چهارپایان نیز كاملاً دارای رنگهای مختلفی بوده و متفاوتاند. در روایات بسیاری نیز به این گوناگونیها و نفی آسیب رساندن به آنها اشاره شده است:
در اهمیت حفظ اینگونهها همین بس که زمان وقوع طوفان نوح برای جلوگیری از انقراض گونهها حضرت نوح(ع) به امر خداوند از هر نوع حیوان یک جفت در کشتی خود قرار میدهد تا نسل آنها منقرض نشود. از امام صادق(ع) روایت است که «هرگاه پیامبر(ص) فرماندهی را برای جنگ انتخاب میکرد او را به تقوا سفارش میکرد و سپس میفرمود ولا تحرقوا النخل ولا تغرقوه بالماء ولا تقطعوا شجرة مثمرة ولا تحرقو زرعا … ولا تعقروا من البهائم مما یؤكل لحمه إلا ما لابد لكم من أكله (حرعاملی، 1409، ج11: 43) به این مضمون که از آتش زدن درختان و نخلها و زراعت خودداری کنید و از پی کردن چهارپایان بپرهیزید و آبها را آلوده نسازید. در روایاتی هم هرگونه اذیت و آزار حیوانات و قطع اعضای آنها نهی شده که فقیهان در این خصوص دیۀ جنایت بر حیوان را ثابت دانستهاند (امام خمینی، 1379، ج2 :603). در روایتی هم از امام صادق(ع) آمده است که درختان را قطع نکنید که عذاب خداوند بر شما نازل میشود (حرعاملی، 1409، ج13: 198) همچنین پیامبر اکرم(ص) میفرماید کسی که درخت بیابانی و درختی را که انسان از آن استفاده میکند آب دهد بسان کسی است که انسان مؤمنی را سیراب کرده است (همان، ج12: 25) همه این آیات و روایات گویای ضرورت حمایت از تنوعزیستی و مسئولیت سنگین انسانها برای حفظ این گونهها در جهانبینی زیستمحیطی اسلامی است.
بدینترتیب عناصر زیستمحیطی همچون آب، هوا، خاک، جنگل، حیوانات و… نشانههایی از نعمتها و مواهب الهی برای انساناند و انسان وظیفه دارد در برابر این موهبتها درجهت حفظ، احیاء و آبادانی آنها گام برداشته تا بتواند از محیطزیست خود منفعت لازم را برده و از آن بهرهبرداری کند. برایناساس اخلاق و ارزشهای زیستمحیطی ارائهشده در جهانبینی اسلامی دربرگیرندۀ مباحث مربوط به نحوۀ بهرهبرداری از منابع، تعامل انسان با طبیعت و مسئولیت وی در قبال آن است و سیر تکاملی عالم هستی و انسان را تضمین میکند.
نتیجه گیری
مسائل زیستمحیطی عصر حاضر درحال تبدیل شدن به بحران زیستمحیطی اند بهطوریکه کل نظام طبیعت و زندگی بشر بر روی کرۀ زمین محل تهدید جدی قرار گرفته است. مطالعات نشان میدهد که ریشۀ بسیاری از این مسائل در بیتوجهی یا کمتوجهی به ابعاد اخلاقی و معنوی تعامل انسان با محیط است. بنابراین ادیان میتوانند نقشی حیاتی در احیای نگرشها و معرفتهای زیستمحیطی و نوع رفتار انسان در تعامل با محیط زیستش را ایفا کنند. در این زمینه جهانبینی زیستمحیطی اسلامی طبیعت را گهوارۀ تعالی انسان و انسان را امانتدار عالم هستی میداند و مراقبت از عناصر زیستمحیطی و اجتناب از آسیب رساندن به آنها را در آیات و روایات متعددی تذکر میدهد. بر این مبنا انسان باید بر آنچه که خداوند متعال او را به آن مکلف ساخته آگاهی یابد و به دستورات او در باب چگونگی رفتار با محیطزیست عمل کند زیراکه انسان در براب محیطزیست مسئول است و حفاظت از آن از واجبات قلمداد میشود. برایناساس بر هر فرد مسلمانی واجب است که با رعایت عدالت زیستمحیطی حقوق طبیعت را زایل نسازد و نسلهای آتی بشر را برای ادامه حیات و زندگی امیدوار نگه دارد.
*عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه پیام نور
**عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
منابع
قرآن کریم // – نهجالبلاغه // – اردکانی، محمدرضا (1388). اکولوژی. انتشارات دانشگاه تهران. // – اسماعیلی و همکاران (1386). حفاظت محیطزیست در اسلام. مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، ویژۀ اولین همایش بهداشت در آموزههای پیامبر(ص). // – امام خمینی، روحاله (1379). الرسائل. قم: مؤسسۀ نشر آثار امام خمینی. // – انتظاری، علیرضا (1391). بررسی مبانی وحیانی حفظ محیطزیست. فصلنامه علمی پژوهشی اعتقادی و کلامی، شماره 7. // – بخشی خانیکی، غلامرضا (1391). آلودگی محیطزیست. انتشارات پیام نور. // – پور خباز، علیرضا (1381). عمدهترین آشفتگیهای زیستمحیطی قرن حاضر. مشهد: به نشر. // – جوادی آملی، عبداله (1388)، اسلام و محیطزیست، قم: مرکز چاپ و نشر اِسراء . // – حرعاملی، محمد بن حسن (1409). وسائل الشیعه. قم: موسسه آل البیت. // – حلم سرشت، پریوش؛ دل پیشه، اسماعیل و مستاجران، اکبر (1382). فرهنگ اصطلاحات علوم بهداشت. انتشارت چهر. // – رنجبر، الهام و آستانی، سجاد (1391). سلامت، بهداشت محیط و محیطزیست از منظر اسلام. دومین كنفرانس برنامهریزی و مدیریت محیط زیست، دانشگاه تهران. // – عسکری، فریدون (1378). منابع طبیعی از دیدگاه قرآن کریم و احادیث. مجموعه مقالات همایش اسلام و محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، ص435-436. // – فغفور مغربی، حمید (1390). مبانی معرفتشناسانۀ اسلامی در محیطزیست. فصلنامۀ اخلاق زیستی، شماره 2. // – قاسمی، اعظم (1390). دیدگاههای سیدحسین نصر دربارۀ بحران محیطزیست و راهحلهای آن. مجلۀ حکمت معاصر، سال دوم، شماره اول. // – کلینی، محمدبن یعقوب (1407). الکافی. تهران: دارالکتبالاسلامیه. // – مجلسی، محمد باقر (1413). بحارالانوار. بیروت: دارالاضواء. // – میرهندی، حسین و نیک آئین، مهناز (1378). منزلت آب و خاک از دیدگاه اسلام. مجموعه مقالات همایش اسلام و محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، ص321-331. // – نصر، سید حسین (1380). معرفت و امر قدسی. ترجمه فرزاد حاجی میرزایی. نشر و پژوهش فرزان روز. // – نصر، سید حسین (1385). اسلام و تنگناهای انسان متجدد. ترجمه انشااله رحمتی، دفتر پژوهش و نشر سهروردی. // – نصر، سید حسین (1386). دین و نظام طبیعت. ترجمه محمد حسن غفوری، انتشارات حکمت. // – نصر، سید حسین (1387). انسان و طبیعت بحران معنوی انسان متجدد. ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. // – نورانی، محسن (1391). جهانبینی قرآنی و محیطزیست. فصلنامه آموزههای قرآنی، شماره 16.
– Abubakr, B. Abdullatif, El-s, Mohamad, Ai-G, and Mawil, S. (2006). Environmental Protection in Islam. // – Dallmeyer. D.G. (2006). Incorporating Environmental Ethics in to Ecocystem-Based Management. Presented in: 6 Marine Law Symposium. Roger Williams University School of Law, Bristol, Rhode Island; October 19-20. // – Farooq, H. (2006). Islam: Environmental Protection,(Presidential Address to the Pakistan Ecology Council at the Karachi Hall. Lahore High Court Bar Association). // – Shobeiri, Omidvar & Prahalada.(2007). Influence of Gender and Type of School on Environmental Attitude of Teachers in Iran & India. Int. J.Environ.Sci.Tech,3(4).pp 351-357. // – Tucker, M.E. Grim, J. (2001). Series Foreword. In: Grim, J.A, Editor. Indigenous Traditions and Ecology. Harvard University Press, Massachusetts,, pp. xv-xxxii.
منبع: اطلاعات حکمت و معرفت