لیلا خسروی – محسن معصومی
چکیده: موبدان درجامعۀ طبقاتی ساسانیان از جایگاه رفیعی برخوردار بودند؛ ولی با ورود اسلام و کم رنگ شدن تدریجی دین زرتشت در ایران، سرنوشت آنان دستخوش تغییرشد. دانستن این نکته اساسی که این تغییر، چه تأثیری در نقش آنان در عرصه های مختلف دینی- علمی، و سیاسی – اجتماعی داشت، ذهن را به تکاپو وا می دارد. با مراجعه به منابع اندک باقی مانده از آغاز فتوح، تا حدّی روشن می شود که جایگاه سیاسی موبدان از همان آغاز، به طور جدّی دچار آسیب شد، ولی آنان تا تا حدود سه سده هم چنان مرجع دینی مردم بودند و تا حدی پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرده بودند.
در دورۀ امویان، مسلمانان اصراری بر تغییر دین ایرانیان نداشتند؛ از این روی، آتشکده ها برپا بود و موبدان پاسخگوی سؤالات شرعی بهدینان بودند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، به تدریج آتشکده ها به مساجد تبدیل شد و موبدان پایگاه های خود را از دست دادند. البتّه به دلیل نزدیکی خلفای عبّاسی به ایرانیان و واگذاری مناصب بالا به نومسلمانان ایرانی، و نیز به دلیل وجود فضای تساهل به ویژه در دورۀ نخست عباسی، موبدان مجال یافتند تا خود را به بزرگان حکومت و خلفایی چون مأمون، معتصم و متوکّل نزدیک سازند. در این میان، حفظ شعایر دینی و میراث فرهنگی ایرانیان نیز برعهدۀ آنان بود. مورّخان و دانشمندان مسلمانی چون مسعودی(345)، ابن ندیم(390)، مطهر مقدسی(اواخر سده4) و مسکویه(421) و با آنان تعاملاتی داشتند. پس از حدود سه سده به دلیل گرایش زرتشتیان به اسلام، مقام و جایگاه اجتماعی و دینی موبدان هم به شدّت متزلزل شد؛ به طوری که برخی از آنان مجبور شدند برای گذران معاش، به امور دیگری پردازند و حتّی فرزندان خود را از درآمدن در کسوت موبدان منع کردند. این روند رو به کاهش نقش موبدان، با استفاده از منابع مکتوب به جا مانده از مورخان مسلمان سده های نخستین، کتب پهلوی برگردان شده به فارسی، و آثار تحلیگران بعدی (غربی یا مسلمان) و با روش تاریخی مورد بررسی قرار گرفت.
مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، زمستان 1393، شماره 23
منبع: پرتال جامع علوم انسانی