نویسنده: مسعود کوهستانی نژاد
عباس اقبال آشتیانی (متولد 1275 هجری شمسی / 1314 هجری قمری– متوفی 1334/ 1375) از رجال و صاحبنام عرصه فرهنگ در تاریخ معاصر ایران است. در کسوت آموزشی، معلمی مدارس و استادی دانشگاه تهران را در پیش گرفت؛ در کسوت مترجمی، کتابها، مقالهها و رسالههای متعدد علمی و ادبی را به زبان فارسی ترجمه و منتشر ساخت؛ در کسوت مورخ، رسالههای عمیق و جامعی را تألیف و تدوین کرد، در کسوت روزنامه نگاری کار خود را با اصحاب دانشکده و در مجلهای به همان نام آغاز کرده و به مجله یادگار در ربع قرن بعد پایان داد و بالاخره در کسوت یک دولتمرد فرهنگی دارای مشاغل متعددی بود که از معلمی دارالفنون آغاز شده و به وابسته فرهنگی در نمایندگی ایران در ایتالیا و رم خاتمه یافت. این آخری را میتوان رشته تسبیحی دانست که آن دیگر فعالیتها، به مثابه دانهها بر آن رشته است.
قضاوت در مورد جایگاه عباس اقبال آشتیانی در بستر شناخت تحولات فرهنگی و آموزشی ایران در یک قرن اخیر مقدور بوده و بیان حداقلی از آن نیز نیازمند فرصتی بیش از یادداشت حاضر است. لیکن بنابه اختصار و به طور کلی در رابطه با جایگاه اقبال آشتیانی در تحولات فرهنگی ایران معاصر، می توان به دو نکته ذیل اشاره کرد:
نکته اول: عباس اقبال آشتیانی برآمده و محصول عصر اصلاحات آموزشی – فرهنگی ایران در اواخر دهه 1290ه.ش/1330 ه.ق است. در سالهای پس از جنگ جهانی اول به مدت دو دهه و فارغ از تحولات سیاسی و اسم و رسم کابینهها و رئیس الوزراهای بر سر قدرت، بازسازی سیستم آموزشی و فرهنگی ایران را در دستور کار خود قرار داده و با استفاده از مستشاران خارجی و فارغالتحصیلهای ایرانی در اروپا، درصدد آنچه که اصلاح و نوسازی سیستم آموزش و پرورش میخواند، برآمد. در این میان معلم جوان مدرسه دارالفنون (اقبال آشتیانی) که با ذکاء الملک فروغی و اصحاب حلقه دانشکده آشنایی و مراوده داشت، پس از هفت سال معلمی در ایران، در سال 1304 هنگامی که همراه با یک هیأت نظامی و برای شرکت در کنفرانس خلع سلاح جامعه ملل متفق در پاریس حضور یافت، فرصت را مغتنم شمرده و در دانشگاه سوربن مشغول به تحصیل شده و به مدت چهار سال با سیستمهای آموزشی روز دنیا آشنا شده و به ایران بازگشت. این همان مسیری است که بسیاری از مدیران آموزشی ایران در آن ایام همچون علی اکبر سیاسی نیز طی کردند. سپس در وزارت معارف (آموزش و پرورش بعدی)، دانشگاه تهران و دیگر نهادهای دولتی همچون فرهنگستان ایران از مجریان و معماران اصلی سیستم آموزشی جدید ایران بودند. سیستمی که در دهههای 1300 و 1310 با قدرت هرچه تمامتر به مورد اجرا درآمد و محصول و دستاورد آن در دهه 1320 تقدیم جامعه ایران شد.
نکته دوم: ایام اقامت چهار ساله در پاریس و تحصیل در دانشگاه سوربن از جهتی دیگر نعمت بزرگی برای اقبال آشتیانی و مآلاً پیشرفت علم تاریخ در ایران بود. آشنایی او با یکی از اندیشمندان و مورخان بزرگ ایرانی یعنی محمد قزوینی در پاریس و مراودات آن دو با یکدیگر که تا آخر عمر قزوینی (خرداد 1328) ادامه یافت، دریچه جدیدی را بر اقبال آشتیانی جهت تعمیق مطالعات و آگاهیهایش از علم تاریخ و شیوههای مدرن آن علم گشود. نعمت عظیم چنین ارتباطی نصیب دوستداران و پویندگان علم تاریخ در ایران شد. بدین ترتیب اقبال به مورخی پرکار، دقیق و پیشرو در ایران مبدل شد که بدون شک تأثیر بسیار مهمی در پیشرفت علم تاریخ در ایران گذاشت. تألیف دهها عنوان کتاب علمی در موضوعهای مختلف تاریخ و بویژه تاریخ ایران، تدوین کتابهای آموزشی تاریخی برای مدارس، تصحیح متون متعدد نسخههای تاریخی، دستاورد عمر مرحوم آشتیانی در عرصه تاریخ نگاری است. علاوه بر تدوین مقاله، کتاب و تصحیح نسخههای خطی، چاپ و انتشار مجله وزین و گرانقدر یادگار را نیز در همین راستا میباید قرار داد. نخستین شماره این مجله در شهریور 1323 منتشر شد و اقبال آشتیانی هدف از چاپ و انتشار آن را «شناساندن ایران گذشته و حال در قدم اول به ساکنان این سرزمین و پس از آن به کلیه جهانیان» آخرین شماره مجله (شماره 8 و9 سال پنجم) تاریخ فروردین و اردیبهشت 1328 را بر پیشانی خود دارد، ولی با قرائن موجود در مجله، چاپ و انتشار آن زودتر از 15 خرداد همان سال امکان پذیر نبود. مجله یادگار یک مجله تاریخی است که حاوی مقالات ارزشمند و علمی در رابطه با موضوعهای مختلف است و انتشار آن بر کیفیت مجلات مشابه در دهههای بعد، تأثیر زیادی داشت.در مجموع عباس اقبال آشتیانی را میباید محصول نگرش آموزشی – فرهنگی جدید در ایران پس از جنگ جهانی اول قلمداد کرد که به نوبه خود، به یکی از عناصر مهم در پیریزی و ایجاد ساختار نوین آموزشی ایران تبدیل شد. از منظری دیگر اقبال آشتیانی مورخی پرارج و قرب است که نقش مهمی در شکلگیری و گسترش علم تاریخ در ایران ایفا کرد.
منبع: روزنامه ایران