
دكتر يوسف بيگباباپور دکترای تاریخ علم، نسخهپژوه و مصحح متون
Email:yosefbeigbabapour@yahoo.com
درآمد:
بیشتر آثاری که دربارۀ تشریح در دورۀ اسلامی نوشته شده، بر اساس نظریات جالینوس بوده است که در زمان خلافت مأمون عباسی از یونانی به عربی ترجمه شدهاند. تشریح عملی جالینوس بر پایۀ تشریح اندامهای میمون، خرس و خوک بود. پزشکان دورۀ اسلامی نیز که به دلیل حرمت شکافتن اجساد در شریعت اسلام، آزادی عمل چندانی در این زمینه نداشتند، کمابیش همین راه را پیمودند.
در بین پزشکان دورۀ اسلامی پیش از روزگار ابننفیس، که نخستین بار گردش ریوی خون را کشف کرد، احتمالاً ابنماسویه بیش از دیگران به تشریح توجه داشته است. از میان آثار او دو کتاب فیالتشریح و ترکیب خلقالانسان دربارۀ تشریح هستند که متأسفانه هر دو در دسترس نیست و نمیتوان یقین داشت که مصور بودهاند. آثار این دوره، طبق آنچه از جالینوس بهجا مانده، فقط در تشریح حیوانات خلاصه شده است؛ دلیل این مدعا این است که مشاهدههای ابنماسویه منحصر به تشریح میمون خانگیاش بود و اینکه وی میخواست فرزند کندذهن خود، ماسویه، را زنده تشریح کند و خلیفه (مأمون) با این کار مخالفت کرده بود(قفطی، 390-391؛ ابنابیاصیبعه، 1/178 و 180-181).
دیدگاههای تشریحِ منطبق با سنت جالینوسی و کتابهایی که در دورۀ اسلامی بر اساس آن نوشته شده، بیش از آنکه یک کتاب آموزشی باشد، نوعی کتاب کالبدشناسی نظری مقایسهای است. البته پزشکان پرآوازهای چون علیبن ربّن طبری در فردوسالحکمه، رازی در الحاوی، علیبن عباس مجوسی اهوازی در کاملالصناعة، ابنسینا در کتاب نخست قانون و چند تکنگاری در شکل کبد و قلب و خصیهها و صماخ و چشم در تشریح اعضا مطالبی دارند، ولی در نسخههای کهن و اصیل موجود از این آثار، تصویرهای کالبدشناسی وجود ندارد. اگرچه در برخی نسخههای اخیر، به ویژه در دورۀ تیموریان و صفویان که عهد کتابآرایی در تمدن اسلامی به شمار میآید، تصویرهایی در توضیح مباحث تشریح به آنها پیوسته است.
افزون بر آن، با توجه به الزام دانشجویان پزشکی در دورۀ صفویه برای گذراندن یک امتحان بر اساس خلاصۀ کتابهای عربی پیشین یا کتابهای فارسی که در دورههای متأخرتر نوشته شده، زمینه را برای آفرینش آثار جداگانۀ تشریح با اولویت نگارش به زبان فارسی فراهم آورد. یکی از این کتابها مختصر در علم تشریح از عبدالمجید بیضاوی است که در سال 620 ق نوشته شده و شش باب دارد که به ترتیب دربارۀ استخوانها، عصبها، وریدها، شریانها، عضلهها و پوست است. کتاب دیگری (ت 798 ق) که در دورۀ تیموریان نوشته شده و از کتاب پیشین تأثیر پذیرفته، تشریح الابدان از منصوربن محمدبن احمد شیرازی، پزشک پیر محمّد بهادر نوۀ تیمور، است. هر دوی این کتابها مصوّر هستند و تصاویر موجود در هر دو کتاب شباهت زیادی به هم دارند و روی هم شامل پنج یا شش تصویر میباشند. در بیشتر نسخههای خطی موجود از تشریح الأبدان شش تصویر وجود دارد که اغلب آنها همراه با یادداشتهایی است که در توضیح اعضا و اندامها در اطراف محل مورد نظر نوشته شده است.
منبع :
جستارهايي در ميراث اسلامي (مجموعه مقالات، يادداشتها، اسناد و متون)
دفتر پنجم (گفتارهايي در تاريخ علم)
به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور