نویسنده: سمیرا بهزادی
دبا/ چکیده: بر اثر حملۀ مغول، اکثر آثار عظیم تمدن و فرهنگ ایران تخریب شد. ولی در دورۀ ایلخانان با تأسیس شهرهای جدید، مساجد و مدارس، معماری اسلامی ایران ترقی و پیشرفت عظیمی داشت. در این دوره، برای تزئین کتیبه ها از گچبری، کاشیکاری با خطوط کوفی، نسخ، ثلث و بنایی استفاده می شد. در بسیاری از کتیبه های معماری این دوره شعائر شیعه دوازده امامی آمده است که تبئینی بر سیمای مذهبی جامعۀ ایران آن دوره است. در مقبرۀ اولجایتو در سلطانیه، کلمات ” لا اله الا الله”، ” محمد رسول الله”،” علی ولی الله وصی رسول الله” در تزئینات داخلی یکی از ایوانها و سر درِ بیرونی درِ شرقی آمده است.
معماری و فرهنگ در دوره ایلخانان
بر اثر حملۀ مغول، آثار عظیم تمدن و فرهنگ ایران زمین تخریب، و سطح معرفت و دانش تنزل کرد. ولی در دورۀ حکومت ایلخانان علماء و دانشمندان و سیاستمداران مسلمان ایرانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی برای نجات ایران، به خدمت ایلخانان درآمدند و مصدر خدمات شایسته و عظیمی شدند. به طوری که از لحاظ ادبی، علمی، فرهنگی و معماری، حیات جدیدی در این دوره به وجود آمد. اگرچه به پای آثار قبل از حملۀ مغول نرسید، ولی در بعضی از زمینه ها همچون نقاشی، تاریخنگاری، دانش نجوم، مثلثات، معماری و شهرسازی، ترقی و پیشرفت فزاینده ای پیدا کرد.
معماری ایلخانی تکامل هماهنگ شیوه ها و فنون هنر دورۀ پایانی عصر سلجوقیان که مساجد چهار ایوانۀ ایرانی تأسیس گردید، می باشد. معماران عصر ایلخانی گرچه در فنون، شیوه، نقشه، روش تزئین و نوع مصالح از دورۀ سلجوقی اقتباس می کردند. ولی معماری را تکامل و با ظرافت خاصی آن را تعالی بخشیدند. در این دوره، ارتفاع گنبدها، مناره ها و ایوانها فزونی یافته، و اندازه ها دقیقتر و متناسبتر و با مهارت بیشتری ساخته شده است. (دونالد ویلبر؛ عبدالله فریار، 1365، ص35).
نمونه هایی از آثار معماری دوره ایلخانی:
بنای عظیم گنبد سلطانیه
مسجد جامع ورامین
مجموعۀ معماری ایلخانی نطنز
محراب اولجایتو در مسجد جامع اصفهان
بقعۀ پیر بکران
مدرسۀ بابا قاسم (امامیه)
معماری ایلخانی
مغول ها گرم ترین و سردترین ایام سال را به روش زندگی چادرنشینی به سر می آوردند ولی پس از آنکه با تمرکز قدرت مغول در آذربایجان ثروت و فرهنگ و تمدن کشور از خراسان به تبریز منتقل گردید و مسافرین و جهانگردان و تجار از مغرب به سرزمین های تحت تسلط آن ها روی آوردند، مغولان دیگر نمی توانستند با چادر از این سوی به آن سوی بروند و طبعاً تحت تأثیر محیط قرار گرفت و به تدریج در تماس با فرهنگ ایران اسلامی به طور عمیق از آن متأثر شد و در نتیجه حیات معماری تجدید گردید و سبک معماری سلجوقی تعقیب شد. (دونالد ویلبر؛ عبدالله فریار، 1346، صص 11-9)، معماری دورۀ به طرف تحول رفت، به خطوط عمودی و ظرافت اشکال توجه شد، ایوان ها باریک تر و رفیع تر گردید، دیوارها نازک تر و فشار سقف ها به روی جزرها هدایت شد. (دونالد ویلبر؛ عبدالله فریار، 1346، صص 11-9)، (دونالد ویلبر؛ عبدالله فریار، 1346، ص33).
بناهای ایلخانی که تغییراتی در آنها صورت گرفته مخصوصاً مقرنس کاری که جزئی از تزئینات ایلخانی به شمار می رفت و عبارتند از:
مقبرۀ سلطان محمد اولجایتو در سلطانیه در سال 705 ه ق.
مسجد جامع اشترخان اصفهان.
مسجد جامع فریومد سبزوار، اوائل قرن هفتم.
مقبرۀ سید رکن الدین یزد در سال 725 ه.ق.
گنبد غفاریه مراغه در سال 728 ه.ق و و مقبره سلطان حیدر خیاو در سال 730 ه.ق.
مسجد جامع پامنار کرمان در سال 793 ه.ق. (دونالد ویلبر؛ عبدالله فریار؛ شکل شماره 75، 92، 140، 165، 178و 211)
علاوه بر مقرنس کاری تزئینات و گچ بری نیز در معماری ایلخانی و مغولان رایج شد و آنها دست به تزئینات محراب مساجد زدند و گچ بریهای جدید طراحی کردند، از جمله مسجد جامع رضائیه از بهترین آثار این دوره محسوب می شود. این محراب بزرگ در زمان سلطنت آباقاخان در تاریخ 676 ه ق ساخته شده، بلندی آن 7 متر و 82 سانتیمتر و عرض آن 5 متر و 48 سانتیمتر است. گچ بری بسیار زیبای آن شبیه به پارچه توری است، چند کتیبۀ جالب توجه در میان طرح های گچی کنده شده است، که بین ستون های طرفین نوشته شده « کار عبدالمؤمن پسر شرفشاه نقاش تبریزی مورخ ربیع الاخر 676 ه ق».
دو محراب با تزئین گچ بری در بسطام باقی مانده که قابل ملاحظه است، یکی از آنها محراب مرقد بایزید است و دیگری مسجد جامع مرند که نسبت آن را به زمان ابوسعید می دهند. مسجد ورامین هم در سال 722-726 ه ق در زمان ابوسعید پسر اولجایتو بنا شده است، که گچ بری و تزئینات محراب آن بسیار زیاد است. (آسیه جوادی، معماری ایران 2، تهران، به نگار، 1392، صص 254-253).