
کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علامه طباطبایی
faheb@yahoo.com
چکیده:
در این پژوهش به تحلیل محتوای مقالات دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران پرداخته شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تنها جلد منتشر شده دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران (جلد اول) است که حاوی 389 مقاله میباشد و به علت محدود بودن جلدهای منتشر شده دایرهالمعارف، در این پژوهش نمونهگیری انجام نشد و کلیه مقالات جلد 1 مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری دادهها مقالات مورد مطالعه قرار گرفت و دادههای مورد نیاز در سیاهه کنترلی که براساس سؤالات اساسی پژوهش تنظیم شده بود، درج گردید. نتایج حاصل از این بررسی به این شرح است:
مطالعه وضعیت پدیدآورندگان مقالات دایرهالمعارف نشان داد که اکثر آنها (75/43%) دارای مدرک کارشناسی ارشد میباشند و زنان (34/52%) بیش از مردان (66/47%) در تولید مقالات مشارکت داشتهاند. همچنین بیشتر پدیدآورندگان (19/92%) دارای ملیت ایرانی هستند. مطالعه وضعیت مقالات دایرهالمعارف نشان داد که از 389 مقاله مورد بررسی، 370 مقاله (12/95%) تألیف و 19 مقاله (88/4%) ترجمه بوده است؛ از این بین، 219 مقاله (3/56%) به موضوع اعلام و اشخاص، 106 مقاله (25/27%) به موضوع مباحث خاص، 41 مقاله (54/10%) به موضوع کتابها و تألیفات، 15 مقاله (85/3%) به موضوع کلیات و 8 مقاله (06/2%) به مباحث متفرقه تعلق دارند. هر مقاله به طور میانگین 2.64 صفحه از دایرهالمعارف را شامل میشود و در هر مقاله به طور متوسط 16.58 استناد به کار رفته است. همچنین، از بین مقالات مورد بررسی تنها در 93 مقاله مجموعاً 106 تصویر به کار رفته است و 296 مقاله فاقد تصویر میباشند. بررسی وضعیت استنادهای به کار رفته در مقالات دایرهالمعارف نشان داد که از کل 6451 استناد موجود در جلد 1، بیشترین استنادات (98/66%) به زبان غیرفارسی صورت گرفته است و تنها 02/33% از استنادات به زبان فارسی میباشد و به طور کلی، زبان عربی با 31/49% بالاترین میزان استنادها را به خود اختصاص داده است. در بررسی تاریخ انتشار استنادات مشخص شد که بیشترین استنادها (15/54%) دارای تاریخ انتشار میلادی هستند و پس از آن به ترتیب تاریخ هجری شمسی (8/36%) و هجری قمری (84/4%) وجود دارند. بررسیها نشان داد پربسامدترین پدیدآورندگان مورد استناد در مقالات، ابنابیاصیبعه با فراوانی 128 و پربسامدترین منابع مورد استناد کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء (به زبان عربی) اثر ابنابیاصیبعه با فراوانی 123 میباشد. همچنین هیچ رابطه معناداری بین تعداد استنادها و ملیت نویسندگان مقالات یافت نشد؛ درحالی که مشخص شد بین زمان نشر و تعداد دفعات استناد، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
کلیدواژهها: تحلیل محتوا؛ دایرهالمعارف؛ پزشکی اسلامی؛ دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران
مقدمه:
روش تحلیل محتوا در بسیاری از زمینههای تحقیقاتی به عنوان روشی ارزشمند شناخته شده است و دارای قابلیتهای زیادی برای جمع آوری و طبقه بندی دادههای عینی است، گرچه از این روش نمیتوان برای همه انواع مطالعهها در حوزههای اجتماعی و انسانی سود برد. با اینکه تحلیل محتوا در گامهای اولیه خود صرفاً برای توصیف پیامهای ارتباطی به کار میرفت، ولی در فرآیند تکاملی خود تا بدان جا رسید که با این روش، از طریق اندازه گیری همبستگی متغیرهای مستقر در متن، میتوان به سؤالهای تحقیق پاسخ داد (1).
در تعریف تحلیل محتوا، آنچه که Berelson ارائه داده است هنوز هم با گذشت سالها، مورد استناد پژوهشگران قرار میگیرد. در این تعریف “تحلیل محتوا یک شیوه پژوهشی است که برای تشریح عینی، منظم و کميمحتوای آشکار پیامهای ارتباطی به کار میرود.” با وجود تعاریف متعددی که از تحلیل محتوا وجود دارد، در مجموع میتوان گفت تحلیل محتوا که به آن تحلیل گفتمان نیز گفته شده روشی است که براساس آن میتوان ویژگیهای زبانی یک متن گفته شده یا نوشته شده را به طور واقع بینانه، عینی و منظم شناخت و نیز درباره مسائل غیر زبانی همچون ویژگیهای فردی و اجتماعی گوینده یا نویسنده متن و نظرات و گرایشهای وی استنتاجهایی نمود. منظور از متن یا محتوا، کلیه ساختها از علایم گوناگون (زبانی، موسیقیایی، تصویری، حتی جسميمانند مجسمه ای) است که از طریق آن ارتباط برقرار میشود (2).
طی سالهای قرن بیستم همزمان با رشد علوم و فنون مختلف، کاربرد روش تحلیل محتوا گسترش چشمگیری یافت. با وجود اینکه در ابتدا، تحلیل محتوا محدود به بررسی پیامهای ارتباطی بود، همزمان با گسترش بینرسانهای، دامنه تحلیل محتوا از علوم ارتباطات به سایر عرصههای علوم اجتماعی از جمله علوم سیاسی، ادبیات، تاریخ، جامعهشناسی، زبانشناسی، روانشناسی و روانکاوی نیز کشیده شد و امروز به طور گسترده در بیشتر رشتههای علوم اجتماعی، از قابلیت این روش در شناخت و تجزیه وتحلیل ارتباطات استفاده میشود (3).
بیان مسأله:
Encyclopedia به معنای دایره دانش (دایرهالمعارف)، اثری است که حاوی اطلاعاتی در مورد تمام شاخههای دانش باشد. این معنا از زمان نخستین دایرهالمعارف روميتا حدود اواخر قرن هجدهم باقی بود. از آن پس، دایرهالمعارفهای موضوعی ظهور یافت تا یک زمینه موضوعی خاص به طور کامل پوشش داده شود (4).
متأسفانه دانشنامهها، به سبب کثرت مقالات و گروهی بودن کار، معمولاً نقد نمیشوند. همه نیز میدانیم که در همه آنها مقالات بسیار خوب، متوسط، ضعیف و گاه بسیار بد وجود دارد؛ اما کمتر کسی جرأت و جسارت و بنیه علمينقد کردن آنها را دارد یا اگر چنین کسی یافت شود فرصت مطالعه کامل این آثار را ندارد (5).
یکی از روشهایی که میتواند به پژوهشگران در نقد و ارزیابی این گونه آثار کمک کند، تحلیل محتوا است. تحلیل محتوا به عنوان یکی از روشهای پژوهش، سالهاست که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در رشتههای مختلف قرار گرفته است. در این روش پژوهشگر به جای آنکه نگرشها و باورها و دیدگاههای افراد را از طریق پرسشنامه مورد مقایسه و بررسی قرار دهد، پیامهایی را که تولید کردهاند مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. تحلیل محتوا در اصل به معنای تحلیل نظام مند فراوانی کلمهها، عبارتها، موضوعها، مکانها و دیگر موارد با توجه به هدف پژوهش است (6).
در ایران در دو سه دهه اخیر به علت نیاز مبرم جامعه، شاهد رواج تألیف دایرهالمعارفها و دانشنامههای گوناگون بوده ایم. دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران نیز از جمله این آثار است که برای معرفی جامع و روشمندانه و مبتنی بر اصول علميمیراث عظیم دانش پزشکی اسلام و ایران، توسط فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلاميایران در دست تدوین و انتشار قرار دارد. این دایرهالمعارف تخصصی که به صورت الفبایی تنظیم شده است، با درنظرگرفتن همه شئون حاکم بر ساختار دایرهالمعارفهای تخصصی و الفبایی، اعم از روال منطقی، در نظر داشتن سطوح کميو کیفی مناسب و جمع آوری و انتشار مقالات معتبر و دست اول، قصد دارد میراث پزشکی اسلام و ایران را از بدو پیدایش تا زمان حاضر، در حیطه کشورهای اسلامی، در اختیار همگان قرار دهد. این دانشنامه میکوشد میراث پزشکی اسلاميرا، با رویکردی تاریخی و با تکیه بر مهمترین الگوها و دانستههای پزشکی اسلامی، به زبان فارسی و در ویراستهای بعدی به زبانهای عربی و انگلیسی در اختیار عموم قرار دهد.
از نظر زمانی، تأکید اصلی دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران به بررسی دانش پزشکی در ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی، از بدو پیدایش دانش پزشکی در عالم اسلام تا اواسط قرن نوزدهم، یعنی هنگام آشنایی مسلمانان با پزشکی جدید است که باعث نابودی پزشکی سنتی و دوری آنان از میراث پزشکی خود شد.
موضوع اصلی این دایرهالمعارف، دانش پزشکی و به تعبیری تاریخ پزشکی است. بدیهی است سایر علوم، همچون چشم پزشکی، دندان پزشکی، اخلاقیات پزشکی و مانند آنها، که به نحوی از دانش پزشکی اسلامينشأت گرفتهاند، نیز در آن طرح شدهاند. اما در مورد پزشکان یا افرادی که در چند شعبه از علوم فعالیت کردهاند، که یکی از آنها نیز پزشکی بوده است، مقالات این دایرهالمعارف با تأکید بر جنبههای پزشکی این افراد تهیه خواهد شد. همچنین، ذکر این نکته نیز ضروری است که بسته به مورد و اهمیت، مدخلهایی که به عصر حاضر مربوطاند نیز در این دایرهالمعارف وارد میشوند (7).
بنابر آنچه گذشت و با توجه به نقش کلیدی دایرهالمعارفها در انتقال اطلاعات، ایجاب میکند که در تألیف آنها از موازین علميدایرهالمعارفنویسی پیروی شود و مورد بررسی و تحلیل نیز قرار گیرند. بررسی و تحلیل هر اثری، میزان موفقیت آن اثر را در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده نشان میدهد. دایرهالمعارفها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به اهمیت دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران به عنوان یک منبع اسلاميایرانی در زبانهای مختلف، به نظر میرسد بررسی و روشن کردن بعضی از ابعاد و ساختارهای مقالات مندرج در آن ضروری است؛ بنابراین، این پژوهش درصدد است به تحلیل محتوای مقالات مندرج در دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران بپردازد.
اهمیت و ضرورت پژوهش:
دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران، یک مجموعه چند جلدی است که جلد اول آن آماده انتشار میباشد. نتایج این پژوهش میتواند به دستاندرکاران این دایرهالمعارف، برای تهیه مجلدات آتی کمک شایانی نماید.
علاوه بر این، دیگر فواید انجام این پژوهش را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
ـ از آنجا که مؤلفان مقالات هر دایرهالمعارف اختصاصی، عمدتاً از اساتید و صاحب نظران آن زمینه موضوعی هستند، نتایج این پژوهش، با معرفی پدیدآورندگانی که بیشترین تعداد مقاله را در دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران تدوین کردهاند، احتمالاً میتواند منبع مناسبی برای شناخت هر چه بهتر افراد تأثیرگذار در عرصه پزشکی اسلاميو طب سنتی باشد.
ـ یکی از نتایج این پژوهش، ارائه سیاههای از منابع پراستناد در مقالات دایرهالمعارف خواهد بود. این سیاهه میتواند راهنمایی برای مجموعه سازان کتابخانههای تخصصی و مراکز اطلاعرسانی در حوزه تاریخ پزشکی اسلاميو طب سنتی باشد.
ـ نتایج حاصل از این پژوهش میتواند ابزاری برای ارزیابی این دایرهالمعارف در اختیار منتقدان قرار دهد.
ـ همچنین این پژوهش با تعیین مقولههای موضوعیای که کمتر در این دایرهالمعارف مورد توجه قرار گرفته است، خلاءهای موجود در این زمینه را مشخص کرده و به پژوهشگران و محققان این حوزه در ایجاد ایدههایی نو برای پژوهش کمک خواهد کرد.
اهداف پژوهش:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای مقالات دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران است. اهداف فرعی نیز عبارتاند از: شناخت میزان تحصیلات، جنسیت و ملیت پدیدآورندگان مقالات، تعیین وضعیت مقالات از لحاظ تألیف یا ترجمه بودن، تعیین وضعیت مقالات از نظر موضوع، تعداد تصاویر، میانگین صفحات و میانگین استنادها، تعیین وضعیت استنادهای مقالات از نظر زبان و تاریخ انتشار و همچنین تعیین پربسامدترین منابع و نویسندگان مورد استناد در مقالات.
پرسشهای اساسی پژوهش:
1ـ میزان تحصیلات پدیدآورندگان مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
2ـ توزیع جنسیتی پدیدآورندگان مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
3ـ وضعیت پدیدآورندگان مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی از لحاظ ملیت (ایرانی و غیر ایرانی) چگونه است؟
4ـ وضعیت مقالات تألیف شده نسبت به مقالات ترجمه شده در دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
5ـ ساختار فیزیکی مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی از نظر میانگین صفحات چگونه است؟
6ـ وضعیت میانگین استنادها در مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
7ـ وضعیت استنادهای فارسی نسبت به استنادهای غیر فارسی در مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
8ـ وضعیت استنادی مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی از نظر تاریخ انتشار چگونه است؟
9ـ توزیع فراوانی مقولههای موضوعی در مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی چگونه است؟
10- پر بسامدترین منابع مورد استناد در مقالات مورد بررسی کدامند؟
11- پر بسامدترین پدید آورندگان مورد استناد در مقالات مورد بررسی کدامند؟
12- وضعیت مقالات دایرهالمعارف مورد بررسی از نظر دارا بودن تصاویر چگونه است؟
فرضیههای پژوهش:
1ـ بين تعداد استنادها و مليت نويسندگان مقالات رابطه معناداري وجود دارد.
2ـ بين زمان نشر و تعداد دفعات استناد رابطه معناداری وجود دارد.
منبع :
جستارهايي در ميراث اسلامي (مجموعه مقالات، يادداشتها، اسناد و متون)
دفتر دوم(ويژهنامة تاريخ پزشكي و طب سنتي)
به كوشش: دكتر یوسف بیگباباپور