تأملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی

تأملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی

محمد بهنام فر – علی قبادی کیا

چکیده: یکی از معماهای ناگشودۀ مثنوی معنوی، بحث تمامی یا ناتمامی آن در دورۀ زندگی مولوی است. عده ای بر این باورند که کهولت سن، بیماری و درگذشت مولوی موجب شد تا مثنوی، به ویژه آخرین قصۀ آن، ذات الصور ناتمام باقی بماند. برخی نیز معتقدند که مولوی سال ها پیش از آنکه از دنیا برود، مثنوی را به پایان رسانده بود و هیچ بحثی را ناتمام باقی نگذاشت. مقالۀ حاضر بر آن است تا با ذکر شواهد تاریخی محکم و واکاوی حوزۀ اندیشگی مولوی و نیز به مدد مثنوی، این مسئله را بررسی کند. نتایج این پژوهش- که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است- نشان می دهد که اتمام مثنوی، نه تنها در زمان حیات مولوی صورت گرفته است، بلکه شخص وی برکتابت و نسخت آن نظارت داشته و نیز قصه ذات الصور در آن ناتمام نمانده است. این داستان درواقع، سرگذشت سلوک عارفانه سالکان و معرفت جویانی است که ماجرای عشقشان با معشوق، نه آغازی دارد و نه فرجامی.

ادبیات عرفانی، سال پنجم بهار و تابستان 1393 شماره 10

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.