دکتر یوسف بیگ باباپور
(دکترای تاریخ علوم دورۀ اسلامی، کارشناس و پژوهشگر نسخه های خطی)
yosefbeigbabapour@gmail.com
چکیده:
فرهنگِ فارسی به ترکیِ بحرالغرائب، اثر حلیمی، دانشمند سدۀ نهم و دهم هجری در عثمانی، در یک مقدّمه و یک فصل و دو قسم، که به شیوۀ نصاب الصبیان ابونصر فراهی به نظم سروده شده و به همین سبب نصاب حلیمی خوانده ميشود، قریب 2200 بیت دارد و برخی ابیات ترکی و عربی نیز در ضمن آن آمده است.
ظاهراً تنها نسخۀ موجود از اصل کتاب در ایران و در کتابخانۀ مجلس نگهداری می شود که به احتمال زیاد به خط مؤلف است و چندین نسخۀ خطّی در کتابخانههای دیگر دنیا که نام بحرالغرائب معرفی شده اند، به احتمال زیاد، شروح این کتاب می باشند که با قراین موجود در این مقاله بدان پرداخته شده و ضمن معرفی این اثر و شروح آن به بررسی آن از زوایای مختلف به طور اجمال توجه شده است.
واژگان کلیدی: نسخ خطی، بحرالغرائب، فرهنگ نویسی، حلیمی، زبان فارسی و ترکی
درآمد:
یکی از بایستههای آموزش یک زبان، یا نشان دادن غنای ذاتی آن، تدوین فرهنگ یا واژهنامهای است که واژگان آن زبان را با معادلهای هر یک در زبان دیگری نشان میدهد. پیشینۀ ساختن چنین آثاری در تمدن اسلامی شاید به صدر اسلام برگردد. مسلمانان برای ترویج زبان دین اسلام در ممالک و میان اقوام دیگر ناچار بودند برای سهولت زبان قرآن، واژهنامههایی دوسویه برای آن منظور ترتیب دهند.
از دیرباز همین روند در غنا بخشی واژگانی برای هر زبانی بایسته و درخور توجه بود. تا جایی که تقریباً در هر زبانی واژهنامههای دو یا چند سویه خلق شده تا به مقاصد مورد نظر دست یابند.
یکی از واژهنامههای مهم دوسویۀ فارسی – ترکی که در دیار عثمانی توسط یکی از علمی بنام آن سرزمین تدوین و تألیف شده، بحرالغرائب است که خوشبختانه نسخهای مهم از آن و شاید به خط مؤلف، در ایران (کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی- سنای سابق) موجود است. ذیلاً به معرفی این اثر گرانقدر و نسخ موجود از آن پرداخته میشود:
فرهنگ بحرالغرائب و مؤلف آن
بحرالغرائب فرهنگی است فارسی به ترکی، از لطف الله بن ابویوسف حلیمی، قاضی سیواس (متوفی 922 یا مقتول 900ق). وی یکی از فرهنگ نویسان سدۀ نهم هجری است که شاید در اوایل سدۀ دهم نیز میزیسته و بنا به تصریح خود و دیگر منابع اصیل، «حلیمی» تخلّص داشته، امّا اسماعیل پاشا بغدادی در یک جا (بغدادی1، ج2، ستون494) او را «چلبی» خوانده که قطعاً تصحیف است. حسن بن حسین بن عماد قراحصاری، معاصر حلیمی و صاحب فرهنگ فارسی به ترکی شامل اللغه، که یکی از منابع خود را بحرالغرائب معرفی ميکند، از وی با عنوان «مولانا» یاد کرده و او را قاضی سیواس خوانده است(قراحصاری، مقدّمه)؛ و حاجی خلیفه (ج2، ستون 1246 و 1926) وی را «شیخ» ميخواند.(ذاکرالحسینی، ص5-6)
حلیمی، پیش از جلوس سلطان بایزید دوم، پادشاه عثمانی (حکـ. 886-918ق) معلم بوده و از جمله حکایات و دواوین فارسی را به وی میآموخته است. روزی، شاگرد از استاد ميپرسد که چه زمانی همۀ اینها را فراخواهد گرفت و حلیمی، به منظور تحقّق آرزوی شاهزاده، این کتاب را فراهم ميآورد و به وی اتحاف ميکند.(دانشنامه، ج1، ص715)
حلیمی، عمر طولانی یافته و نزد پادشاهان عثمانی – ابوالفتح سلطان محمّدخان فاتح (حکـ. 855 – 886ق)، ابوالنّصر سلطان بایزید دوم (حکـ. 886 – 918ق) و سلطان سلیم خان یاوز (حکـ. 918 – 926ق) عزّت و اعتبار داشته است (ذاکرالحسینی، ص6)؛ و البته نباید وی را با حلیمی دیگری که در قاموس الاعلام یاد شده، از علما و شعرای قرن دهم هجری و اهل قسطمونی، که به احتمال حلیمی شروانی است (سامی، ج3، ص1978؛ نفیسی، ج2، ص697)، و مرحوم تربیت (ص123) سرودههایی از او را نقل کرده، اشتباه کرد. گویا در دائرهالمعارف افغانستان (ج5، ص4280) بین این دو خلط مطلب شده است.
از میان فرهنگهای حلیمی بحرالغرائب وی از همه معروفتر است. این فرهنگ، که به شیوۀ نصاب الصبیان ابونصر فراهی به نظم سروده شده و به همین سبب نصاب حلیمی خوانده ميشود، قریب 2200 بیت دارد و برخی ابیات ترکی و عربی نیز در ضمن آن آمده است. تاریخ تألیف کتاب در جایی ثبت نشده، امّا ار آنجا که حلیمی در مقدّمۀ نثارُالمَلِک (تألیف 872ق) از این کتاب یاد کرده است، معلوم ميشود که بحرالغرائب را پیش از این تاریخ، یا در همان سال، به پایان رسانیده است.
بحرالغرائب در یک مقدّمه و یک فصل و دو قسم تنظیم گردیده و مندرجات آن به این شرح است:
مقدّمهای به بحر رمل مسدّس محذوف (مقصور)، در حمد خدای و نعت پیامبر اکرم (ص) و خاندان نبوّت؛ سپس ابیات فارسی در وجوب کسب علم، ضرورت علم لغت، املحیّت زبان فارسی نسبت به عربی، تتبّع مؤلّف به منظور تألیف این کتاب، انگیزۀ تألیف، فواید کتاب، تسمیه، ترتیب ابواب، روش کار مؤلّف، رموز و نشانههایی که مؤلّف در این کتاب از آنها استفاده کرده و استعانت از حق تعالی.
قسم اوّل: در اسامی، شامل چندین قطعۀ مستقل در قالبهای گوناگون و اغلب در قالب قصیده، در بحرهای گوناگون عروضی، در ذکر اسامی مفردۀ فارسی و معادل ترکی آنها.
فصل: در برخی اصطلاحات و قوانینی که مؤلّف آنها را مهمتر یافته، شامل اسامی ماههای رومی، اسامی ماههای فرس، عدد مسترقه، نامها و روزهای ماه فرس، نام سیّارگان، نام برجها، بیان رئوس خورشید به برجهای فلکی، اصل و قاعدۀ اعیاد، بیان ضابطۀ غُرّه، تجنیس تناسب دو پیکر، بیان صنعت تشبیه و انواع آن، ذکر مجازها، تعمیه، ضرب اعدادی که تضعیف مقابل باشد.
قسم دوم: شامل چندین قطعۀ مستقل در قالبها و بحرهای عروضی گوناگون، در مصادر، اصول اشتقاقات از مصادر، صیغههای مصدر، اسم زمان، اسم مکان و مناط فعل.(ذاکرالحسینی، ص9-10؛ دانشنامه، ج1، ص715-716؛ حلیمی، بحرالغرائب، نسخۀ مجلس، ش174)
حلیمی مدّعی شده که هر کس این کتاب را یاد گیرد، در آموختن زبان دری هرگز مشکلی نخواهد داشت: «هرکه این را یاد گیرد در دلش / در دری هرگز نماند مشکلش» و حتی برای دانستن عربی و علم طب نیز سودمند است:
وآن که بر طب اهتمامی داشتست بختِ او از تختِ این افراشتست
زان که اندر ادویه تفسیرِ این آنچه بر وی شد طبیبان را یقین
(حلیمی، همان منبع)
مؤلّف، الفاظ پارسی را بی هیچ نظم خاصّی به دنبال هم آورده و پس از هر لفظ و گاه پس از دو یا چند لفظ مترادف فارسی، معادل ترکی آن را ذکر کرده است. وی خواسته آموزشهای خود را با بیانی ساده عرضه دارد تا یادگیری آن برای مبتدیان دشوار نباشد و تصریح کرده که در هیچ جای کتاب لفّ و نشر به کار نبرده و هیچ مصراعی ومقوف المعانی نیست و تفسیر لغات را چنان نیاورده که در میان عبارات گم شود. مؤلّف پیش از هر قطعه نام بحر و فروع آن را ذکر و در پایان قطعه وزن آن را، به کمک افاعیل عروضی بیان کرده و رمزها و نشانههایی به کار برده تا از لغزش خواننده پیشگیری کرده باشد.
در برخی مواضع، به ویژه در قسم اوّل، در کنار لغات، شواهد منظوم فارسی از اشعار شعرای نامی آمده که مؤلّف خود آنها را نقل کرده است. وی در مقدّمۀ کتاب آورده که برای تدوین این اثر به تحقیق و تتبّع در دواوین و کتب پرداخته و در این راه مغز را از پوست جدا کرده و معانی حقیقی و مجازی را از یکدیگر بازدانسته است. وی با وجود آن که صریحاً به مآخذ خود اشاره نکرده، امّا ميتوان ردّ پای فرهنگهای پیش از وی، همچون لغت فرس، صحاح الفرس، فرهنگ قطران، معیار جمالی و غیره را در آن به خوبی مشاهده کرد (رک: ذاکرالحسینی، ص11-12)؛ امّا فرهنگ وی، از مآخذ اصلی فرهنگهای بعدی، از جمله شامل اللغة قراحصاری و لسان العجم شعوری (دبیرسیاقی، ص285) شد.
نظم بحرالغرائب خام و سست و وزن و قافیۀ برخی ابیات آن مغایر موازین عروض و علم قافیه است و مصادر جعلی و ساختهای نادرست فعل در آن بسیار است. مؤلّف، الفاظ فارسی را بی هیچ ترتیب خاصّی به دنبال هم آورده و پس از هر لفظ، و گاه پس از دو یا چند لفظ مترادف فارسی، معادل ترکی آن را ذکر کرده است.(ذاکرالحسینی، ص12)
نسخ موجود از بحرالغرائب
چندین نسخۀ خطّی در کتابخانههای معتبر جهان وجود دارد که نام بحرالغرائب بر خود دارد، امّا از آن میان تنها نسخۀ کتابخانۀ مجلس سنای سابق (ش174) را ميتوان نصاب حلیمی دانست که به احتمال زیاد، منحصر به فرد و دستنویس مؤلّف است.
به احتمال زیاد، مابقی نسخ معرفی شده بدین عنوان، شروح بحرالغرائب هستند که فهرستنویسان میان این دو، خلط کردهاند.
شروح بحرالغرائب
مؤلّف، به اشارۀ بایزید، بحرالغرائب را به منظور استفادۀ کسانی که حفظ کردن کتاب برای آنها دشوار بوده، از کسوت نظم بیرون آورده و لغات فارسی قسم اوّل آن را به ترتیب دقیق الفبایی منظّم کرده است. در ذیل هر لغت، معنی آن را به ترکی نقل کرده و دیباچهای کوتاه به نثر فارسی بر آن مصدّر کرده و پیش از آغاز لغات مربوط به هر حرف، فصلی به نثر فارسی دربارۀ آن حرف پرداخته و قسم دوم را نیز به نثر فارسی درآورده است. وی این کتاب را هم به بایزید دوم تقدیم کرده و آن را نِثارُالمَلِک (و به قول حاجی خلیفه، «نثارالملوک»: ج2، ستون1926؛ و به تبع او، دیگران، که خطاست) نام داده که به حساب جُمّل، تاریخ تألیف آن (= 872) را نشان ميدهد.(رک: دهخدا، مقدمه، ص326؛ ذاکر الحسینی، ص14- 17)
مؤلّف، شرحی نیز بر کتاب خود نوشته که به فرهنگ حلیمی (لغت حلیمی) یا قائمه (به قول قراحصاری: قاسمیّه) مشهور است و کمی مفصّل تر از نِثارُالمَلِک و در دو دفتر: الف) لغت فارسی به ترکی، ب) عروض و قافیه و بدیع (رک: دهخدا، همانجا؛ آقابزرگ تهرانی،ج17، ص1؛ حاجی خلیفه، همانجا؛ ذاکرالحسینی، ص18- 26) ميباشد. از مقایسۀ برخی نسخ خطّی موجود از آن، چنین برميآید که حلیمی بار دیگر در این شرح تجدید نظر کرده و این کتاب را که عاری از شواهد بوده، با شواهد منظوم فارسی و ذکر نام گویندگان همراه کرده و بعضی لغاتِ از قلم افتاده را بدان افزوده است. این شواهد غالباً از سرایندگانی چون فردوسی، فرّخی، اسدی، انوری، سعدی، حافظ، کمال خجندی، شمس فخری و لطیفی انتخاب شده است.(رک: دانشنامه، ج1، ص716)
آثار دیگر حلیمی
حلیمی غیر از کتب یاد شده، آثار دیگری نیز دارد:
مصرّحهالاسماء که فرهنگی است عربی به فارسی، به ترتیب الفبایی مبتنی بر حرف اوّل و دوم که فقط شامل اسامی صریح است (رک: ذاکرالحسینی، ص27-29)
فرائض حلیمی (رک: حاجی خلیفه، همانجا؛ بغدادی2، ج1، ص840)
و شرح فرائض (رک: همان منابع).
امید است انتشار فرهنگهایی از این دست، با توجه به کمبود منابع در خصوص ادبیات عثمانی در ایران گامهای مهمی در این زمینه برداشته شود.
منابع و مآخذ
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، بیروت، 1403ق
بغدادی(1)، اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون (فی الذّیل علی کشف الظّنون عن اسامی الکتب و الفنون)، بغداد، بیتا.
بغدادی(2)، اسماعیل پاشا، هدیّهالعارفین (اسماءالمؤلّفین و آثار المصنّفین من کشف الظّنون)، بیروت، 1402ق.
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، 1314ش.
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظّنون، بیروت، 1982م.
حلیمی، لطف الله، بحرالغرائب، نسخۀ خطّی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی (سنا)، ش174.
حلیمی، لطف الله، شرح بحرالغرائب، نسخۀ خطّی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، ش861.
دانشنامۀ زبان و ادب فارسی(ج1)، به سرپرستی اسماعیل سعادت، تهران، 1384ش.
دائرهالمعارف(ج5)، از انجمن دائرهالمعارف افغانستان، کابل، 1348ش.
دبیرسیاقی، محمد، فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونهها، تهران، 1377ش.
دهخدا، علی اکبر، لغتنامه(مقدمه)، دورۀ جدید، تهران، 1377ش.
ذاکرالحسینی، محسن، حلیمی و فرهنگهایش، ضمیمۀ شمارۀ 18 نامۀ فرهنگستان، تهران، 1383ش.
سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام(ج3)، استانبول، 1891م.
قراحصاری، حسن بن حسین بن عماد، شاملاللّغه، نسخۀ خطّی مؤسّسۀ لغتنامۀ دهخدا، ش1/62.
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344ش.
تصاویر نسخه: