نویسنده: مهدی ماحوزی
چکیده: “اسب” در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد . د رمتون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است . شاعران‘عارفان‘نکته پردازان و خردمندان‘پادشاهان و امیران‘گردان و دلاوران‘دیهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیز هوشی دانسته اند. در ادبیات غنائی و حماسی اسب‘ به نژادگی‘نجابت و خوهای پسندیده توصیف شده است . در این مقاله ریشه واژه”اسب”در لغت و فرهنگ ایرانی‘نام هایی که از این ریشه اشتقاق یافته و ترکیب هایی که از آن بر جای مانده است به تفصیل تحلیل شده است . با استناد به مآخذ مطمئن ‘ جایگاه اسب نزد اقوام و ملل‘بویژه اقوام هند و اروپایی و شیوه پرورش آن معرفی و نکته هایی نغز از بزرگان دین ‘ امیران‘شاعران و سخنوران نامی در خصوص نژادگی و ارج و بهای اسب و اهمیت آن در زندگی اقوام باستانی ایان نقل شده است . در خلال این مقاله با آوردن بیتهایی از گویندگان بزرگ ایران سعی شده است جایگاه اسب در ادبیات غنایی‘حماسی و تاریخی ایران به روشنی معرفی شود و نامهایی که این حیوان نژاده در طول تاریخ پذیرفته و در کتاب
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران 1377 شماره 146 و 147
منبع: پرتال جامع علوم انسانی