جمیله حسنزاده
آرتور امانوئل کریستن سن ایرانشناس نامدار، پژوهشگر فرهنگ عامه و فقهاللغة ایرانی اهل دانمارک، در نهم ژانویة سال ۱۸۷۵ در شهر کپنهاگ به دنیا آمد. آرتور که تنها فرزند خانواده بود، از کودکی به مطالعة علاقهمند بود. همانطور که در سیزده سالگی در انشای مدرسهاش نوشت، آرزویش آن بود که روزی زبانشناس بشود و علاوه بر زبانهای اسلاوی و شرقی، در زمینة ترانههای عامیانه و فرهنگ ملل شرق نیز مطالعه کند. او بارها میگفت که خواندن داستان «هزار و یکشب» در ایام کودکی تأثیر شگرفی در ایجاد علاقه او به اینگونه تحقیقات داشته است. بیشتر مطالعات او دربارة آثار ادبی کلاسیک فرانسه و تاریخ فرانسه قرن هجدهم بود. تحصیلات دبیرستان را در سال ۱۸۹۳ به پایان رساند و در دوره دانشجویی، دو مقالة رستم پهلوان ملی (۱۸۹۸) و افسانهها و روایات در ادبیات فارسی (۱۸۹۹) را منتشر کرد.
در سال ۱۹۰۰ موفق به دریافت درجه فوق لیسانس در رشته تاریخ، زبانهای فرانسه و لاتینی از دانشگاه کپنهاگ شد. زبانهای فارسی، عربی، ترکی، اوستایی و سنسکریت را نیز از استادان خود آموخت و از محضر و سترگارد۱ـ استاد نامدار دانشگاه کپنهاگ ـ نیز بهره علمی فراوان برد. نخستین اثر او درباره ایران کتابی بود درباره مزدک که در سال ۱۹۰۱ به زبان دانمارکی در کپنهاگ منتشر شد.
کریستن سن با استفاده از بورسی که دولت فرانسه در اختیارش گذاشته بود. مدتی را برای یافتن نسخههای خطی آثار خیام و تحقیق درباره آنها، که موضوع رساله دکتری او بود، در کتابخانههای لندن و پاریس سپری کرد. در سال ۱۹۰۲ در سمینار زبانهای شرقی که در برلین برگزار شد، با آندرئاس۲ (۱۸۴۶ـ۱۹۳۰) مستشرق آلمانی، استاد زبانهای ایرانی در دانشگاه گوتینگن، آشنا شد و از او بسیار آموخت. او نخستین کسی بود که گزارش کشف مهم آندرئاس را مبنی بر دوزبانه بودن متون تورفانی در یکی از جراید دانمارک در سال۱۹۰۵ منتشر کرد.
کریستن سن در سال۱۹۰۳ موفق به دریافت رتبه دکتری با درجه ممتاز شد. موضوع پایاننامه او که بررسی ادبی ـ تاریخی رباعیات عمر خیام بود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این اثر پس از بازنگری در سال ۱۹۰۴ به زبان فرانسه در آلمان منتشر شد. او مطالعات خود را در این زمینه طی سالهای بعد نیز ادامه داد و توانست کتاب دیگری را با عنوان بررسی انتقادی رباعیات خیام به همراه ترجمه انگلیسی در سال ۱۹۲۷ در کپنهاگ منتشر کند. ترجمه فارسی این کتاب در سال ۱۳۷۳ش به قلم فریدون بدرهای در تهران انتشار یافت. کریستن سن در این کتاب تنها ۱۲۱ رباعی از هشتصد رباعی منسوب به خیام را اصیل و سروده خود او دانسته است. در سال ۱۹۰۶ کتاب «شعرا و فلاسفه اسلامی» را که تحقیقی در احوال و آثار ابوالعلاء، معری، ابنسینا، ناصر خسرو و سعدی است، منتشر کرد. در همان زمان، با خواندن ترجمه تاریخ طبری به قلم نولدکه۳ ـ ایرانشناس آلمانی ـ به مطالعه درباره ایران سدههای میانه و تاریخ زمان ساسانیان روی آورد. مطالعات او مبتنی بر آثار بازمانده از مورخان ایرانی و عرب و متون پهلوی بود. در سال ۱۹۰۷ چاپ نخست کتاب مردم، حکومت و دربار در شاهنشاهی ساسانی را منتشر کرد. این کتاب که یکی از مهمترین منابع دوره ساسانی به شمار میرود. پس از بازبینی و افزودههای بسیار، در سال ۱۹۳۶ با عنوان ایران در زمان ساسانیان» انتشار یافت.
کریستن سن سه بار در سالهای ۱۹۱۴، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ به ایران سفر کرد. در اولین سفر که حدود هفت ماه به طول انجامید، با کاروانی راهی سمنان شد و در آنجا به مطالعه گویشهای سمنانی پرداخت. پس از بازگشت به دانمارک، کتاب «فراسوی دریای خزر» را در سال ۱۹۱۸ منتشر کرد. او در این اثر تصویری روشن از ایران ارائه کرد. گزارش سفرهای دوم و سوم خود را نیز در کتابهای «ایران قدیم و جدید»(۱۹۳۰) و «سیمای فرهنگ و هنر ایران»(۱۹۳۷) منتشر کرد. در سفر سوم که مقارن با کنگرة بینالمللی فردوسی بود، به عنوان نایب رئیس کنگره برگزیده شد. فصلی از کتاب اخیر او نیز به این کنگره اختصاص دارد و در بخشی دیگر، به معرفی آثار جمالزاده به هموطنان خود پرداخته است.
کریستن سن علاوه بر گویشهای سمنانی، از جمله سُرخهای، لاسگردی، سنگسری و شهمیرزادی، در زمینه گویشهای فریزندی، رشتی، پرنی، نطنزی، یزدی، سیوندی، سوئی، اورمانی و پاوهای نیز مطالعاتی به عمل آورد. هدف او از این مطالعات، دستیابی به تصویر روشنی از سیر تحول زبانهای ایرانی از دوره باستان تا عصر حاضر بود. او همچنین علاقه وافری به موضوعات اساطیری و فرهنگ عامه داشت و آثار متعددی نیز در این زمینه از خود به جای گذاشت.
کریستن سن اشعاری لطیف به زبان دانمارکی میسرود. ترجمهای از رباعیات خیام و بخشی از شاهنامه را نیز که به دانمارکی سروده بود، منتشر کرد. از نویسندگان ایرانی آثار جمالزاده را میپسندید، تا جایی که میتوان تأثیر نوشتههای او را در چند داستان ایرانی، که در نشریات دانمارک به چاپ رساند، مشاهده کرد. رسالههای پراکندهای نیز در زمینه ادبیات دوره سامانی، داستانهای عامیانه عبید زاکانی، تلخیصی از رساله دلگشا و نمایشنامههای فکاهی دوره قاجار منتشر کرد. تحقیقات او در زمینه ادبیات معاصر مشتمل است بر گزیدههایی از آثار جمالزاده، سعید نفیسی، صادق هدایت و بزرگ علوی که سالها پس از مرگ او در سال ۱۹۷۰ منتشر شد.
کریستن سن در زمینه مطالعات اوستایی، علاقه بسیاری به بررسی اوضاع تاریخی زمان زردشت و گاهشماری گاتاها و یشتها داشت و پرسشهای خود را، در این زمینه، نخستینبار در چند سخنرانی در دانمارک و نیز در کنگره شرق شناسان در الجزایر در سال ۱۹۰۵ مطرح کرد. حاصل این مطالعات، چاپ دو مقاله «ملاحظاتی درباره دوران کهن زردشتیگری» (۱۹۲۶) و «زردشتیگری در ایران باستان (۱۹۲۸) و سپس «نخستین فصل و ندیداد و تاریخ آغازین قبایل ایرانی» (۱۹۴۳) بود. در سال ۱۹۲۳ گزیدهای از متون اوستایی را به دانمارکی ترجمه و منتشر کرد. این اثر را بعدهاک. بار۴ بازنگری کرد. بار شاگرد برجسته کریستن سن بود و متخصص کمنظیری در زبانهای پیش از اسلام به شمار میرفت. زیرنظر این دو، مجموعه گرانبهای دستنوشتههای اوستایی و پهلوی موجود در کتابخانه سلطنتی کپنهاگ طی سالهای ۱۹۳۱ـ ۱۹۴۴ در دوازده مجلد بزرگ، به صورت عکسی منتشر شد.
کریستن سن سالهای ۱۹۰۳ـ۱۹۱۹ را با تدریس و روزنامهنگاری گذراند در سال ۱۹۱۹ استاد فقهاللغه ایرانی در دانشگاه کپنهاگ شد و تا واپسین روزهای حیات خود عهدهدار این سمت بود. در سال ۱۹۱۸ به عضویت آکادمی سلطنتی علوم و ادبیات دانمارک درآمد و نیز نخستین دانشمند خارجی بود که در آغاز تأسیس فرهنگستان ایران(۱۳۱۴ش) به عضویت آن انتخاب شد.
در سال ۱۹۴۵ در بزرگداشت هفتادمین سال تولد کریستنسن، جشننامهای با عنوان شرق و غرب منتشر شد که حاوی مقالاتی از خاورشناسان «اسکاندیناوی» بود. او در روز ۳۱ مارس همان سال چشم از جهان فرو بست. کریستنسن در وصیتنامه خود هزاران جلد کتابی را که طی سالیان دراز درباره مظاهر مختلف تاریخ و فرهنگ ایران جمعآوری کرده بود، به کتابخانه دانشگاه کپنهاگ اهدا کرد.
گزیده آثار
شمار کتابها و مقالههای علمی کریستن سن، به جز تعداد بیشماری که در جراید و مجلات به چاپ رسیده است، به ۳۲۷ عنوان میرسد. از آن میان در حدود شصت عنوان به موضوعات مربوط به ایران اختصاص دارد که به زبانهای مختلف منتشر شده است. او بیشتر کتابهای خود را به فرانسه منتشر میکرد تا خوانندگان بیشتری از آن بهرهمند شوند. انگلیسی و آلمانی را هم بهخوبی میدانست و آثار متعددی نیز به این دو زبان نوشت.
گزیده آثار کریستنسن درباره ایران، به جز آثار نام برده، عبارت است از: بهرام چوبین(۱۹۰۷)؛ وضع ملت و دولت و دربار در دوره ساسانیان(۱۹۰۷)؛ «ملاحظاتی در نام نواهای موسیقی ایرانی در دوره ساسانی» (۱۹۰۹)؛ «ایران و اروپا» (۱۹۱۴)؛ «روانشناسی اجتماعی ایران» (۱۹۱۴)؛ گویش سمنانی(متن، دستور و واژهنامه) (۱۹۱۵)؛ «جشنهای ایران باستان» (۱۹۱۵)؛ دانش پزشکی در میان ایرانیان(۱۹۱۷)؛ «مرغزار مرو و خرابههای آن» (۱۹۱۷م)؛ نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار (در دو جلد ۱۹۱۷ و ۱۹۳۴)؛ داستانهای کوتاه فارسی به زبان عامیانه(۱۹۱۸)؛ کاوه آهنگر و درفش کاویانی(۱۹۱۹)؛ خواص آیات، ملاحظاتی در دستنوشتهای فارسی درباره اثر اعجازآمیز آیات قرآن(۱۹۲۰)؛ گویشهای اورامان و پاوه(۱۹۲۱)؛ سلطنت قباد و ظهور مزدک(۱۹۲۵)؛ «داستان بزرگمهر حکیم» (۱۹۳۰)؛ «دو تحریر از سرگذشت مزدک» (۱۹۳۰)؛ درآمدی بر گویششناسی ایرانی(در دو جلد، ۱۹۳۰ و ۱۹۳۵)؛ «آیا آیین زروانی وجود داشته است؟» (۱۹۳۱)؛ کیانیان(۱۹۳۲)؛ «شاهزاد خانم و برگ مورد و شاهزاده خانم و نخود» (۱۹۳۵)؛ ایران در زمان ساسانیان(۱۹۳۶)؛ «مقام موسیقی در تمدن ساسانی» (۱۹۳۶) ؛ موسیقی در تمدن ساسانی(در دو جلد، ۱۹۳۶)؛ کارنامه شاهان در روایات ایران باستان (۱۹۳۶)؛ «درآمدی بر تاریخچه حقوق و قوانین در ایران باستان» (۱۹۳۸)؛ بررسی اهریمنشناسی در ایران(۱۹۴۱).
*دانشنامه زبان و ادب فارسی (با حذف منابع)
پینوشتها:
۱Westergaard-
۲- Andreas
۳Noldeke-
۴k ,barr-
منبع: روزنامه اطلاعات