پژوهشی در فرقه واقفه

پژوهشی در فرقه واقفه

عباس برومند اعلم

چکیده: تشیع که در آغاز به صورت یک جریان اجتماعی بروز کرده بود، پیش از آنکه شاهد قوام کامل مکتبی خود باشد، شاهد شروع تفرق در وی بود و این ناشی از حضور سیاسی و اجتماعی بود که آن را از جریان های فکری محض متمایز می کرد.

بحث مصادیق امامت و ولایت امری، ریشه ای ترین بحث در این میان است، و به نظر می رسد در تاریخ تشیع اصلی ترین عامل انشعاب محسوب می شود. شاید شروع آن را از پس از شهادت امام حسین(ع) و قیام مختار بتوان مشاهده کرد و از این پس با رحلت هر امام و یا قیام هر یک از سادات حسنی و حسینی و احیاناً ادعای آنان، انشعابات جدیدی در جریان تشیع قابل ملاحظه است. واقفه یکی از همین فرقی است که در اواسط قرن دوم هجری توانست پا به میدان بگذارد و برای مدتی هر چند کوتاه حضور جدی در تاریخ تشیع داشته باشد، به طوری که رجال شاخصی را از علماء و فقها و متکلمان را به خود جلب کند و حتی تا قرن سوم و چهارم هجری به حیات خود ادامه دهد. این فرقه که پس از شهادت امام موسی کاظم(ع) مشخصاً در منطقه عراق پا به عرصه حیات گذارد، قایل به توقف امامت در امام هفتم و مهدویت او بود و در کوتاه مدت دچار انشعابات فراوانی شد به طوری که با مراجعه به منابع، چندین فرقه مختلف تحت عنوان واقفه معرفی می شوند که برخی تا مرز اعتقادات غیر اسلامی هم چون حلول و تناسخ و نیز اباحی گری در شریعت پیش رفتند.

تاریخ، سال پنجم، 1383، شماره 6 و 7

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.