مثنوي معنوی در شبه قارۀ هند

مثنوي معنوی در شبه قارۀ هند

نویسنده: یوسف بیگ باباپور*

 

درآمد:

اشعار مولانا ، چه در مثنوي و چه در غزليات شمس ، آكنده و آميخته با رموزات عرفاني و اسرار ملكوتي است و از همان آغاز تولد و سرايش افهام و اذهان بسياري از ياران و مريدان مولانا را به خود جلب كرد، و طبق آنچه از مكتوبات مولانا و فيه ما فيه او بر مي آيد ، و نيز آنچه افلاكي در مناقب العارفين بارها بدان اشاره كرده ، مولانا در زمان حيات پربركت خود ، آنچه اذهان و افهام كافة انام از اين رموزات در بهره اندوزي دچار مشكل مي شد، با كلام جان بخش خويش كلام مثنوي را تفسير و تبيين مي نمود و ايشان بارها در فهم ابيات و معاني رمزآلود مثنوي به خود مولانا مراجعه و از او سؤال مي نمودند .1

امّا در شبه قارة هند  مثنوي محبوبيت فراواني پيدا كرده بود. به طوري كه از قرن دهم تا سيزدهم چند شرح بر مثنوي نوشته شد. در ميان سلسله هاي تصوّف در هند، طريقت چشتيه ، علاقه و توجّه بيشتري نسبت به آثار مولانا از خود نشان داد و مثنوي يكي از اساسي ترين آثاري بوده كه در ميان پيروان اين فرقه خوانده مي شد. 1 مي گويند پيشواي اين طريقت ، نظام الدّين اولياء (م. 725 هـ. ق.) خود شرحي نيز بر مثنوي نوشته است كه قسمتي از آن در انجمن آسيايي بنگال نگه داري مي شود. اين شرح دومين شرح نوشته شده بر مثنوي، بعد از شرح احمد رومي است.

به هر حال، استقبال گرم حاكمان شبه قاره و مهاجرت شاعران و فعّاليت متصوّفان ايراني و غير ايراني، زمينة پيدايش دهها شرح ناقص و كامل بر مثنوي را در شبه قاره فراهم كرد كه از  مهمترين شروح بازمانده، مي توان به موارد زير اشاره كرد:

  1. لطائف المعنوي في حقائق المثنوي : عبداللطيف عباسي گجراتي (قرن يازدهم).
  2. مكاشفات رضوي : مولوي محمدرضا ملتاني لاهوري (قرن يازدهم).
  3. مخزن الاسرار : ولي محمد اكبر آبادي (قرن دوازدهم).
  4. فتوحات معنوي : عبدالعلي محمد بن نظام الدين معروف به بحرالعلوم (قرن دوازدهم).
  5. اسرار الغيوب : خواجه ايوب پارسا (قرن دوازدهم).

و از ميان اين پنج شرح ، شرح محمد اكبر آبادي كه كوشيده است مثنوي را بر اساس ديدگاههاي ابن عربي تفسير كند، تاثير بيشتري بر شروح بعد از خود نهاده است.2

البته شروح و ترجمه هايي از مثنوي به زبانهاي ديگر صورت گرفته كه موفق تر از همه، ترجمة مثنوي به زبان اردو، به نام پيراهن يوسفي كه مولانا محمد يوسف علي شاه چشتي نظامي در سال 1293  هـ. ق. از آن صورت داده و چندين بار به چاپ رسيده است. همچنين از شروح موفق، شرح مفتاح العلوم از مولانا ميرزا محمد نذير عرشي نقشبندي (به اردو) و شرح پير امام شاه به زبان پنجابي و شرح عبدالجبار بنكش به زبان پشتو مي باشند.

ترديد نيست كه در بين شارحان مثنوي ، كساني بودند كه به صرف داشتن علاقة جدي به مولانا و وابستگي به او، به شرح مثنوي پرداخته اند . افرادي نیز به منظور داشتن اثر و شمرده شدن در عداد فضلا و كسب عنوان «شارح» و حتي به قصد خودنمايي و اظهار برتري ، كار شرح مثنوي را در پيش گرفته اند. در مشرق زمين، شرح در اكثر موارد براي فهميدن، توضيح و فهمانيدن مطلب نوشته نمي شد، بلكه به آكندن اثر از اصطلاحات و تعقيد هر چه بيشتر متن منجر مي شد . شارح حتّي لزومي احساس نمي كرد كه دريابد غرض صاحب متن چيست ، هر چه خود دريافت يا به عبارت صحيح تر مذهب و مشرب و اعتقاد خود را اساس قرار مي داد و خواننده را شايد از مقصد صاحب متن به كلي دور مي كرد. هيچ شارحي آن گاه كه مثنوي را شرح مي كرده، ديگر آثار مولانا و آثار عمده و اصلي مربوط به حيات وي را مطالعه نمي كرده است. در حالي كه ديوان مولانا، افكار مندرج در مثنوي و حتي محتواي حكايات آن را شرح مي دهد؛ در فيه ما فيه وي فصلهايي هست كه به شرح ابيات مثنوي اختصاص دارد ؛ و مقالات شمس مهمترين مأخذ مثنوي است .

 

شروح مثنوی در شبه قارۀ هند:

در اينجا، علاوه بر آنچه گفته شد، به معرفي اجمالي برخي از شروح موجود مثنوي که در شبه قاره تألیف شده اند، و احیاناً برخی در آنجا به طبع رسیده اند، به ترتيب زماني مي پردازيم. اين شروح كه به زبانهاي فارسي، اردو، پشتو و پنجابي نگارش يافته اند، نسخ خطي يي از هر كدام در كتابخانه هاي مختلف دنيا وجود دارد كه حتّي الامكان به معرفي آنها نیز می پردازیم:

 

  1. شرح مثنوي معنوي احراري: (ق/11)

از شروح هندي در قرن يازدهم هجري است . شارح آن مير محمّد نورالله احراري (م 10730 هـ . ق.) از ايام جواني تا زمان شرح كه روزگار ميان سالي را مي گذرانده ، به خواندن مثنوي اشتغال داشته و يادداشتهايي بر آن مي نوشته است . اين شرح در حقيقت، تفصيل و تدوين همان يادداشتهاست كه به تمناي گروه زيادي از طلاب صورت پذيرفته و در حاشية مثنوي نوشته شده است . اين شرح در سال 1293هـ. ق. در بمبئي به چاپ رسيده است. شارح علاوه بر مثنوي ، گلستان سعدي و يوسف و زليخاي جامي را نيز گزارش كرده است. 1

 

  1. فتح المثنوي برهان پوري: (ق/ 11)

شرحي است بر مثنوي به قلم شاه فتح محمّد بن عيسي جندالله برهان پوري (م. 1080 هـ. ق.) از علما و عرفاي هند كه به لقب «عين العرفا» نيز ظاهراً شهرت داشته است. نام شرح بي گمان از نام شارح گرفته شده است. آثار شارح در موضاعات مختلف، آشنايي و تبحّر او را در زمينه هاي فلسفي، عرفاني و ديني، خاطرنشان مي كند. منزوي هفت اثر از او ذكركرده كه برخي از آنها عبارتند از: مفتاح الصلاه ؛ فتوح العقايد؛ المذاهب الاربعه ؛ فتح الطريقه ؛ تحقيق وحدت الوجود . 2

 

  1. شرح مثنوي لاهوري: (ق / 11)

از ابوالمعالي لاهوري (م . 1024 هـ . ق . ) كه برخي از ابيات دشوار مثنوي را شرح كرده و آن را به شاهزاده داراشكوه سپرده است و او اين شرح را به همراه تأليفي از خويش به نام سكينه الاولياء حدود 1058 هـ. ق. تألیف کرده است. 4

 

  1. مكاشفات رضوي مولوي محمدرضا ملتاني لاهوري: ( ق / 11)

از شروح فارسي و ارزشمندي است كه در شبه قارة هند در قرن يازدهم هجري به رشتة تحرير درآمده است. از زندگي شارح اطلاع چنداني در دست نيست. گويا اين شرح در سال 1084هـ. ق. نوشته شده و شارح با وجود مشغلة خدمات ديواني، با عشقي تمام و شوري تامّ، در فرصتهاي به دست آمده به شرح مشكلات و دقايق و نكات ابيات مثنوي مي پردازد و براي رسيدن به مقصود ، دست ارادت به دامان حضرت علي بن موسي الرضا (ع) مي زند و شرح خود را به تيمّن و تبرّك آن امام همام به مكاشفات رضوي موسوم مي گرداند. اين كتاب در سال 1377 توسط انتشارات روزنه به چاپ رسيده است.

 

  1. لطائف المعنوي من حقائق المثنوي: (ق/11)

شرحي است بر ابيات دشوار و عبارات عربي مثنوي، از قرن يازدهم هجري كه به كوشش عبداللطيف عباسي گجراتي (م. 1048 هـ.ق.) نوشته شده است. اين شرح نيز در حقيقت حاشيه هايي است كه شارح بر كنار نسخة خود نوشته بود و سپس با افزودگي و تفصيل بيشتر در اين كتاب گرد آورده است. شارح علاوه بر اين شرح داراي آثار ديگري چون مرآت المثنوي و لطائف اللغات (توضيح لغات مثنوي ) است كه هر دو از آثار ارزنده دربارة مثنوي است. اين كتاب بارها در لكنهو و كانپور و ايران به چاپ رسيده است. علاوه بر اين حديقة سنايي را نيز شرح كرده است و تاريخ نگارش آن بين سالهاي 1032-1042 هـ. ق. است.3

 

  1. شرح مثنوي معنوي شاه فقير الله شكار پور: (ق/12)

شرحي است بر مثنوي، از شاه فقير بن عبدالرحمن شكار پور سندي (1100-1195 هـ. ق.) از شارحان و نويسندگان افغاني الاصل قرن دوازدهم كه علاوه بر اين شرح، آثار ديگري از خويش به جاي گذاشته است كه از آن ميان عبارتند از : مكتوبات به فارسي و عربي، فتوحات الغيبيه في شرح عقائد الصّوفيه، وثيقه الاكابر، فيوضات الهيه، قطب الارشاد يا مدارج عاليه، طريق الارشاد.2

 

  1. اسرار مثنوي و انوار معنوي خويشگي قصوري: (ق/12)

اين شرح كه به نام اسرار نامه نيز معروف است ، از شارحي افغاني تبار به نام عبدالله خويشگي قصوري فرزند عبدالقادر بن احمد شورياني و غلام معين الدّين متخلّص به «عبدي» است. منزوي، علاوه بر اين شرح، پنج اثر ديگر از او ياد مي كند. تاريخ تأليف اين شرح را حدود 1096 – 1105 هـ. ق. نوشته اند3.

 

  1. حلّ مثنوي محمّد افضل اله آبادي: (ق/12)

شرحي است از شاه محمّد افضل اله آبادي (م. 1124 هـ. ق. ) معروف به «ثابت» كه آن را به سال 1104 هـ. ق. تأليف كرده است. نام نگارنده به سه صورت افضل، محمّد افضل و شاه افضل ذكر شده است. او علاوه بر اين شرح، به شرح اسكندر نامة نظامي نيز اقدام كرده است كه از آن اطلاعي در دست نيست. شرح مثنوي او با اين بيت آغاز مي شود:

خدا را شكر كز لطف قوي                                   داد توفيقم به حلّ مثنوي 4

 

  1. شرح مثنوي شكرالله خان خاكسار : (ق/12)

شرحي است در حلّ مشكلات برخي ابيات مثنوي مولانا كه آن را شكرالله خان خاكسار (م. 1108 هـ. ق.) به خواهش عاقل خان رازي نوشته است كه شارح در ضمن شرح از او ياد مي كند و گويا شارح داماد عاقل خان بوده است.1

 

10 . شرح مثنوي معنوي عبدالله ملتاني : (ق/12)

منزوي اين شرح را از عبدالله ملتاني (متولد 1112 هـ . ق. ) دانسته، از آنجا كه تاريخ نسخه اي كه از آن در كتابخانه لاهور باقي است، 1138 هجري قمري در عهد محمد شاه ثبت شده است.2

 

  1. حيات المعاني ملا جيون سيالكوتي : (ق/12)

شرح منظومي است بر مثنوي معنوي از ملاجيون سيالكوتي كه آن را در زمان حكمراني اورنگ زيب (1068- 1180هـ. ق.) به دستور محمّد عزيزخان از نزديكان آن پادشاه نوشته است. ظاهراً از اين شرح به نامهاي ايضاح المعاني و ارشاد نيز ياد شده است.3

 

  1. شرح مثنوي شاه بهلول بخارايي : (ق/12)

شرحي است بر مثنوي از شاه بهلول بركي جالند هري بخارايي (م. 1170 هـ. ق.) كه از نويسندگان و شارحان شبه قاره به حساب مي آيد . پدرش اوحدالدّين ميرزا خان بخارايي نيز مردي عالم و نويسنده بوده است و دو كتاب از او به نامهاي نثر الجواهر و نظم الدرر والمرجان ذكر شده است. خود شارح نيز آثار ديگري غير از اين شرح دارد كه عبارتنداز: شرح ديوان صائب، شرح ديوان علي كشميري، شرح ديوان حافظ، ديوان بهلول، شرح ديوان ناصر علي، عقايد عليمه در مذهب صوفيه، فوائد في علم العقائد.4

 

  1. حل مثنوي معنوي امام عبدالعزيز ملاخداداد: (ق/12)

شرحي است بر برخي از ابيات دشوار مثنوي از امام عبدالعزيز بن شيخ علي محمّد بن ملّاخداد، كه وي زماني كه در مسجد جامع پادشاهي اسلام آباد معتكف بوده، نوشته است. تنها نسخة خطي آن به خط نستعليق در سال 1146 هـ. ق. در دويست و هشتاد صفحه نوشته شده است و در كتابخانة «اتك مكهد » پاكستان نگهداري مي شود.1

 

  1. اسرار الغيوب خواجه ايوب پارسا: (ق/12)

شرحي است بر ابيات دشوار مثنوي و مشكلات تمام مثنوي كه در سال 1120 هـ. ق. به قلم خواجه ايوب صفوي پارساي لاهوري (م. 1155 هـ. ق.) در پاكستان نگاشته شده است. استاد فروزانفر در مقدمه شرح مثنوي شريف آن را معرفي كرده است. 5

 

  1. مخزن الأسرار ولي محمّد اكبرآبادي: (ق / 12)

از شروح مشهور مثنوي است كه به سال 1140 هـ. ق. در هندوستان نوشته شده است و با نام شرح اكبرآبادي نيز معروف است. شارح در اين شرح از شروح قبل از خود استفاده كرده و از آنها ياد نموده است. اين شرح در سال هجري1312 به صورت سنگي در لكنهو به چاپ رسيده است و مرحوم فروزانفر و نيكلسون در شروح خود از آن استفاده كرده اند. 6

 

  1. متن و شرح مثنوي حاجي امداد الله مهاجر مكّي: (ق/ 13)

حاشيه اي مفصّل بر مثنوي است كه به قلم شارحي هندي به نام حاج امداد الله مهاجر مكّي (م. 1317 هـ. ق.) نوشته شده است و اوّل بار در كانپور هند به سال 1270 هجري در هفت جلد به چاپ رسيده است. شارح از برخي شروح قبل از خود نيز استفاده كرده است و خود مي گويد كه اين شرح را به امر مولانا احمد حسن نوشته است. 2

 

  1. شرح مثنوي وقار: (ق / 13)

شرحي است شش جلدي (در سه مجلّد) كه با مقدّمة محمّد الهي بخشي ، در سال 1290 هـ. ق. در مطبعة نولكشور لكنهو چاپ شده است. شاعري به نام يا تخلّص «وقار» زندگي مولوي را به شعر سروده است كه در همين شرح چاپ شده است. 1

 

  1. 18. شرح بيتين مثنوي يا ني نامه قادري : (ق/ 13)

شرحي است بر دو بيت آغازين مثنوي كه درويش محمّد قادري آن را نوشته است و احمد منزوي در فهرست مشترك آن را جزء مكتوبات سدة سيزدهم هجري آورده است و محمّد نذير رانجها از وجود آن در موزة كراچي خبر داده است. 2

 

  1. شرح مثنوي معنوي خالص طالباني فهاراني : (ق / 13)

گزارشي است منظوم بر هيجده بيت آغاز مثنوي از خالص طالباني فهاراني قادري، عبدالرحمان مفوض بالله، فرزند شيخ احمد، فرزند شيخ محمود، كه آن را در سال 1250 هـ. ق. به درخواست عده اي از درويشان فراهم ساخته است. شارح نخست ديباچه اي به نثر مي آرود و سپس با 271 بيت شعر، ني نامة مولوي را شرح و گزارش مي كند. 3

 

  1. مفتاح المعاني عبدالفتاح حسين عسگري: (ق/ 13)

اين شرح در واقع حاشيه اي است بر مثنوي از شاه عبدالفتّاح حسيني عسگري (م. 1309 هـ. ق.) كه در سال 1293هـ. ق. در بمبئي به چاپ رسيده است. 4

 

  1. شرح مثنوي معنوي سردار مهردل خان محمّدزايي: (ق/ 13)

شرحي است منظوم بر قسمتي از دفتر اوّل مثنوي مولانا (تا آغاز قصّة‌ شاه و كنيزك) كه آن را سردار مهردل خان محمّد زايي قندهاري كه در كراچي مي زيسته، سروده است. اين شرح در پايان سدة سيزدهم هجري نوشته شده است. 5

 

  1. فتوحات معنوي بحرالعلوم: (ق / 13)

از شروح معروف هندي است كه در قرن سيزدهم به قلم عبدالعلي محمّد بن نظام الدّين محمّد سهالوي معروف به بحرالعلوم (م. 1325هـ. ق.) به نگارش درآمده است و در سال 1293هـ. ق. به صورت سنگي در لكنهو به چاپ رسيده است كه نسخه اي از آن در ايران موجود است و خانم آن ماري شيمل آن را بهترين ديباچه و راهنماي الهيات مولوي دانسته است. 1

 

  1. مفتاح العلوم مولانا ميرزا محمّد نذير نقشبندي : (ق/14)

شرحي است به زبان اردو بر مثنوي ، از مولانا ميرزا محمد نذير نقشبندي مجددي كه در سال 1344 هـ . ق. در لاهور پاكستان به چاپ رسيده است . يك نسخه از آن در مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان وجود دارد.4

 

  1. ترجمه و حاشيه مثنوي قاضي سجّاد حسن دهلوي : (ق/14)

اين ترجمه به زبان اردو ، به همراه حاشية آن در سال 1394 هـ .ق. به همّت قاضي سجاد حسين دهلوي تأليف شده و نخست در سال 1396 هـ .ق. در دهلي و بعد در پاكستان به چاپ رسيده است ؛ و نيز مركز تحقيقات ايران  و پاكستان آن را به سال 1389 هـ .ق. به چاپ رسانده است.5

 

26 . اسرار العلوم مولوي عبدالجبار بنكش:  ) ق/14)

شرحي است منظوم بر مثنوي به زبان پشتو، كه آن را مولوي عبدالجبار بنكش قاضي كرم پارا چنار ساكن هنگو به نظم درآورده است . تاريخ تأليف مشخص نيست . يك نسخه از آن در كتابخانة پيشاور در صد و پنجاه و دو صفحه به تاريخ كتابت 1341 هـ. ق. وجود دارد.1

 

  1. تفسير مثنوي پير امام شاه : (ق/14)

شرحي است بر قسمتي از مثنوي از پير امام شاه (م. 1329 هـ . ق. ) كه به زبان پنجابي به نظم سروده است. 2

 

علاوه بر شروح یاد شده، شروحی دیگر نیز در شبه قارۀ هند بر مثنوی و احیاناً بر دیگر آثار مولانا نگاشته اند، که اینجا به همین مقدار به عنوان مشتی از خروار بسنده می شود. امید که محقّقان گران قدر به میراث ارزشمند شبه قاره، به عنوان دنبالۀ میراث زبان فارسی و ایرانی توجه بیشتر مبذول دارند و آثار گران قدر شبه قاره را بیش آنچه شناسانده اند، بشناسانند.

 

منابع و مآخذ

 

  • آقا بزرگ تهراني ، محمّد محسن، الذَّريعه الي تصانيف الشيعه، ج 14 ، چاپ دوم، بيروت، دارالاضواء، بي تا.
  • انوار ، سيد عبدالله ، فهرست نسخ خطّي كتابخانه ملّي، ج 5، تهران، كتابخانة ملي ايران، 1365.
  • حاجي خليفه ، كشف الظّنون، ج 2 ، بيروت، دارالفكر، بي تا.
  • حائري، عبدالحسين ، فهرست نسخه هاي خطي كتابخانة مجلس شوراي اسلامي، ج 3 ، چاپ دوم، تهران، مجلس شوراي اسلامي ، 1353 .
  • حسيني ، سيد احمد ، فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه آيت ا مرعشي نجفي ، ج 10 ، چاپ دوم، قم، انتشارات ولايت ، بي تا.
  • شاه داعی الی الله شیرازی، شرح مثنوی معنوی، تصحیح محمدنذیر رانجها، مرکز تحقیقات ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1363.
  • شجري ، رضا ، معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، چاپ اوّل تهران ، امير كبير ،1386 .
  • شميل ، آن ماري ، شكوه شمس ، ترجمه حسن لاهوتي ،چاپ اوّل ، تهران ، انتشارات علمي و فرهنگي، 1367.
  • صديق بهزادي، ماندانا، كتابنامة مولوي ، چاپ اوّل ، تهران ، مؤسسة تحقيقات و برنامه ريزي آموزشي، 1351.
  • صديق بهزادي، ماندانا، كتابشناسي مولوي، چاپ اوّل ، تهران، مركزنشر دانشگاهي ، 1380 .
  • صفا ، ذبيح الله ، تاريخ ادبيات در ايران ، ج 4و5 ،چاپ چهارم ، تهران ، انتشارات فردوس ، 1366.
  • فروزانفر ، بديع الزّمان ، شرح مثنوي  شريف ، سه جلد در يك مجلد ، چاپ چهارم ، تهران ، انتشارات زوّار ، 1367.
  • گولپينارلي ، عبدالباقي ، مولويه بعد از مولانا ، توفيق هـ . سبحاني ، چاپ اوّل ،تهران ، انتشارات كيهان ، 1366.
  • منزوي ، احمد ، فهرست مشترك نسخه هاي خطّي فارسي ، تهران ، مؤسسة فرهنگي منطقه اي ، بي تا.
  • منزوي ، احمد ، فهرست نسخه هاي خطّي كتابخانه گنج بخش ، مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان ، اسلام آباد ، بي تا.
  • منزوي ، احمد، فهرست مشترك نسخه هاي خطّي پاكستان ، ج 3 ، چاپ اوّل ، مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان ، بي تا.
  • مولوي ، جلال الدّين محمد ، مثنوي معنوي ، تصحيح رينولد الن نيكلسون ، چاپ نهم تهران، انتشارات اميركبير ،1366.
  • مولوي ، جلال الدّين محمد ، مقالات مولانا (فيه ما فيه )، ويرايش جعفر مدرس صادقي، چاپ اوّل، تهران، نشر مركز، 1372.
  • مولوي ، جلال الدّين محمد ، مجالس سبعه ، توفيق هـ . سبحاني ، چاپ اوّل ، تهران ، انتشارات كيهان ، 1365.

* عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه                          yosefbeigbabapour@yahoo.com Email:

1 .رك : مكتوبات ، ص 7؛ فيه ما فيه ، ص 56 و 143 ؛ مجالس سبعه ، ص 77 و … ؛ و نيز رك : معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، صص 26-29.

1 .رك . شكوه شمس ، ص 523.

2 . معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، صص 33-34.

1 . فهرست نسخه هاي خطي كتابخانة گنج بخش ، منزوي ، ص 1350 ؛ نيز: معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 61.

2 . فهرست مشترك نسخه هاي خطّي كتابخانه گنج ، ص 1641 ؛ نيز : شرح مثنوي شاه داعي ، ص 12.

4 . رك : شرح مثنوي معنوي ، شاه داعي ، ص 9-10.

  1. 3. رك : فهرست مشترك نسخه هاي خطي فارسي پاكستان ، ص 1639 ؛ شرح مثنوي معنوي شاه داعي ، ص 10 ؛ كتابنامه مولوي ،ص17 ؛ شروح مثنوي ، ص 91-92.

3 .رك : فهرست مشترك نسخه هاي خطّي پاكستان ، ج 2 ، ص 1643 .

4 .رك : فهرست مشترك نسخه هاي خطّي پاكستان ، ج 2 ، ص 1644 .

1 .رك : فهرست مشترك نسخه هاي خطي پاكستان ، ص 1646 ؛ شروح مثنوي ، ص 64.

2 . رك : فهرست مشترك نسخه هاي پاكستان ، ص 1667.

1 . فهرست مشترك نسخه هاي خطي پاكستان ، ص 165.

5 .رك : شرح مثنوي شريف ، مقدمه.

  1. 6. جهت تفصيل بيشتر ، رك : معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 94-95.
  2. رك : كتابنامة مولوي ، ص 14؛ معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 67.

1 .كتابنامة مولوي ، ص 14.

2 .شرح مثنوي معنوي شاه داعي ، مقدمه ، ص 22.

3 .فهرست مشترك نسخه هاي خطي پاكستان ، ج 2 ، ص 1255، نيز : معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 69.

4 .كتابنامه مولوي ، ص 15.

5 . معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 69.

1 .رك : شكوه شمس ، ص 526.

4 . رك : شرح مثنوي معنوي شاه داعي ، مقدمه ، ص 46 .

5 . رك : شرح مثنوي معنوي شاه داعي ، مقدمه ، ص 49.

1 . معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، ص 80.

  1. 2. معرفي و نقد و تحليل شروح مثنوي ، صص 80-81.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.