توسعۀ اقتصادی و اسناد ملی و تاریخی

توسعۀ اقتصادی و اسناد ملی و تاریخی

کیانوش کیانی هفت لنگ

مقدمه:   اسناد ملی و تاریخی به عنوان، بخشی از منابع و مآخذ پژوهشی، مجموعه‌ای از نوشته‌ها و اسنادی هستند که حاصل تلاش و کوشش روزمرّه و مستمر دیوان‌های سابق و ادارت کنونی می‌باشند و مندرجات آنها از نظر نحوۀ بهره‌برداری دارای دو گونه ارزش اداری و پژوهشی می‌باشد.

مادامی که مطالب آنها مربوط به امور جاری و روزمرّه اداری است دارای ارزش اداری هستند و پس از آنکه از گردش فعالیت‌های روزمره اداری خارج شوند، ارزش تحقیقی و استنادی پیدا می‌کنند و در این حالت است که به آنها «اسناد ملی و تاریخی» اطلاق می‌شود، به این ترتیب اسناد تاریخی شامل کلیه فرامین، مکاتبات و اسناد سیاسی، معاهدات، نوشته‌های اداری، اسناد فضائی، مالی، حقوقی، گزارش‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و برخی از مکاتبات خصوصی دوستانه و خانوادگی است.

اهمیت و اعتبار اسناد تاریخی:   در میان منابع گوناگون تاریخنگاری، بی‌گمان اسناد تاریخی، اصالت و اعتبار بیشتری دارند؛ زیرا هر سند اداری و دیوانی و هر فرمان و نامه رسمی که امروزه در دست ماست، با زمان و رویدادی ویژه و حقیقی بستگی داشته و در نتیجه رابطه مستقیم و طبیعی بین اثر و مؤثر وجود دارد. بعلاوه قضاوت‌ها و داوری‌هایی که درباره آنها می‌شود و آنچه از محتوای آنها استنباط می‌شود، برپایه اعتبار، یقین و اصالت استوار است.

درباره ارزش وجودی این دسته از سرچشمه‌های تاریخ و در مقام مقایسه آنها با دیگر منابع تاریخنگاری باید گفت که اینگونه اسناد و مدارک نه تنها وسیله و ابزاری ارزشمند برای درک تاریخ و شناخت تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اداری، فرهنگی و نظامی یک جامعه هستند، بلکه چون حاصل فعالیتهای اداری و درباره اعمال روزمره زندگی افراد یک اجتماع بوده و برای حفظ روابط جامعه با دستگاه‌های اداری و حاکمه تهیه و تنیم شده و می‌شوند خالی از شائبه، شایعه، دروغ، تظاهر، اغراض خصوصی و ملاحظه‌کاری‌ها تنظیم شده و می‌شوند. همین نقش اساسی و قابل اعتاد که سند در ثبت و ضبط وقایع ایفا می‌کند، از قدیمی‌ترین ایام وقتی در جوامع باستانی پراهمیت و قابل اعتناء است. از این رو با استفاده از این نوع مدارک به اشتباهات، پرده‌پوشی‌ها، مجهولات، گزافه‌گوئی‌ها و بالاخره ملاحظه‌کاری‌های برخی از تاریخ‌نویسان گذشته می‌توان پی برد و حقایق امور را درک و کشف کرد.

بیهقی که در نوشتن کتاب خویش از این مدارک و اسناد، به فراوانی استفاده کرده است در بیان انواع منابع و اخبار می‌گوید:

«اخبار گذشته را دو قسم گویند که آنرا سه، دیگر نشاسند. یا از کسی بباید شنید و یا در کتابی بباید خواند». اما این وضع تنها منحصر به تاریخ نویسان ایرانی نبود بلکه در اروپا نیز تا مدتها، حال به همین منوال بود تا اینکه دانش باستان شناسی پدید آمد و آثار هنری پیشینیان که از کاوش‌ها بدست می‌آمد تا اندازه‌ای مبنای داوری‌های تاریخی قرار گرفت و پس از آن نیز طولی نکشید به اهمیت وجودی اسناد تاریخی و آرشیوی پی برده شد.

به هر حال به سبب اصالت و اعتباری که در مندرجات «اسناد تاریخی» وجود داشت در روش تحقیق و نگارش تاریخ نیز رفته رفته، تغییری حاصل گردید و موجب شد که تاریخی و حقایق تاریخی را از دیدگاه تازه‌تری بررسی نمایند.

امروزه جوامع با سرعت به سوی دانش محور شدن به پیش می‌روند و پیشرفت ملت‌ها مدیون اطلاعات و دانش است. از سوی دیگر اسناد به دلیل ماهیت، شکل گردآوری و تدوین آن از ارزش علمی و تحلیلی فوق‌العاده‌ای برخوردار است با توجه به شرایط اقتصادی جهان، بهره‌گیری از اسناد در توسعه اقتصادی چند سالی است که نیز مورد توجه قرار گرفته است.

یکی از مباحث هیئت اجرایی شورای جهانی آرشیو در شهر سنت پترزبورگ در سال 2003م، بحث اسناد ملی و توسعۀ اقتصادی بود. شاید در نظر اول، یافتن ارتباط جدی بین این دو مقوله، کاری سخت باشد؛ ولی با اندکی کنجکاوی، می‌توان پیوند معنادار و مستقیمی میان این دو پیدا کرد. کاری که در گزارش مرکز مدارک علمی در سال 1358 که بخشهایی از آن دستمایه به این یادداشت قرار گرفته است، به خوبی منعکس است.

در گذشته، دو عامل مهم تولید یعنی «زمین» و «کار» در اقتصاد شناخته شده بود. عامل زمین، تمامی منابع طبیعی درخور بهره‌برداری جامعه را نظیر: نفت، گاز، معادن گوناگون، آب، جنگل، مرتع و نظایر آن در برمی‌گیرد؛ و عامل «نیروی انسانی» که باید در کنار منابع طبیعی قرار گیرد تا در آنها دخل و تصرف کند و از آنها در جهت رفع نیازهای جامعه استفاده نماید. اما بتدریج، کیفیت نیروی انسانی مورد بررسی پیشرفته قرار گرفت و آن نیز، به دو شاخۀ نیروی جسمی و نیروی عقلی تقسیم گردید.

در این میان، هر اندازه منابع طبیعی جامعه غنی باشد، باز هم محدود و پایانپذیر است. این محدودیت، البته نیروی فیزیکی انسان را نیز شامل می‌شود. اما نیروی عقلانی و قدرت اندیشۀ انسان، عملاً منبعی نامحدود و پایان‌ناپذیر می‌باشد. زیرا با استفاده از همین نیروست که می‌توان به اکتشاف، اختراع و تولید پرداخت و جوامع انسانی را به سمت‌و‌سوی توسعه رهنمون ساخت. همچنان که شنیده یا دیده‌ایم که جوامع پیشرفتۀ فاقد منابع فراوان اولیه، بالندگی اقتصادی خود را، مدیون دانش و توانائی فکری افراد جامعۀ خویش بوده‌اند و سرزمین ژاپن، نمونۀ بارز این مدعا ست.

در الگوهای رشد اقتصادی ـ که مبتنی بر افزایش سالیانۀ تولید ناخالص ملی بود ـ عوامل تولید نظیر «کار» و «سرمایه» و ترکیب آنها به نسبتهائی معین، متضمن افزایش سالیانه تولید می‌دانستند. در این موارد، سهم «دانش» و «دانایی» در دورۀ مطالعهۀ ثابت فرض می‌شد و تنها بخش کوچکی از تولیدات ناخالص ملی جامعه، به «دانش» و «دانایی» نسبت داده می‌شد. در حالی که بتدریج این طرز تلقی در نظریه‌های جدیدتر اقتصادی، تغییر کرد و به سهم «دانش» و «دانایی» در مجموعۀ تولید جامعه، اهمیت بیشت‌تری داده شد. به گونه‌ای که در مواردی، بیش از هفتاد درصد تولید ناخالص جامعه، به سهم دانش و تغییر و تحولات ناشی از آن همچون نوآوری در صنایع، اختراع، بهره‌گیری از ابزارهای ارزان‌تر تولیئ و نظایر آن اختصاص یافت.

در حدود سه دهۀ پیش، کشورهای فقیر جهان سوم به دلیل بی‌پولی، خود را عقب مانده می‌نامیدند و معتقد بودند که تنها عامل عقب ماندگی آنها نداشتن پول است. اما کشف چاههای نفت در شماری از این کشورهای و سرازیر شدن پول نفت به خزانۀ آنها، گرهی از مشکلاتشان نگشود و امروزه می‌توان به جرئت گفت که کشورهای ثروتمند جهان سوم، همچنان در چنبرۀ مزمن عقب‌ماندگی دچار هستند.

پس می‌باید برای توسعۀ اقتصادی، به وسائل دیگری متوسل شد و از تجربیات دیگر ملل استفاده کرد. سرمایه گذاریها و توجیهاتی که کشورهای پیشرفته در زمینۀ تحقیقات علمی و فنی به عمل می‌آورند و نیز هزینه‌هائی که در زمینۀ ایجاد و گسترش مراکز آرشیوی نظامهای اطلاعاتی و مراکز و بامکهای اطلاعاتی می‌کنند، هیچکدام بی‌دلیل انجام نمی‌گیرد.

امروزه در چین، علاوه بر آرشیو ملی، بیش از 3750 و در روسیه، بیش از 2660 مرکز وجود دارد. شاید با دقت بیش‌تر بتوانیم رابطۀ مستقیمی بین توسعۀ کشورها و توجه آنها به آرشیوها، کتابخانه‌ها و دیگر مراکز علمی، آشکارتر سازیم.

بدیهی است که برای درماندگیهای ایرانی، می‌باید چاره ایرانی اندیشید و صد البته، آن میزان از تجربیات دیگر ملل را که می‌توان در قالب و نظام «چاره‌جوئی ایرانی» جای داد، به کار بست.

طبیعت توسعه، از سویی نیازمند تغییر دائمی سطح دانش است و از دیگر سو، سرعت و افزایش کاربرد دانش و دانایی را در تأسیسات آن جامعه می‌طلبد. نظریه‌های اقتصادی مبتنی بر اصول ثابت فناوری نادیده گرفتن تغییراتی که در ساختمان اطلاعاتی و اطلاع‌رسانی جامعه به وجود می‌آید، قابل اعتماد و استناد نیست. درجۀ توسعۀ اقتصادی هر کشور، تا حدود زیادی به ترکیب مناسبی از آموزش، فناوری و پژوهشهای علمی آن بستگی دارد که به نوبۀ خود، نیازمندی به موتور محرکه‌ای را به نام «اطلاع» بیشتر می‌کند.

اگر موضوع را از دیدگاه دیگری نگاه کنیم، به این واقعیت پی می‌بریم که اساسی‌ترین عامل تولید در جهان امروز، «اطلاع» می‌باشد. نگاهی سریع به تحولات اقتصادی کشورهای پیرشفته، سه دوران کاملاً مشخص و تا حدودی متمایز از یکدیگر را نشان می‌دهد؛ اول تحول کشاورزی، دوم تحول صنعتی و سوم تحول «اطلاعاتی»، امروزه حتی مبادلۀ اطلاع، به مراتب مهم‌تر و مفیدتر از مبادلۀ کالا و متضمن منافع بسیاری است. امروزه با مفاهیمی نظیر «واسطه‌های اطلاع» یا «دلالهای اطلاع» برمی‌خوریم که کارشان گردآوری داده‌ها و فروش آن به خریداران اطلاع در زمینه‌های علمی، صنعتی، تجاری و غیره است.

آن دسته از کشورهای در حال توسعه ـ که سریعاً مسیر بالندگی اقتصادی را طی می‌کند ـ شکل جدیدی از توسعۀ یافتگی را ارئه می‌دهند که با مسیر و شکل توسعه اقتصادی کشورهای پیشرفته متفاوت است. در این کشورها، تمام فعالیتهای اقتصادی، شتابزده است و رشد پاره‌ای از بخشهای اقتصادی ـ که منوط به رشد دیگر بخشها است ـ به علت همین شتابزدگی، نابهنگام شروع شده و نظم و تکامل طبیعی رشد و توسعه را برهم زده است. این کشورها، هم می‌خواهند بیدرنگ صنعتی شوند و هم کشاورزی؛ هم در زمینۀ خدمات مدیریت از دیگران کم نیاورند. هم روابط بین خود را صلح و صفا دهند و هم موقعیت سیاسی بین‌المللی محرمانه‌ای داشته باشند! باید گفت که خواسته‌های آنها حق به جانب است و زمانه هم این چنین می‌طلبد؛ اما چگونه؟ پاسخ، روشن است! توجه جدی به اهمیت اطلاع و سازمانها و نهادهائی که بتوان از آنها در جریان توسعه مدد گرفت. وجود اطلاعات مفید و سودمند و در عین حال کافی و بموقع، می‌تواند تا حدودی از فشار این بار گران بکاهد و سهم بارزی هم در جریان توسعۀ اقتصادی کشور داشته باشد.

همانطور که در اقتصادی، مفاهیم اقتصادی وابسته و نزدیک به هم را مانند پول و بانک، یکجا مورد مطالعه قرار می‌دهیم، در اینجا نیز مفاهیم «اطلاع» و «بانک اطلاعاتی» یا سازمان اطلاعاتی و مراکز اسنادی را نیز باید باهم به کاربرد؛ زیرا نقش واقعی «اطلاع» به شکل سازمانی و نحوۀ کار مراکز جمع‌آوری و نگهداری و اشاعۀ اطلاعات مربوط است. اگر مفیدترین و بیش‌ترین اطلاعات را در سازمانی گرد آوریم که فاقد مشخصات کامل مراکز اطلاعاتی است، همانقدر بی‌فایده است که حجم زیادی از پول را بدون داشتن هیچگونه سیاست پولی یا بانکی، وارد اقتصاد کشوری کنیم. همانطور که «اطلاع»، باید از خصائصی برخوردار باشد تا در اصطلاح اهل فن «اطلاع» خوانده شود، سازمانی هم که وظیفۀ فرآوری، نگهداری، بازیابی و اشاعۀ آن را به عهده دارد، می‌یابد دارای مشخصاتی باشد. اگر این سازمان بتواند اطلاع صحیح، کافی و بموقع در دسترس پژوهندگان قرار دهد، وظیفۀ خود را درست انجام داده است.

در مقام مقایسه، در کشورهای نظیر ایران، آرشیو ملی می‌یابد نقش مهم‌تری از همتایان خود را در جهان برعهده گیرد و با تأکید بر کمیت و کیفیت بهتر منابع، علاقه به تحقیق و تتبع را افزایش دهد و این قبیل فعالیتها را جهتدار و حتی به سوی توسعه اقتصادی کشور هدایت کند.

آرشیو ملی و سایر مراکز اسنادی را، می‌باید از حالت انبار سند خارج کرد و همانطور که واحدهای صنعتی، مواد اولیه را در فرایند آماده‌سازی، به کالاهای قابل مصرف تبدیل می‌کنند، آرشیو ملی هم، باید بتواند «داده‌های» فرآوردۀ خود را به شکل «اطلاع» عرضه کند. بدیهی است هر آنچه در این فراگرد کوشاتر باشد و برای فرآورده‌هایش، خریداران بیشتری بیابد، موفق‌تر خواهد بود؛ و چه بسا این گله‌مندی تا حدودی درست باشد که در آشنا سازی مردم به اهمیت اسناد و به طور کلی عرضه و تبلیغ آن، کاستیهائی صورت گرفته است!

قطع وابستگیهای اقتصادی، تحولات و تجدید تفکراتی در چارچوب نظامها و بنیادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور موجب می‌شود. نقش استاد و نهادهای استادی در این میان، پروراندن «داده‌ها» و تسهیل در استفاده از آنها به عنوان «اطلاع» است. صنعتگر ایرانی، می‌خواهد بداند از چه موادی برای ساخت قطعات دستگاهی که تاکنون از خارج وارد می‌شده، استفاده کند. می‌خواهد نوع فلز یا دمخور با آب و هوای ایران را بداند. می‌خواهد بداند چه صنعتی را بهتر است از این پس پیشه کند؛ چرا، چگونه و انبوهی از پرسشهای دیگر. نقش ما در این زمینه، جمع‌آوری کامل‌تر، آماده سازی بهتر و عرضه و تبلیغ صحیح‌تر خدمات اطلاعاتی است.

با در اختیار داشتن اطلاعات کافی، صحیح و بموقع و آموختن و مهارتهای لازم به نیروی کار، می‌توان پدیدۀ فکر را به جای عین عامل تولید وارد کرد و با ساختن زمینه‌های مناسب، تولیدات صنعتی یا کشاورزی جامعه را، از این طریق ارزان تقویت نمود و این کار را جانشین ورود صنعت مونتاژ محض کرد. این نوع واردات، باید با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی کشور انجام گیرد. در این صورت، بدیهی است که ترقیات دیگر جوامع را، می‌توان در عین ارزانی، با شرایط موجود وفق داد و با فرهنگ و اوضاع و احوال ایران سازگار نمود و نتیجه بهینه به دست آورد.

اگر مفاهیم «اسناد»، «اطلاعات» و «خدمات اطلاعاتی» و تأثیر آنها بر توسعۀ اقتصادی کشورمان آشکار شود، ضرورت توجه بیش‌تر به «اسناد اقتصادی» و در نهایت «آرشیو ملی» روشن‌تر می‌شود و آنگاه همه، موظف خواهیم شد تا از تخصص و تجربۀ خود، به قصد استقلال اقتصادی کشور، در زمینۀ گردآوری، تنظیم و توصیف، آماده‌سازی و مرمت و اشاعۀ اطلاعات اسنادی، با علاقۀ بیش‌تر و عزم راسخ‌تر، تلاش کنیم.

پرفسور هانس روبرت رویمر 1 در نخستین سفر خود به ایران (1953)، برای اولین‌بار توجه مرا به اهمیت اسناد چاپ نشده از مدارک دیوانی برای پیشرفت تحقیقات تاریخی جلب کرد. او که خود نشر کننده مجموعه‌ای از سواد منشئات تاریخی تصنیف عبدالله مروارید و موسوم به شرفنامه است 2 می‌گفت: نوشتن تاریخ دقیق ایران که حاوی مطالب اساسی در زمینه‌های اجتماعی و در برگیرندۀ کلیۀ وقایع باشد، امکان‌پذیر نخواهد بود؛ مگر آنکه به جمع‌آوری اسناد ناشناخته و دور مانده بپردازیم و به نشر علمی و انتقادی آنها مبادرت کنیم.

مدتی دراز نکشید که او خطابۀ قابل توجهی در همین موضوع در کنگرۀ شرقشناسان ایراد کرد و من توفیق یافتم ترجمه گونه‌ای از آن مقاله را به روایت دکتر هربرت هورست3 و به تحریر فارسی خود منتشر کنم.4 ضمناً در حواشی آن مقاله اطلاعاتی را که در آن سالها از وضع بعضی از مجموعه‌های اسناد در ایران به دست آورده بودند، درج کردم. آن مقاله به طور نسبی در میان بعضی از فضلای ایران مورد توجه قرار گرفت. از آن وقت به بعد، تجسس دامنه‌دار و بیشتری را در زمینۀ گردآوری اسناد آغاز کردم. هرچه پیشتر می‌آمدم بیشتر بر اهمیت و وسعت دامنۀ اسناد چاپ نشدۀ ایران وقوف می‌یافتم و به این اعتقاد رسیدم که او رسیده بود. گواه روشن همین چند جلد کتابی است که در تاریخ ایران نوشته شده است و اکثراً نقل و جمعی است از چند کتاب شناخته.

پس نشر ترجمۀ مقالۀ پروفسور رویمر به زبان فارسی آغاز مبارکی بود در جمع‌آوری و نشر علمی اسناد ایرانی، اینک که مجموعه‌ای از طرف ارادتمندانش به نام او چاپ می‌شود بی‌مناسبت نیست وضع موجود اسناد در ایران برای محققان تاریخ گفته شود. 5

در قرون پیش مجموعه‌های مستقلی که از اسناد تاریخی و شرعی و عرفی تهیه و کتابت می‌شد (حتى آن اسنادی که در مجموعه‌های مختلف و جنگهای خطی 6 استنساخ می‌گردید) معمولاً و بیشتر به واسطۀ فوائد ادبی آنها بمانند رسائل رشیدالدین وطواط و قائم‌مقام و نظایر آنها و به منظور ارائۀ نمونه‌های خوب از فن نویسندگی و اصول ترسل بود و بدین جهات بود که مورد علاقۀ اهل نظر و ادب و مخصوصاً مترسلان و منشیان و ادیبان قرار می‌گرفت. آن مجموعه‌ها در آن روزگاران، نمونه‌هایی شایسته و برازنده برای تعلیم آداب فن توسط و دبیری بود. در حالی که امروزه آن مجموعه‌ها از نظر احتواء بر اسناد تاریخی و دیوانی مورد استفاده خواهند بود. از میان مجموعه‌های مستقل قدیم «عتبة الکتبة» تألیف مؤیدالدوله علی جوینی (تهران، 1329)، «التوسل الی الترسل» تألیف بهاءالدین محمد بغدادی (تهران، 1315)، «ریاض الانشاء» تألیف عمادالدین محمود کاوان (حیدرآباد دکن، 1948)، مکاتبات رشیدی یا سوانح الافکار» جمع مولانا محمد ابرقوهی (لاهور، 1947) را می‌توان برشمرد که هر یک واجد اطلاعات و دقایق خاص مربوط به یک دورۀ تاریخی یا ایام وسیعتری است و طبعاً مورخ را از تحقیق در آنها گزیر و گریزی نیست.7

اخیراً اینجانب موفق به چاپ عکس مجموعه‌ای به نام «المختارات من الرسائل» شدم که نسخۀ خطی منحصر به فرد آن در کتابخانۀ وزیری (مسجد جامع یزد) به دست آمد و به سرمایۀ انجمن آثار ملی به چاپ رسید (تهران، 1355). این مجموعه یکی از نمونه‌های بسیار عالی از منشئات تاریخی تا قرن هفتم هجری است. اگرچه مؤلف را نظر بر آن بوده است که مجموعه‌اش سرمشق نویسندگی و مهارت‌یابی در فن ترسل باشد، امروزه از جهت استنادات تاریخی مورد استفادۀ محققان خواهد بود.8

درین سالهای اخیر جلد اول «منشاء الانشاء» اثر قلم نظام‌الدین عبدالواسع نظامی تألیف شده توسط ابوالقاسم شهاب‌الدین احمد خوافی متخلص به منشی (تهران، 1357) و «همایون نامه» تألیف محمد بن جمال‌الاسلام یزدی ملقب به منشی (تهران، 1356) هر دو به کوشش رکن‌الدین همایونفرخ و «سوانح الافکار رشیدی» تألیف رشیدالدین فضل الله همدانی (که قدیماً به نام مکاتبات توسط محمد شفیع طبع شده بود) بر اساس نسخ تازه باب به اهتمام محمدتقی دانش پژوه (تهران، 1358) انتشار یافته است و از همین زمره است مجموعۀ بزرگ و مهمی از منشئات که در قرن نهم توسط جلال‌الدین یوسف اهل، بالغ بر ششصد و پنجاه نامۀ دیوانی و اقسام دیگر به نام «فرائد غیاثی» جمع‌آوری شده و به اهتمام حشمت مؤید به صورتی منقح تصحیح و نیمی از آن در دو جلد به طبع رسیده است (تهران، 1356-1358). مجموعه‌هایی از این سنخ که در ممالک دیگر به طبع رسیده موضوع مقاله‌ای جداست و چون فعلاً این گفتار به اسناد طبع شده در ایران اختصاص دارد از معرفی آنها خودداری می‌شود.

از میان مجموعه‌های جدیدتر، منشئات میرزا مهدی خان استرآبادی از عصر نادرشاه افشار (چند چاپ دارد) و «سفینة الانشاء» میرزا محمد منشی نائینی (جمع‌آوری سال 1266 که چاپ نشده) و «مخزن الانشاء» (خط و چاپ میرزا رضا کلهر، تهران، 1286 قمری) و مجموعه‌های منشئات قائم مقام فراهانی، معتمدالدوله نشاط اصفهانی، محمودخان ملک الشعراء صبا، فرهاد میرزا معتمدالدوله، محسن میرزا میرآخور، شیخ الرئیس حیرت قاجار موسوم به «منتخب النفیس من رسائل شیخ الرئیس» همه از آثار مهم دورۀ قاجاری 9 و قابل ذکر است و همه به طبع رسیده است.

یک دسته از منشئات هم داریم که نوشتۀ شاعران و دانشمندان است. این آثار تنها از حیث سبک‌شناسی و مضامین حکمی و ادبی و وقوف بر احوال نویسندگان مفید نیست، بلکه از جهت اطلاع بر عصر و زمان صاحب منشئات و کیفیات اجتماعی دوران آنان محتوی اطلاعات دقیق و صحیح است و می‌توانیم مکاتیب سنائی (علیگره، 1962)، رشیدالدین وطواط (تهران، 1228)، فضائل الانام من رسائل حجة الاسلام غزالی (چاپ اقبال، تهران، 1333) (چاپ مؤید ثابتی، تهران، 1333)، خاقانی (تهران، 1349) را از این گروه بیاوریم.

***

متأسفانه در کتب تاریخی ما مرسوم نبوده است که متن دقیق و کامل اسناد نقل و درج شود. لذا مواردی که نص مناشیر و فرامین و اسناد و احکام در متون آورده شده باشد کم است، نظیر آنچه در «جامع مفیدی» تألیف محمد مفید مستوفی بافقی آمده است و عجب است که این مؤلف دو فقره «نشان» را در جلد سوم کتاب ضمن احوال خود مندرج ساخته است. 10در خلاصة التواریخ و احسن التواریخ هم چند متن سند دیده می‌شود.

در عصر قاجاری به طور اخص مرسوم شده بود که مکاتبات رجال خوش خط و صاحب سبک را همانند قطعات خطوط خوش به صورت قطعه و مرقع بر مقوا می‌چسبانیدند. بدین تمهید، خوشبختانه عده‌ای از نامه‌ها و فرامین آن عصر که جنبۀ تاریخی دارد، محفوظ مانده است، مانند خطوطی از عباس میرزا، قائم مقام، محمدشاه قاجار، امیر نظام گروسی، میرزا علی خان امین‌الدوله و دیگران.

در ختام مقدمه باید گفت که در کتب «ترسل» یعنی اصول نامه‌نگاری نیز متونی به عنوان احکام و نامه‌ها و مناشیر و غیره مندرج است، ولی درست نمی‌توان بدانها برای تحقیقات تاریخی استناد جست. زیرا معمولاً این نوع نامه‌ها را نویسندگان «ترسل» شخصاً می‌پرداخته‌اند تا خوانندگان و نوآموزان فن را سرمشق باشد. اگر این نمونه‌ها واقعاً بر اساس نصوص اصلی باشد، باز بیم تصرفات در آنها می‌رود. هم ممکن است خلاصه شده باشد و هم تغییر و تبدیل در آنها اتفاق افتاده باشد. کما اینکه در مجموعۀ «المختارات من الرسائل» گاه نام مخاطبان رقعه را حذف کرده‌اند.

اسناد دورۀ قاجار:  

در دورۀ قاجاری مرسوم بود شخصی که مسئولیت اصلی یکی از دستگاههای حکومتی را بر عهده داشت اسناد و اوراق را نزد خود، یعنی در خانۀ شخصی، نگاه می‌داشت و طبعاً اغلب اسناد دیوانی در خاندانها به ارث منتقل می‌شد و از دست می‌رفت. در مواردی که سلب منصب از شخص می‌شد مقدار زیادی از اوراق و اسناد که در دستگاه آن شخص می‌ماند با اوراق شخصی او مخلوط و تلف می‌شد و اگر نزد اخلاف آنان به جای می‌ماند در دسترس نمی‌بود.

اینجا مناسبت دارد قضیه‌ای را نقل کنیم که اعتمادالسلطنه در روزنامۀ خاطرات خود نوشته است و حکایتی است تام و تمام از وضعی که اسناد مملکتی در ایران می‌داشته است. تفصیل را ضمن مقاله ای در مجلۀ سخن گفته‌ام. به حاشیۀ شمارۀ 15 مراجعه شود.

«سه‌شنبه 7 (رمضان 1304 قمری) ــ نهصد و هفتاد پاکت سر بسته که غالباً نوشتجات سفرای ایران در خارج و اغلب مراسلات سفرای خارجه در ایران و نوشتجات سرحدداران و غیره بود در میان نوشتجات میرزا سعیدخان (مؤتمن الملک) مرحوم، پسرش جمع کرده حضور شاه فرستاده بود. این پاکتها از بیست سال قبل بود الی چهارده سال قبل. به خیال خود خدمت کرده بود. اما پدرش را تا ابدالدهر بد نام کرده است. وزیر خارجه که این طور بی‌مبادلات باشد وای به حال ایران … .

نوشتجات را به ملک‌الشعرا دادند که در کتاب بچسباند. اما در دیباچه ننویسند که چطور این کاغذها پیدا شده. شاه می‌فرمودند از قرار گفتۀ همین پسر وزیر مرحوم غالب نوشتجات را نخوانده به آب می‌انداخت» (ص 567).

در یکی از این مجموعه‌های جلد شدۀ موجود در وزارت خارجه، این عبارت بر پشت آن نوشته و چسبانیده شده است:

«بر حسب امر اقدس … این مجموعه که مشتمل است بر نوشتجات متعلقه به ادارۀ وزارت امورخارجۀ دولت علیۀ ایران … که در نوبت وزارت و حمایت مرحوم مبرور جناب رضوان مآب میرزا سعید خان وزیر امورخارجه طاب ثراه به واسطۀ کثرت مشاغل آن مرحوم و فراموشی و تفرق خیال در ضمن پاکتهای متعدد و سربسته و ناخوانده مانده بود و به واسطۀ علم و احاطۀ بندگان اعلیحضرت شاهنشاهی روحنا فداه که از طریق عدیده عموم مطالب بر رای بیضا ضیای همیون مکشوف می‌گردد موجب تفریط و خللی در امور دولت علیه نشده بود در هذه السنۀ 1304 مطابق سال فرخنده فال تنگوزئیل خجسته دلیل محض اطلاع بر امور سالفه و ضبط تاریخ به حلیۀ تدوین و ترتیب مزین گردید».

هنوز در عده‌ای از خانواده‌های مهم و قدیمی ایران مقادیر زیادی از اسناد عصر قاجاری موجود است. فی المثل تا چند سال قبل، اسناد خانوادۀ مستوفی الممالک یعنی سه نسل (از عصر ناصرالدین شاه تا احمد شاه) در خانۀ میرزا حسن خان مستوفی الممالک 1292-1351ق. باقی بود، تا اینکه یکی از علاقه‌مندان فاضل آقای سید مهدی موسوی آن را خریداری کرد. این مجموعه در حقیقت آرشیو مالی ایران از عصر قاجاری است.

از همین قبیل است اسناد خاندان وجیه‌الله میرزا سپهسالار (1271-1322ق) که در چند فقره به فروش رسید. قسمتی از آن را کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران و قسمتی را سازمان اسناد ملی خریداری کرد. مقداری هم به دست مجموعه‌داران افتاد. این اسناد به مناسبت آنکه آقا وجیه سالها در شهرهای مختلف حاکم بود و نیز در امور نظامی مملکت دخیل خالی از اهمیت نیست و مخصوصاً از این حیث که به مناسبت انتساب سببی او با خانوادۀ میرزا حسین خان سپهسالار (1243-1299ق) قسمتی از اسناد خاندان سپهسالار هم درین مجموعه وارد شده است.

اما از طرفی اسناد بسیار قابل توجه فرخ خان امین‌الدوله غفاری (متوفی در 1288ق) که مخصوصاً برای تحقیق در تاریخ وقایع هرات در عصر ناصری مفید است به وسیلۀ مرحوم حسنعلی ــ معاون‌الدوله غفاری (از اخلافش) به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران واگذار شد و تاکنون پنج مجلد از میان اسناد آن به چاپ رسیده است.

از زمان ایجاد تشکیلات نوین مملکتی در ایران، که حصول مشروطیت موجب تأسیس پارلمان و تشکیل وزارتخانه‌ها و سایر سازمانهای جدید اداری شد (یعنی از 1325 قمری)، اسناد هر یک از وزراتخانه‌ها در همان وزارتخانه نگاه‌داری می‌شود. این وضع و اسلوب جهانی در دوره‌های بعد به تدریج استواری و قوت گرفت.

تأسیس سازمان اسناد:  

فکر تأسیس آرشیو ملی از بیست و چند سال پیش پیدا شد. مخصوصاً از آن زمان که یونسکو به کمیسیونهای ملی توصیه کرد. کمیته‌ای خاص آرشیو ایجاد کنند تا فکر تأسیس آرشیو ملی و نگاهبانی اسناد ترویج شود. در ایران هم کمیته‌ای بدین منظور در شهریور سال 1338 به وجود آمد.11 این کمیته پس از دو سال بحث و فحص طرحی دربارۀ ایجاد آرشیو ملی تهیه و برای تصویب قانونی به مراجع دولتی تسلیم کرد. نبودن آرشیو ملی در ایران، در آن ایام، مرا بر آن داشت که به مناسبت مراسم واگذاری مجموعۀ اسناد و کتب سید جمال‌الدین اسدآبادی (افغانی) به کتابخانۀ مجلس شورا از طرف خاندان مهدوی12 مقاله‌ای تحت عنوان «دیوان اسناد» بنویسم تا مگر که آن طرح به جریان بیفتد و با تصویب قانون جمع‌آوری اسناد شروع شود. 13

از آن پس، فکر تأسیس آرشیو ملی در مراکز دولتی توسعۀ بیشتری گرفت و روز به روز احتیاج به وجود چنین مرکزی بیشتر احساس می‌شد. بالاخره قانون آرشیو در سال 1351 به تصویب مجلس رسید و سازمان اسناد ملی ایران از ضمائم سازمان امور اداری و استخدامی (وابسته به نخست وزیری) به وجود آمد. در حال حاضر این سازمان موظف به جمع‌آوری اسناد و بازشناسی و دسته‌بندی آنها ست.14

مراکز کنونی نگاه‌داری اسناد:  

اسنادی که در حال حاضر در ایران موجود است به دو دسته تقسیم‌پذیر است. یک دسته آنها ست که در مجموعه‌ها و مراکز عمومی مملکت نگاه‌داری می‌شود. دستۀ دیگر آنها ست که نزد اشخاص و از گروه مجموعه‌های خصوصی شمرده می‌شود.

نام مراکز عمومی که اسناد قدیمی در اختیار دارند (و البته اکثر آنها از اسناد دورۀ قاجاری است) به ترتریب اهمیت بدین شرح است:

1. «اطاق اسناد» که محل نگاه‌داری اسناد سلطنتی عصر قاجاری است. این مرکز جزئی از ادارۀ بیوتات سلطنتی بود و تاکنون تنظیم و تربیتی پیدا نکرده است و فهرست ندارد. ظاهراً بیشتر اسناد موجود در آن از دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار است.

2. وزارت امور خارجه:   دارای دو دسته از اسناد عصر قاجاری است. یک دسته آنها ست که از ابتدا در وزارت امور خارجه نگاه‌داری می‌شد و به «بایگانی راکد» شهرت گرفته است. دستۀ دیگر مجموعه‌های جلد شده و جلد ناشده‌ای است که از آن دربار قاجاری بود و در دورۀ پهلوی اول به وزارت خارجه انتقال یافت و اکنون در کتابخانۀ وزارت امور خارجه نگاهداری می‌شود. قسمتی از این مجموعه‌ها به دستور ناصرالدین شاه قاجار تجلید شده است.15 برای فهرست‌نویسی اسناد وزارت امور خارجه نخستین بار علی‌اصغر حکمت در سال 1332 اقدامی کرد که ناتمام ماند تا اینکه در طول ده سال بیش از انقلاب نسبت به فهرست‌نویسی آنجا اقدام شد.16

3. سازمان اسناد ملی ایران، به طوری که گفته شد این سازمان طبق قانون برای نگاهبانی تمام اسناد مملکتی در سال 1351 به وجود آمد. سازمان توانسته است معدودی اسناد از دوران صفوی و افشار و زندیه از راه خریداری تهیه کند. ولی از اسناد دورۀ قاجاری مقادیر معتنابهی جمع شده است. مهمترین مجموعه‌های خریداری شده از آن علاءالدوله، احتشام‌الدوله، ظل السلطان است.17

4. کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، درین کتابخانه مجموعه‌های متعددی از اسناد هست. شرح و معرفی هر یک ضمن فهرست نسخه‌های خطی آنجا در شانزده مجلد تألیف محمدتقی دانش‌پژوه (تهران، 1320-1345) آمده است. ولی هنوز قسمتهایی از مجموعه فهرست نشده. این کتابخانه مقادیری هم میکروفیلم و عکس از اسنادی که در کتابخانه‌های دیگر و مجموعه‌های خصوصی هست تهیه کرده است. ضمناً چنانکه گفتیم طبق قراردادی که با سازمان اسناد ملی ــ ایران منعقد کرد یکی از فعالیتهای مشترکشان عکس‌برداری از اسناد ادارات و فرمانداریهای ولایات است.

5. سازمان اوقاف که زمانی جزء وزارت معارف و بعد نخست‌وزیری بود و اکنون استقلال دارد در اکثر ولایات ایران شعبه دارد. در سازمان اوقاف و شعب آن اصل یا سواد وقفنامه‌ها موجود است.

6. کتابخانه‌های دوگانۀ مجلس (یعنی مجلس شورای ملی و مجلس سنای قدیم) در این دو کتابخانه مجموعه‌هایی از اسناد، خواه به صورت مجلد و خواه به صورت اوراق موجود است. یکی از مجموعه‌های قابل توجه کتابخانۀ مجلس شورای ملی قدیم فردهای جزء جمع اهدایی خاندان امین‌الضرب و مجموعۀ دفاتر مالیاتی آذربایجان در دوران پیشکاری وثوق‌الدوله و فردهای اهدایی احمد متین دفتری است18 و نیز مجموعۀ اسناد سید جمال‌الدین افغانی، در کتابخانۀ مجلس سنا هم مجموعه‌های کتابچه‌های حکومت ظل السلطان در اصفهان بسیار بااهمیت است.

7. وزارت دارایی، در این وزارتخانه مقداری از اسناد مالیاتی مملکت که بقایای عصر قاجار است باقی مانده است.

ناگفته نماند در محل وزارت مالیه یعنی عمارت خوابگاه ناصرالدین شاه تا چند سال پیش مقادیر زیادی اسناد قدیم وزارت مالیه موجود بود. چون در عهد وزارت سرلشکر ضرغام قصد تخریب این عمارت پیش آمد شبانه اسناد بسیار گرانقدر قدیمی آنجا را به زیر زمین و حمامی مخروبه منتقل کردند که آب و رطوبت موجب از میان رفتن اکثر اسناد شد.

8. در کتابخانه‌های ملک (تهران)، وزیری (یزد)، ملی (تبریز) و بعضی کتابخانه‌های ولایات به تفاریق اسنادی هست.

مجموعه‌های خصوصی اسناد درست شناخته نیست، زیرا مالکان آنها معمولاً آمادگی و میل ندارند که اسناد خود را معرفی کنند. باید دانست که در خانواده‌های مهمی که در عصر قاجاری مسئولیت امور مملکتی را داشته‌اند اسناد قدیم موجود بوده و هست. معرفی این مجموعه‌ها به مقالۀ خاصی موکول می‌شود تا بتوان به طور کامل به وصف آنها پرداخت.

در طی سی سال اخیر، کسانی که پی به اهمیت اسناد تاریخی برده‌اند (خواه به علت آنکه این نوع اسناد جنبۀ مادی و عتیقه‌ای پیدا کرده است و خواه از لحاظ اینکه خود به تحقیقات تاریخی علاقه داشته اند) توانسته‌اند به تدریج مجموعه‌هایی از اسناد قدیمی را گوشه و کنار خریداری و جمع آوری کنند. و این موجب حفظ و ماندگاری بسیاری اسناد شده است.19

انواع اسناد:  

اهم اسنادی که در حال حاضر موجود است و با آنکه پراکنده مانده و باید جمع آوری شود بر چند نوع است:

ـ کتابچه‌های دستورالعمل مربوط به جمع و خرج مملکتی و ولایتی و جزء جمع آنها.

ـ کتابچه‌های مالیاتی مملکتی و ولایتی (بنیچه‌ها،

ـ کتابچه‌های احصاء نفوس،

ـ اسناد دیوانی اعم از فرمان، دستخط، نشان، منشور، مثال، رقعه، حکم، ابلاغ، تلگرافات و غیره،

ـ وقفنامه‌ها،

ـ غبالجات و پنچاقهای ملکی و اسناد شرعی معاملاتی و قباله‌های نکاح،20

ـ اسناد و مکاتبات تجاری، اعم از دفاتر کپیه و عین مکاتبات،

ـ فردهای مالیاتی و جمع و خرج و حقوق‌ها،

ـ دفاتر محاسباتی تجار و کسبه و دفاتر و خرج روزانه اشخاص که از لحاظ مطالعات مربوط به اوراق بسیار مهم است،

ـ کتابچه‌های گزارش مأموریت و تفتیش در ولایات که آنها را روزنامۀ سفر و سفرنامه هم می‌نامند،

ـ مکاتبات بین رجال و اشخاص، مخصوصاً از زمرۀ آنچه از عصر ناصری و دورۀ انقلاب مشروطیت مرسوم بوده است،

یک دسته از اسناد که از نظر تاریخی بسیار مهم است ولی بر روی کاغذ نیست کتاب‌های سنگی و کاشی است که در افواه عمومی به «لوح تاریخ» مشهور است. قسمتی از این نوع کتابه‌ها عبارت است از فرمانهای معافیت مالیاتی که اکثراً در مساجد جامع نصب است، دستور ایجاد ساختمان یا مرمت آن، وقفنامه‌ها و … ظاهراً نخستین فاضل ایرانی که در ایران به نقل و شرح این نوع کتابه‌ها پرداخت ذبیح بهروز است. او دو فرمان سنگی از عهد ناصرالدین شاه را که مربوط به الغای مالیات حمامی و سلمانی و نان و گوشت بود نشر کرد. 21

تردید نیست که عکس‌برداری و نقل مطلب کتابه‌ها برای تحقیقات لازم است و به همین ملاحظه بوده است که در پانزده سال اخیر ایرانیان به جمع آوری آنها توجه کرده‌اند و مخصوصاً متن یا مضمون این کتیبه‌ها را در کتبی که در وصف ابنیۀ تاریخی و آثار باستانی تألیف شده است آورده‌اند. 22

سابقۀ نقل و ثبت و نشر نصوص اسناد چاپ نشده با رعایت اصول علمی و انتقادی دراز نیست. شاید مرحوم محمد قزوینی که نامۀ امیر تیمور به شارل ششم پادشاه فرانسه را منتشر کرد، نخستین کسی است که قاعدۀ علمی انتشار اسناد را به ایرانیان آموخت.23 پیش از آن گاهی نسبت به ثبت و ضبط اسناد توجه شده بود ولی چون احتمالاً رعایت ضوابط در آنها نمی‌شده است نمی‌توان کاملاً به آن نصوص اعتماد کرد. 24

بهر تقدیر، با عنایتی که مرحوم قزوینی به نشر این نوع از مدارک تاریخی مبذول داشت دانشمندان و فضلای ایرانی به جمع و نشر اسناد رغبت کردند و متن عدۀ زیادی از فرامین و نامه‌ها و منشورهای چاپ نشده در مجله‌های ایران به چاپ رسید. 25مخصوصاً در مجله‌های آینده، ارمغان، مهر، یادگار، یغما، فرهنگ ایران زمین، راهنمای کتاب، وحید، خاطرات وحید، بررسیهای تاریخی فرامین و اسناد زیاد به چاپ رسیده است.

خوشبختانه در بیست سالۀ اخیر مرسوم شده است که محققان، مجموعه‌هایی از اسناد به چاپ می‌رسانند. مخصوصاً انتشار مجموعه‌هایی که دربارۀ یک واقعه یا یک شخص و موضوع خاص است، موجب پیشرفت عمده در تحقیقات تاریخی است. 26

تأسیس مراکز تحقیقات و محلات تاریخی:

نخستین بار ستاد ارتش ایران به نشر مجله‌ای خاص و مستقل به نام «بررسیهای تاریخی» اهتمام کرد. معمولاً در هر شماره از این مجله تعدادی اسناد چاپ نشده نشر شده است. 27

پس از آن نشریۀ مستقل دیگری برای نشر اسناد و مقالات تاریخی به زبان فارسی و در ایران توسط ابراهیم صفائی به وجود آمد. او آن را نشریۀ «انجمن تاریخ» (تأسیس شده توسط خود) نام گذارده است. 28

فرهنگستان ادب و هنر ایران در سال 1353 به تأسیس «انجمن تاریخ» مبادرت کرد. این انجمن که جنبۀ رسمی و مملکتی دارد یکی از وظایفش جمع آوری و نشر اسناد است. 29

جدیدترین کاری که در زمینۀ تاریخی و نشر اسناد آغاز شده نشر مجلۀ «تاریخ» است، این مجله از طرف گروه تاریخ دانشگاه تهران تهیه و طبع می‌شود. 30

جهانگیر قائم مقامی کتابی تحت عنوان «مقدمه‌ای بر شناخت اسناد تاریخی» نوشته است که برای آشنا شدن با اصول فرمان نویسی و اسناد ایرانی بسیار مفید ست. 31

از زمرۀ کتابهایی که در مطالعۀ اسناد تاریخی و حل مشکلات اصطلاحات آنها مفید خواهد بود کتاب «اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی» تألیف حسن انوری است. این دو کتاب را باید از کوششهای ثمربخشی دانست که در زمینۀ مطالعۀ اسناد تاریخی تألیف شده است. 32

در دوره‌های مجله‌های راهنمای کتاب و آینده قسمتی به اسناد و مدارک چاپ نشده اختصاص یافته است.

***دکتر کیانوش کیانی هفت‌لنگ: مشاور عالی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ـ معاون اسبق سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران

به مناسبت 17 اردیبهشت روز اسناد ملی و میراث مکتوب

1.         Hans R. Roemer.

2.         Staatsschreiben der Timuridenzeit, Wiesbaden, 1952.

دربارۀ این کتاب شرحی نوشته‌ام که در مجلۀ مهر سال هشتم (1331) صفحات 640-644 چاپ شده است.

3.         Heribert Horst.

4.         گردآوری مکاتبات تاریخی ایران، فرهنگ ایران زمین، 4(1335): 145-158.

5.         بنابراین، درین مقاله از اسناد ایرانی که خارج از قلمرو فعلی ایران است، بحثی نمی‌شود. از کتب و مقالاتی هم که مربوط به اسناد ایرانی در زبانها و ممالک دیگر نشر شده است، سخنی به میان نمی‌آید، فقط باید متذکر شوم که آقای بوت فراگنر (B. Fragner) فهرستی از فرامین سلاطین ایران را که تاکنون چاپ شده، جمع آوری کرده است و در فرایبورگ آلمان (1358) چاپ شده است به این مشخصات:

Repertorium Persischer Herrscherurkunden Publizierte originalur Kunden (bis 1848). Freiburg, 1980.

6.         مخصوصاً جنگهای متعدد از دوران صفوی موجود ست که محتوی سواد اسناد تاریخی و احکام و منشورها و رقمهای دولتی و عرفی است. به طور مثال مراجعه شود به فهرستهای نسخ خطی تألیف محمدتقی دانش پژوه مربوط به کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران (16 جلد) که در مورد عده‌ای از جنگها، فهرست تحلیلی و تفصیلی تهیه شده است. مندرجات این نوع جنگ و مجموعه عبارت است از شعرهای پراکنده و رسالات و منظومات و ملتقظات کتب و همچنین فرامین و مکتوبات و آثار مختلف دیگر.

نمونۀ اصلی از مجموعۀ منشئات و ترسل عصر صفوی مجموعه‌ای است بیاضی متعلق به کتابخانۀ مجلس شورای ملی که به صورت عکسی آن را در فرهنگ ایران زمین جلد 23 (1357) طبع کرده ام. درین بیاض متن بسیاری از منشئات رسمی آمده است.

7.         مراجعه شود به سلسلۀ مقالات محمدتقی دانش پژوه تحت عنوان «دبیری و نویسندگی» که در مجلۀ هنر و مردم شماره‌های 114 تا 118 (1351ش) چاپ شده است. دانش پژوه درین سلسله مقالات، بیشتر مجموعه‌های منشئات و ترسل، اعم از خطی چاپی را که تاکنون شناخته شده، معرفی کرده است.

8.         اسناد متعددی درین مجموعه مخصوصاً برای سلسله‌های اتابکان آذربایجان و سلاجقۀ اصفهان هست که در جای دیگر نشانی از آنها نیست. من به تفصیل در مقدمۀ خود آن فوائد را باز گفته‌ام و دو سندش را به طور جداگانه و نمونه چاپ کرده‌ام:

تربیت نظام و تربیت بهائی در اصفهان ـ یغما، 29(1355): 670-674. عهدنامۀ اتابک محمد ایلدگزی، تاریخ، جلد اول، شماره دوم (1356): 82-90. و در پی انتشار این عهدنامۀ مهم عباس زریاب خطابه‌ای محققانه ایراد کرد که چاپ خواهد شد.

9.         منشئات این افراد به چاپ رسیده است. نگاه کنید به فهرست کتابهای چاپی فارسی تألیف خانبابا مشار.

10.       جامع مفیدی به کوشش ایرج افشار، تهران، 1340، ص 752-754 و 759-760.

11.       مرکب از اللهیار صالح، سید حسین شهشهانی، عبدالحسین مفتاح از رجال سیاست و دولت، محمود فرهاد معتمد و اصغر مهدوی از دارندگان مجموعۀ اسناد، مهدی بیانی و ایرج افشار از کتابداران، دکتر محسن صبا متخصص امور بایگانی که مسئول کمیته بود ــ اخیراً دکتر محسن صبا در مصاحبه ای، اطلاعات مفیدی در بارۀ اسناد ایرانی و نگاهبانی آنها داده است. این مصاحبه به همت قاسم صافی انجام شده است. نگاه کنید به:

* محسن صبا: اسناد در خدمت تحقیقات تاریخی و نقش مهم کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابداری، 7(1358): 44-59.

12.       سید جمال الدین در دو سفر سال‌های 1304 و 1307 قمری به ایران کتابخانه و اوراق و اسناد شخصی خود را از طریق بوشهر به ایران وارد کرد. وقتی در منزل محمدحسن امین الضرب منزل گرفت آن کتب و اسناد را در آنجا مستقر کرد و چون از ایران تبعید شد کتابها و اسناد نزد امین الضرب باقی ماند. این مجموعۀ نفیس پیش از هشتاد سال در خاندان امین الضرب باقی بود تا اینکه مورد بررسی دکتر اصغر مهدوی قرار گرفت. او تمام آنها را به مجلس شورای ملی واگذار کرد. برای تفصیل نگاه کنید به مقالۀ من: اسناد جدید دربارۀ سید جمال الدین، مجلۀ مهر، 13 (1343): 332-337. همین مقاله در «ساد بیاض»، جلد اول صفحۀ 178-195 (تهران، 1334) تجدید چاپ شده است.

فهرست تحلیلی این مجموعۀ اسناد نشر گردیده است به نام «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده در بارۀ سید جمال الدین مشهور به افغانی»، جمع آوری و تنظیم اصغر مهدوی (و) ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، 1342، 166ص + 217 تصویر.

13.       مجلۀ یغما، 16(1342): 529-534. این مقاله بعداً در کتاب «ساد بیاض» جلد دوم، صفحۀ 179-186 (تهران، 1349) تجدید چاپ شد.

14.       تاکنون اطلاعات خاص که دربارۀ سازمان اسناد ملی ایران نشر شده است به شرح زیر می‌باشد.

+ سیروس پرهام: سازمان اسناد ملی ایران، راهنمای کتاب، 13(1349): 658-662.

+ سیروس پرهام: تأسیس سازمان اسناد ملی ایران، ماهنامۀ سازمان امور اداری و استخدامی کشور، ش 11 (خرداد 1349): 1-5.

S. Parham; Introduction and law of establishament of Iran National Archives. Archivm, 20(1970): 179.

Herbert E. Angel; Archives in developing Countries: Iran as a case study, The American Archivist, 35 (1972) No. 2, pp. 173.

نام سیروس پرهام در بنیان گذاری این سازمان همیشه جاودان می‌ماند و اوست که توانست با اصول و ترتیب صحیح پایه کار را بگذارد و به جمع آوری اسناد دولتی و خریداری اسناد از مجموعه‌های خصوصی بپردازد. اسنادی که از خانواده‌ها خریداری کرده کار بزرگ اوست و من که در طول مدت کار او، به علت مشارکت در جلسات کمیتۀ تقویم (با همکاری اصغر مهدوی) و نیز در یک دوره از شورای اصلی سازمان شاهد خدمات دلسوزانۀ او بودم، باید به چنین توضیحی می‌پرداختم.

از جمله طرحهایی که برای جمع آوری اسناد مملکتی به وجود آمد قرار داد مشترکی بود که بین سازمان مذکور و کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به امضا رسید (البته به امضای رئیس دانشگاه تهران) به منظور آنکه گروههایی مشترکاً به ولایات اعزام شوند و از اسناد و مدارک موجود در ادارات اوقاف و مزارات و نزد خانواده‌ها عکسبرداری کنند و یک نسخه در سازمان و یک نسخه در کتابخانه نگاهداری شود. گروه اول با عضویت دوستان عزیزم دکتر منوچهر ستوده از دانشگاه تهران و رضا ثقفی معاون وقت سازمان اسناد ملی و نویسندۀ این سطور در صفحات گرگان، استرآباد، شاهرود، دامغان، سمنان این خدمت را انجام داد. این سابقه قید شد تا مگر در آینده برای قسمتهای دیگر نیز اقدام مذکور عملی شود. در اینجا فرض است که نام مرحوم مسیح ذبیحی، دوست فاضل گرگانی را بیاورم که درین سفر نهایت همکاری و همراهی را به دوستان خود مبذول کرد.

15.       در مورد چند جلد از آنها قضیه‌ای اتفاق افتاده است که در صفحۀ 577 گفته شد. برای تفصیل به مقاله‌های زیر نگاه کنید:

+ غلامعلی وحید مازندرانی: گنجینه‌ای گرانبها، مجلۀ سخن، 24(1354): 1201-1205.

+ ایرج افشار: مؤتمن الملک انصاری و اسناد سیاسی، مجلۀ سخن، 25 (1355): 111-112.

16.       فهرستهایی که تا حال برای اسناد وزارت خارجه نوشته شده است بدین شرح است:

+ ایرج افشار: فهرست اسناد قاجاری در کتابخانۀ وزارت خارجه، نشریۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران دربارۀ نسخه‌های خطی، دفتر سوم (1342): 105-117.

+ فهرست نامه‌های متبادل بین پادشاهان و سران کشورهای جهان با دربار ایران از تاریخ 18 ژانویه 1807 تا تاریخ 4 مارچ 1926 میلادی/ تهران/ مرکز بررسی و تنظیم اسناد وزارت امورخارجه، 1352، 194+ 30 تصویر (نشریه شمارۀ 1).

فهرست بخشی از اسناد و عهدنامه‌ها و سفرنامه‌ها و رساله‌های دوره قاجاریه، تهران، مرکز بررسی و تنظیم اسناد وزارت امور خارجه، 1354، 344ص (نشریۀ شمارۀ 2).

آنقدر که مطلع شده‌ام در تهیۀ مواد فهرست این دو جلد احمد منزوی کار کرده و تنظیم آنها از غلامعلی وحید مازندرانی و دکتر خانبا بیانی و انتشار آنها مرهون زحمات دکتر بیانی است.

17.       فهرستهایی که تاکنون دربارۀ بخشهایی از اسناد موجود در سازمان ملی ایران نشر شده است بدین شرح است:

+ فهرست اسناد حشمة الدوله، دو گروه آبان 1352 و خرداد 1353 (پلی کپی).

+ فهرست اسناد نخست وزیری (1290-1305)، مهرماه 1350 (پلی کپی).

در نگارش فهارس رضا ثقفی (معاون وقت سازمان اسناد ملی) سهم اساسی برعهده داشته است.

+ ایرج افشار، اسناد سازمان ملی ایران، راهنمای کتاب، 17(1353)، 409-414.

18.       احمد متین دفتری از نواده‌های میرزا هدایت وزیر دفتر (پدر دکتر محمد مصدق) است. وزیر دفتر مدتهای مدید تصدی امور مالیاتی مملکت را به سرپرستی میرزا یوسف مستوفی الممالک بر عهده داشت. قسمتی از فردهای مالیاتی او که در خانواده اش باقی مانده بود توسط متین دفتری به مجلس شورای ملی واگذاری شد. متین دفتری خود در موقع واگذاری فردها دربارۀ اصول فردنویسی و سابقۀ آن مقالۀ بااهمیتی نوشت. نگاه کنید به:

+ احمد متین دفتری: اسناد دیوانی عهد قاجار، راهنمای کتاب، 9(1345): 31-35.

19.       دکتر اصغر مهدوی خود مقاله‌ای دربارۀ مجموعۀ اسنادش نوشته است.

Asghar Mahdavi, Les Archives Aminozzarb, Source pour l’histore economique et sociale de l’Iran (fin de 19e-20e Siecle). Le Monde Iranian et l’Islam, IV (1976 7): 195-222.

دیگر اسنادی که از خصوصی مجموعه‌های انتشار یافته و یا فهرست آنها به چاپ رسیده چنین است:

+ تاریخ سیاسی دورۀ صدرات میرزا حسین مشیرالدوله (تهران، 1325)، جلد دوم آن نخست عنوان: تاریخ روابط سیاسی ایران و عثمانی. «چند سال بعدتر نشر شده است/ تهران: بی تاریخ/

+ از جمله توسط ژان اوبن Jean Aubin در سلسلۀ Archives persanes commentees از اسناد مجموعۀ حسین شهشهانی.

+ غلامرضا فرزانه پور: فهرست اسناد فرامین و مکاتبات تاریخی مجموعۀ آقای حسین شهشهانی. نشریۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران دربارۀ نسخه‌های خطی، 1(1340): 228-270.

+ وصفی از مجموعۀ اسناد فرخ خان امین الدوله و معاون الدوله غفاری توسط اینجانب در مقدمۀ کتاب «مخزن الوقایع» (تهران، 1344) و در مجلۀ یغما، 18(1344): 583-591 و نیز در «سواد و بیاض» جلد دوم (1349): 279-295 آمده است.

+ تاکنون پنج مجلد از مجموعۀ اسناد و مدارک فرخ خان امین الدوله به چاپ رسیده است (جلد اول به کوشش کریم اصفهانیان و قدرت الله روشنی و جلدهای 2-4 به کوشش کریم اصفهانیان و جلد پنجم به کوشش آن دو نفر و حسن عمران) (تهران، 1346-1358). در چاپ سراسر مجلدات این مجموعه مرحوم حسین محبوبی اردکانی نظارت داشته است.

+ فهرست اسناد تاریخی ایران در آرشیو صدرات عثمانی در استانبول، جلد اول، تهیه و تحقیق محمود غروی، تهران، انجمن تاریخ فرهنگستان ادب و هنر ایران: 1357، 53+ 297ص، (انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ش 10).

20.       نمایشگاهی جالب توجه از مقداری قبالۀ نکاحیه در سال 1355 در موزۀ نگارستان (تهران) تشکیل گردید. نگاه کنید به آیدین آغداشلو: قباله‌های نکاح، راهنمای کتاب، 20(2546): 649.

21.       دو فرمان سنگی، مجلۀ علوم عالیه و اقتصاد. ج 2 (1304) ش 1/2: 67-71.

22.       فهرست اهم کتابهایی که در آنها تعداد زیادی از کتیبه‌های موجود در ایران آورده شده بدین شرح است:

ـ محمدتقی مصطفوی: اقلیم پارس، تهران، 1343.

ـ منوچهر ستوده: از آستارا تا استارآباد، تهران، 1349-1356 (پنج جلد تاکنون نشر شده است).

ـ احمد اقتداری: آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، تهران، 1348.

ـ احمد اقتداری: دیار شهریاران، تهران، 1353، (دو جلد).

ـ حسین مدرسی طباطبایی: تربت پاکان، قم، 1355 (دو جلد).

ـ لطف الله هنرفر: گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، 1350 (چاپ دوم).

ـ ایرج افشار: یادگارهای یزد، تهران، 1348-1354 (دو جلد در سه مجلد).

ـ حمید ایزدپناه: آثار باستانی و تاریخی لرستان، تهران، 1350-1355 (دو جلد).

ـ پرویز ورجاوند: سرزمین قزوین، تهران، 1349 (جلد اول).

ـ حسن نراقی: آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران، 1348:

ـ عبدالعلی کارنگ: آثار باستانی آذربایجان، جلد اول (تبریز)، تهران، 1351.

ـ سید جمال ترابی طباطبایی: آثار باستانی آذربایجان، جلد دوم (اردبیل، ارسباران، خلخال، سراب، مشکین شهر، مغان)، تهران، 1355.

ـ عبدالحمید مولوی: آثار باستانی خراسان، جلد اول (جام، نیشابور، سبزوار)، تهران، 1354.

ـ حسین کریمان: قصران (مباحث تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی و مذهبی و وصف آتشگاه، منطقۀ کوهستانی ری باستان و طهران کنونی)، تهران، 1356، (دو جلد).

ـ حسین کریمان: تهران در گذشته و حال، تهران، 1355.

ـ مسعود گلزاری: کرمانشاه ـ کردستان (جلد اول شامل بناها و آثار تاریخی اسدآباد، کنگاور، صحنه)، تهران، 1359.

23.       نامه امیرتیمور گورکان به شارل ششم (پادشاه فرانسه)، کاوه، دورۀ جدید، ش 2 (1239ق) ص 3-6.

ـ احمد اقتداری: خوزستان و کهکیلویه و ممسنی (جغرافیای تاریخی و آثار باستانی)، تهران، 1359.

ـ محمدابراهیم باستانی پاریزی: وادی هفت واد (بحثی تاریخ اجتماعی و آثار تاریخی کرمان)، جلد اول، تهران، 1355.

24.       از جمبه متون وقفنامه‌های مربوط به مشهد رضوی است که قسمتی در مطلع الشمس اعتماد السلطنه آمده و مجموعه‌ای از آنها به دستور میرزا محمدرضا صدیق الدوله توسط میرزا اسمعیل همدانی با همکاری آقا میرزا عبدالعلی در سال 1317 قمری به نام «آثار الرضویة من منتخبات الصدیقة» به چاپ رسیده است (نگاه کنید به فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، تألیف محمدتقی دانش پژوه، جلد دهم، ص 1899-1912).

25.       مشخصات این مقالات را تحت عنوان «فرامین، مکاتیب، اسناد» در فهرست مقالات فارسی (جلد 1-2، تهران، 1340-1365) ثبت کرده‌ام و جمعاً 544 عنوان است.

26.       اهم مجموعه‌هایی که توسط ایرانیان به چاپ رسیده است به ترتیب تاریخ بدین شرح است:

1341 ـ اسناد و مکاتبات سیاسی از تیمور تا شاه اسماعیل، به کوشش عبدالحسین نوائی، تهران، 751 ص.

1342 ـ مجموعۀ اسناد و مدارک چاپ نشده دربارۀ سید جمال الدین مشهور به افغانی، به کوشش اصغر مهدوی و ایرج افشار، تهران، 165ص و 217 تصویر.

1343 ـ اسناد و نامه‌های تاریخی و اجتماعی دورۀ صفویه، به کوشش ذ، تابتیان، تهران، 394ص.

1344 ـ آستانۀ ری، مجموعۀ اسناد و فرامین، به کوشش محمدعلی هدایتی، تهران، 123ص.

1344 ـ اسناد آستانۀ درویش تاج الدین حسن ولی درنیاک، به کوشش محمدتقی دانش پژوه، تهران، 168ص.

1346 ـ اسناد و نامه‌های تاریخی از اوائل دوره‌های اسلامی تا اواخر عهد شاه اسمعیل صفوی، به کوشش علی مؤید ثابتی، تهران، 463ص.

1346 به بعد: مجموعۀ اسناد و مدارک فرخ خان امین الدوله، با مقدمۀ ایرج افشار و حسنعلی غفاری، به کوشش کریم اصفهانیان و قدرت الله روشنی، تهران، 5 جلد.

1346 ـ مجموعۀ اوقاف اصفهان، به کوشش عبدالحسین سپنتا، اصفهان، 438ص.

1346 ـ اسناد سیاسی دوران قاجاریه، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 486ص.

1347 ـ شاه اسمعیل صفوی (اسناد مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفصیلی)، به کوشش عبدالحسین نوائی، تهران، 419ص.

1347 ـ گزارشهای سیاسی علاءالملک، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 188ص.

1348 ـ اسناد مشروطه، به کوشش ابراهیم صفایی، تهران، 192ص.

1348 ـ یکصد و پنجاه سند تاریخی از جلایریان تا پهلوی، به کوشش جهانگیر قائم مقامی، تهران، 432ص.

1348 ـ نامه‌های نویافته، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 180ص.

1349 ـ سواد و بیاض، جلد دوم (قسمت سند و تاریخ)، به کوشش ایرج افشار، تهران، ص 157-511.

1349 ـ اسناد نویافته، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 256ص.

1350 ـ وقفنامۀ ربع رشیدی (الوقفیة الرشیدیة)، زیر نظر مجتبی مینوی و ایرج افشار، چاپ عکسی، تهران، 382ص (چاپ حروفی و انتقادی آن: تهران، 1356).

1350 ـ پنجاه نامۀ تاریخی، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 185ص.

1350 ـ اسناد برگزیده از سپهسالار، ظل السلطان، دبیرالملک، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 160ص.

1350 ـ برگهای تاریخ، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 151ص.

1350 ـ شاه طهماسب صفوی (مجموعۀ … )، به کوشش عبدالحسین نوائی، تهران، 523ص.

1351 ـ خاطرات و اسناد ظهیرالدوله، به کوشش ایرج افشار، تهران، 523ص.

1352 ـ فرمانهای ترکمانان قراقویونلو و آقو قویونلو، به کوشش حسین مدرسی طباطبائی، قم، 166ص.

1352 ـ یکصد سند تاریخی، به کوشش ابراهیم صفائی، تهران، 225ص.

1352 ـ شاه عباس (مجموعۀ اسناد و مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفصیلی)، به کوشش عبدالحسین نوائی، تهران، 286+ 319+ 493ص (سه جلد).

1353 ـ مثالهای صدور صفوی، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی، قم، 66ص.

1354 ـ نامه‌های ادوارد براون به سید حسن تقی زاده، به کوشش عباس زریاب و ایرج افشار، تهران، 223ص.

1354 ـ اسناد فارسی و عربی و ترکی در آرشیو ملی پرتغال دربارۀ هرمز و خلیج فارس، به کوشش جهانگیر قائم مقامی، تهران، 2 جلد.

1355 ـ فهرست آرشیو کلیسای وانک، اصفهان، 55ص.

1355 ـ از آستارا تا استارآباد، (جلدهای 6 و 7)، مسیح ذبیحی و منوچهر ستوده، تهران، 2 جلد.

1357 ـ اسناد بنه ها، جلد اول، اسناد بنه‌های شهرری (غار و فشاپویه)، به اهتمام جواد صفی نژاد، تهران، 341ص.

1357 ـ نامه‌های پراکندۀ قائم مقام فراهانی (بخش یکم نامه‌های مربوط به جنگهای ایران و روسیه)، به کوشش جهانگیر قائم مقامی، تهران، 487+ 37ص.

1358 ـ نامه‌های سیاسی و تاریخی سید الوزراء قائم مقام فراهانی (دربارۀ معاهدۀ صلح ترکمانچای و غرامات آن)، به کوشش جهانگیر قائم مقامی، تهران، 436ص.

1357 ـ پاره‌ای از اسناد ساواک، تهران، 314ص.

1357 ـ مکاتبات مصدق (تلاش برای تشکیل جبهه ملی سوم)، تهران، 215ص (از روی چاپ 1354 که در اروپا شده).

1358 ـ نامه‌های سیاسی دهخدا، به کوشش ایرج افشار، تهران، 140ص.

1359 ـ اوراق تازه‌یاب مشروطیت، به کوشش ایرج افشار، تهران، 670ص.

1359 ـ مبارزه با محمدعلی شاه (اسنادی از فعالیتهای آزادیخواهان ایران در اروپا و استانبول در سالهای 1326-1328 قمری)، به کوشش ایرج افشار، تهران، 130+ 463ص.

27.       این مجله در سال 1345 تأسیس شد و سالی شش شماره به مدت 13 سال انتشار یافت و در اواسط سال 1375 تعطیل شد.

28.       این نشریۀ ابتدا با نام «برگزیده تاریخ» و بعدتر به نام «پژوهشنامۀ انجمن تاریخ» انتشار یافته و تاکنون دوازده جزوه از آن نشر شده است (مرداد 1349 ـ اسفند 1352).

29.       اساسنامۀ انجمن در مجلۀ راهنمای کتاب، 2 (1356): 680-684 چاپ شده است.

30.       این مجله از سال 1355 شروع شد، تاکنون فقط دو شماره نشر شده است.

31.       مقدمه‌ای بر شناخت اسناد تاریخی، تهران، 1350، 498ص.

32.       اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، تهران، 1353، 321ص.

در دنبال این مقاله که راجع به وضع اسناد تاریخی است توضیحی باید اضافه شود و آن دربارۀ لزوم حفظ کلیۀ اسناد مربوط به دوران پهلوی است. آقای غلامحسین ساعدی، نویسندۀ نامدار دو ماه پس از انقلاب متوجه اهمیت این امر بود که ممکن است اسناد آن دوره در معرض اتلاف باشد و اشخاصی با غرض خاص یا به علت ناآگاهی اسنادی را از میان بردارند. پس مقاله‌ای بیدار کننده نوشت و در یکی از روزنامه‌های اردیبهشت 1358 به طبع رسانید و دولت موقت را متوجه ضرورت حفظ اسناد کرد.

آن مقاله یادآور نکته‌هایی درین زمینه است و به رعایت حفظ عقاید نویسنده، عیناً نقل خواهد شد، این نکته ناگفته نماند که برخلاف نظر ایشان در دورۀ قاجاری اسناد احترام چندانی نداشتند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.