جعفر سپهری
در دامنه كوههای غرب دریای خزر یكی از كهنترین شهرهای جهان، و یكی از سرفرازترین شهرهای ایران، استوار و پابرجای ایستاده است. از روزگاران كهن تا به امروز همچون روح جاویدان ایران در برابر دشمنان ستمپیشه تاریخ. نه مغول و نه روس، نه رومی و نه تازی نتوانستند سرشت آن را براندازند. ساختار شهر به دوران كیانیان منسوب است كه دیواره گرداگرد پیرامون آن را كیخسرو برافراشت. در دور نخستین دوره شكوفایی آریاییان، اورارتورها، شهری مهم و ارجمند بود. پندارهای نیك زرتشت پیامبر در این شهر گسترش یافت. از این رو شهر مقدس “آرتاویلا” نامیده شد. آرد كه در واژگان اردوان و اردشیر هم به چشم میخورد به معنی بزرگ و مقدس است و ویل و وین به معنی شهر همچون پنجوین (پنج شهر). در دوران هخامنشیان و سپس اشكانیان مهمترین شهر ساتراپی آذرآبادگان یا آتورپادگان بود. در دوران پیروز ساسانی بازسازی شد. از اینرو بهاذان پیروز و پیروزگرد هم نامیده شده است. ستمپیشهگی امویان و عباسیان باعث شد كه این سرزمین از نخستین نبردجایها و رزمگاههای جنگهای استقلال ایرانیان باشد. دلاور بزرگ ایرانی، بابك خرمدین و یاران سرخجامهاش به مدت 22 سال با خلیفهها جنگیدند و مردانه جان نثار كردند. از پس این نبردها بود كه فرمانروایان ایرانی ساجیان و سالاریان، دیلمی مسافران، در این گوشه پرچم ایران مستقل را برافراشتند. پس از آن، شهر گرفتار روسهای شد و سپس مغول خونخوار آمد كه داستان آن سرآمد خونریزی و سفاكی است.
صوفی بزرگ، فیروزشاه زرینتاج (خورشیدكلاه) نیای بزرگ خاندان صفوی از كردستان به اردبیل مهاجرت كرد. در دوران ایلخانیان، نواده او شیخصفیالدیناردبیلی و نواده شیخ، خواجهعلیسیاهپوش (سیاووش) بودند كه آنجا را دارالعرفان، دارالامان و دارالارشاد نمودند. اوج شكوفایی و بالندگی آن در دوران صفوی بود. پس از اشغال آن توسط متجاوزان عثمانی در دوران ضعف صفویه، این شمشیر بران نادرشاه افشار بود كه آن را به مام میهن بازگرداند. اردبیل یكی از مراكز مهم مشروطهخواهی بود. از این رو آسیب فراوانی به ویژه از سوی روسها به آن رسید.
ساختارهای باستانی
ستم و ویرانی فراوانی بهویژه از سوی روسها بر یادمانهای اردبیل رفته و این سرزمین بیمهابا غارت شده است.
یكی از آثار برجای مانده مسجدجمعه است از دوران سلجوقی كه خود برجای مسجدی كه در دوران حضرت علی (ع) ساخته شده بود قرار گرفته و البته آن مسجد هم پیش از آن آتشكدهای بود سترگ، منسوب به زرتشت پیامبر.
مهمترین ساختار باستانی اردبیل، آرامگاه و گنبد شیخصفیالدیناردبیلی است. این ساختار از شاهكارهای معماری و كاشیكاری در جهان است. بخش اصلی ساختار، گنبد اللهالله، در زمان شیخصدرالدینموسی فرزند شیخصفیالدیناردبیلی در طول ده سال ساخته شده است.
شیخصفی در خانهاش، بله یوسف، كه بیرون از دروازه اسفریس بود، در زیر تك درخت بید، به خاك سپرده شد. در دوران صفویه حیاط ذوزنقهایشكل، رواق، آرامگاه و گنبد شاه اسماعیل، چینیخانه، مسجد جنتسرا، چراغخانه، چلهخانه، آرامگاه پادشاهان صفوی، شهیدگاه و … در میدان عالیقاپو ساخته شدند.
در محوطه صحن اصلی مجموعه، در برابر گنبد اللهالله، سنگ گور مرمرین مادر شاه اسماعیل صفوی، عالمشاه بیگم (حلیمه بیگم آغا)، كه نام اصلی او “مارتا” بوده قرار دارد. مسیحی بودن او سبب شد تا آرامگاه وی خارج از مجموعه اصلی قرار گیرد. مارتا همسر شیخحیدر، دختر اوزونحسن آققویونلو (نصیر بایندر) و دسپیناكاترینا دختر آخرین امپراتور ترابوزان روم، است. مارتا سهم بزرگی در به قدرت رسیدن شاه اسماعیل صفوی و پرورش اندیشههای او داشت. مارتا نقشی ماندگار در تاریخ ایران دارد. (خاندان واپسین امپراتور بیزانس روم، ژان چهارم، پس از اشغال ترابوزان به دست امپراتوری عثمانی به دربار بایندریان پناهنده شدند. دریچه گور تاج خانم، همسر شاه اسماعیل و مادر شاهتهماسب در دیوار غربی حیاط بوده كه سنگ آن سپس به چینیخانه منتقل شده است. در نبرد چالدران فرماندهی 2000 زن رزمجوی جنگاور بر عهده بهروزه خانم همسر نخست شاه اسماعیل بود. بهروزه خانم و تاج خانم در این نبرد اسیر شدند. با فداكاری بهروزه خانم، تاج خانم از اردوی اسیران میگریزد و خود را به ارتش ایران میرساند.
رواق یا قندیلخانه
این ساختار در زمان شاه تهماسب اول ساخته شده و محل تدریس بوده است. طبقه بالای آن نیز به بانوان اختصاص مییافته است. پرچم جنگ چالدران (چالِدیران) در این ساختار قرار داده شده است. برای این ساختار فرشی از زر و سیم با تاروپود ابریشم بافته شده كه با 32 میلیون گره از نفیسترین و گرانبهاترین فرشهای جهان است. در آن تصویر كامل قندیلخانه بافته شده بود. گویی آیینهای بوده بر زمین. این فرش در زمان قاجار توسط یغماگران انگلیسی به غارت رفته و اینك در موزه ویكتوریا و آلبرت در كنار دیگر آثار ایران قرار دارد.
شاهنشین
شاهنشین توسط پنجرههای فلزی از رواق جدا شده و درب آن زمانی با روكش زیبایی از زرناب پوشیده شده بود. در این محل روپوشهای شیخصفیالدین و شاه اسماعیل نگهداری میشده است.
آرامگاه شیخصفیالدین
گنبد اللهالله، با ارتفاع دو و قطر شش متر بر روی یك استوانه 15 متری با دو متر چوبكاری بسیار زیبا قرار گرفته است. آرامگاههای شیخصفیالدین، شیخ حیدر، شیخصدرالدینموسی و شیخابراهیم در این مكان قرار دارد. صندوق منبتكاری بر روی گور شیخصفیالدین با تزیینات خاتم و گرهچینی قوی، یكی از شاهكارهای هنری ایران است.
آرامگاه شاه اسماعیل
كاشیهای لاجوردی زیبا و نقوشی از آب طلا در ورودی آرامگاه شاه اسماعیل جلوهگری میكند. سمت چپ دیوار پنجه انسانی بر سنگ بزرگتر از حد معمول، به نام پنجهعلی نمایان است. كتیبههای پیرامون با خط ثلث اثر ماندگار علیرضا عباسی به یادگار مانده است و صندوق گور مرصع از خاتم و منبت عاج فیل و طلا و چوب صندل و سنگ فیروزه و سیمهای نقره آن جایگاه را به مكانی اسرارآمیز مبدل ساخته است. گفته شده است كه: روسها در ازای واگذاری این صندوق، وعده كشیدن راهآهن به شهرهای مهم آذربایجان را داده بودند!
گنبدی كوچكتر از كاشیهای فیروزهای، سفید، زرد و مشكی و طوق زرینی در میان چهار تیغه شمشیر بر فراز گنبد، خودی نشان میدهد.
حرمخانه
گورهای بانوان خاندان صفوی با دری سیمین از شاهنشین جدا شده است.
چینیخانه
این ساختار را باید نخستین موزه چینی جهان نامید. تالار مربعگونی با قطر 18 متر. با گچبری، نقاشی و طلاكاری بیمانند كه شاهكارهای چینی جهان را در خود جای داده بود. این چینیها هدیه خاقان چین بود به “شاهشاهان فرمانروای ایرانزمین” كه دگر باره جهانراه ابریشم را رونق دوبارهای داده بود و دست اروپاییها را از آن كوتاه كرد.
گذشته از چینیها، این مجموعه موزهای از هدایای پادشاهان و سلاطین و مریدان شیخ در طول 400 سال بود. در و پنجرههای زرین و سیمین، فرشهای نفیس و بیمانند، قندیلها، چراغهای طلایی، شمعدانهای طلایی و مرصع، مینیاتورهای بسیار زیبا و نفیس و …. كه توسط بیگانگان غارتگر به تاراج رفت و اینك زینتبخش موزه اغیار است و جایگاه حسرتبرانگیز آنها تنها نصیب ما شده است.
كتابخانه
ایرانی از دیرباز همواره به دنبال دانش و كتاب بوده است و نخستین كتابخانههای جهان در ایران پدیدار گشتند. پیشینه كتابخانه آرامگاه به دوران شیخصفیالدین بازمیگردد كه مریدان با اهدای كتابهای نفیس آن را تأسیس كردند و در زمان شاه عباس بزرگ به حد كمال رسید. بر كتابها این واژه خودنمایی میكند: “هركه خواهد بخواند مشروط بر آنكه از آستان بیرون نبرد و هر كه بیرون برد شریك خون امام حسین (ع) بوده باشد. 1017″.
در دوران قاجار، پس از پایان جنگهای ایران و روس و قرارداد ننگین تركمانچای، پرفسور سنكورسكی ایرانشناس روسی از رئیس كل اركان حزب قشون روس ژنرال گرافدیبیج درخواست و تاكید نمود كه كتابها و آثار خطی و ادبی ایران ضبط شده به روسیه منتقل گردد. او این وظیفه را بر عهده گریبایدودف كه نویسنده و شاعری توانا بود واگذار كرد. با وجود هزینه و زحمت فراوان، ژنرال پاسكویچ قشونی از قراباغ به فرماندهی ژنرال سوختلن (سوقنان) برای محاصره اردبیل و تصرف كتابخانه شیخ صفی مأمور كرد. گریبایدودف از علاقه تزار به اسلام سخنها گفت! و اینكه هدف روسیه ترویج و اشاعه دین اسلام است! و مسلمانان روسیه به این كتابها نیاز دارند و پس از نسخهبرداری كتابها را بازخواهد گردانید. با این نیرنگ مخالفان را نرم نمود و 114 فقره، به عدد سورههای قرآن، از بهترین و نفیسترین كتابها بستهبندی نموده به پترزبورگ فرستاد.
پس از فروپاشی حكومت پوشالی شوروی، دولت ایران درخواست استرداد كتابهایی را داشت كه با فریب و نیرنگ از ایران ربوده شده بود. مسئولان موزه سرانجام با این موضوع كه دانشمندان ایرانی از صفحاتی از كتابها كه توسط ایشان مجاز اعلام میشود تصویر تهیه كنند موافقت خود را اعلام كردند!
شهیدگاه
شاه اسماعیل پس از مراجعه از جنگ با شروانشاه، پیكر پدر، سلطان حیدر، و بزرگان صفوی را به این محل آورده دفن نمود. سپس بزرگان ایرانی را كه در چالدران شهید شده بودند در محوطه بقعه و سربازان شهید را در حیاط دفن نمود و از آن پس آنجا شهیدگاه نامیده شد. سواره نظام دلاور با زین و یراق اسبها دفن شده بودند. در زمان جنگ جهانی دوم بسیاری از سنگقبرها توسط ارتش سرخ روسیه شكسته شد!
آرامگاه 200 زن جنگاور كه در نبرد چالدران به شهادت رسیدهاند، در گوشهای از شهیدگاه قرار دارد. در نبرد چالدران بیش از 2000 زن جنگاور در سپاه ایران وجود داشت كه همگی شمشیرزنانی دلاور و تیراندازانی خبره بودند. فرماندهی این بخش از سپاه بر عهده بهروزه خانم، همسر نخست شاه اسماعیل صفوی بود.
كلخوران و بقعه شیخجبرئیل
این كلخوران زادگاه شیخصفیالدین، قریهایست در شمال اردبیل كه اینك به آن چسبیده است. آرامگاه شیخجبرئیل، پدرشیخصفی و تنی چند از نیاكان او در این مكان قرار دارد.
آرامگاه فیروزشاه زرینتاج (خورشیدكلاه) نیای بزرگ خاندان صفوی در دهكده رنگین گیلان قرار دارد.
پس از نبرد، سلطان عثمانی از شاه اسماعیل درخواست كرد كه شمشیری را كه با آن لوله توپ را به دو نیم كرده بود برای وی بفرستد. شاه اسماعیل دعوت سلطان را اجابت نمود. وقتی كه شمشیر به دارالخلافه رسید، سلطان در حضور اعیان و اشراف آن را بر روی لوله توپی آزمود، ولی اثر مطلوب را به دست نیاورد و بنابر این نامهای به شهریار صفوی نوشت و گله كرد كه معلوم میشود شاه قزلباش یك شمشیر را از برادرش مضایقه كرده است. شاه اسماعیل در پاسخ نوشت:
شمشیر همان شمشیر است، بازو همان بازو نیست
نكته: شروانشاهیان، نگهبانان دریای مازندران، آخرین بازماندگان خاندان ساسانی در خاك اصلی ایران بودند كه به مدت یك هزار سال، از سقوط ساسانیان تا به قدرت رسیدن صفویان، حكومت كردند. واپسین پادشاه آن همپیمان جهانشاه قرهقویونلو بود. مركز این خاندان شهر باكو بود و اینك دژ شروانشاه، شیریندژ و دژ گلستان به موزه تبدیل شده است.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ