نقش باور های مذهبی ایران و هند ، در حفظ میراثی معنوی و مشترک تحت عنوان ِ نوروز

نقش باور های مذهبی ایران و هند ، در حفظ میراثی معنوی و مشترک تحت عنوان ِ نوروز

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:

نقش باور های مذهبی ایران و هند ، در حفظ میراثی معنوی و مشترک تحت عنوان ِ نوروز

* دکتر محمد صادق محفوظی

چکیده

جشن نوروز از کهن ترین اعیاد باستانی و آئین های ایران است که تاکنون خاستگاه یگانه ی آن به درستی مشخص نشده است . در کهن ترین اشاره های موجود ، پیرامون جمشید پادشاه اسطوره ای ایران و نوروز ،در اوستا ، متون پهلوی ، فارسی و همچنین کتب مذهبی قدیم هندی می توان بر پیشینه ی نوروز و برگزاری آن در میان ساکنین هند و ایران پی برد. نوروز که در لغت به معنای روز تازه و جدید است ، طی جشنی هر سال در 21 مارس همراه با آغاز سال نو و شروع فصل بهار ،تحت انجام مراسمی تقریبا مشابه در سراسر مناطق وسیع جغرافیایی یعنی؛ایران، هند،پاکستان،آذربایجان، قرقیزستان،ترکیه و ازبکستان برگزار می شود . این تاریخ که بر اساس محاسبات نجومی تعیین شده است ، از کهن ترین  زمان و در تمامی سرزمین های ضمیمه شده به ایران، همچنین در بین همه ی اقوامی که به نوعی در ادوار تاریخی خود با این سرزمین ،سرنوشتی مشترک داشته اند ، معمول و مرسوم بوده است.میراث معنوی نوروز که در سال 2009  به ثبت جهانی رسید، مطابق با ذوق و نگرش ِ سرزمینهایی که آنرا پاس داشته اند، جشنی  هستی بخش محسوب می شود ، باور های پر اهمیت دینی و اعتقادی مشترک مردمان ِ سرزمین های مذکور ، همواره در طول تاریخ  در مصونیت ِاین میراث معنوی و سپردن آن به نسل آینده نقشی پر رنگ ایفا نموده است. پژوهش حاضر سعی دارد ضمن معرفی نوروز به عنوان میراثی معنوی و مشترک بین ایران و هند، به جایگاه باور های مذهبی این دو سرزمین ، در حفظ و امتداد  بخشیدن ِ این میراث معنوی بپردازد.

واژگان کلیدی : باور های مذهبی – میراث معنوی   نوروز- تاریخ – ایران  هند  .  

*مرکز دایره المعارف انسان شناسی ، موزه ی آثار خطی و فرهنگی هنری دکتر محمد صادق محفوظی Email: mahfouzi.museum@gmail.com   02122363007

مقدمه

نوروز واژه ای مرکب از دو قسمت، که روی هم به معنای روز نوین و نخستین روز از نخستین ماه سال است.. کلمه ی نو در فرهنگ ها به معنای تازه، جدید ، ضد کهنه، جوان و غیره آمده است (حمیدی؛1388 : ص24 )، و به اوصاف ِعید نوروز ، جشن فروردین ، جشن بهار ، نوروز جمشیدی ،نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور است،همچنین به طور قابل توجهی در طول قرن ها با آداب ورسوم جذاب و شاعرانه ای برگزار شده است .(M.Boyc,1992,pp.53-M.Schwartz,p.641) در واقع این جشن که به معنای غلبه بر سرما و تجدید رشد و قدرت طبیعت می باشد ، مهمترین و دیر پا ترین جشن ملی مردم ایران و مردمانِ سرزمین هایی است که با آن ، دیرینه ی فرهنگی مشترکی دارند. ( لولویی؛ 1379: ص 18). دیرینگی نوروز در سرزمین هایی که با مراسم آن آشنا بوده اند ، باعث ظهور مضامین اساطیری در ادوار گوناگون شده است. (اسماعیل پور مطلق؛ 1379 : ص14 ).  

در ایران باستان از میان ده ها جشن سال و فصل که  به صورت ملی و مذهبی برگزار می شده است، نوروز از همه نامدار تر بوده و  مراسم برگزاری آن ،با تفصیل بیشتری صورت می گرفته است.( مصطفی؛ 1376:ص 35 ).جشن نوروز در واقع جشن طبیعت ،آفرینش و جشن ِ پیروزی نور بر ظلمت و گسترش بنیاد ها و عناصر مدنیت بوده است. همچنین جشن دوران طلایی ایران اسطوره ای نیز به شمار می رود، که از جهتی نماد هویت فرهنگی و مرکزیت سیاسی این سرزمین ،نه تنها بر فلات بلکه بر تمدن ها و قلمرو های پیرامونی نیز محسوب می شود (صالحی امیری، صمیمی؛ 1386:ص 4 ) , برخی صاحب نظران معتقدند ، نوروز با جشن های فراعنه ی مصر مشابهت هایی دار د ( p3 Jaklyn Michael.2005  )  . در واقع نوروز میراثی است معنوی و ماندگار که منطقه ی وسیعی را در  دور تا دور ایران زمین ،به عنوان خاستگاه تمدن ایرانی در بر می گیرد ( امیر احمدیان،1390:ص 8).نوروز به دوستی ،وحدت ،صلح و صمیمیت بین نسل ها و خانواده ها ارزش می بخشد و در نهایت ،منجر به تنوع فرهنگی و دوستی میان اقوام و اجتماعات مختلف می شود .(مهدوی نیا،1389:ص 29).

ماهیت ِنوروز که برخی آنرا هنر ایران زمین نامیده اند (افتخاری؛ 1381 : ص 17)،همواره با باورهای آیینی همراه بوده و امروزه  به عنوان سندی تاریخی، بصورت میراثی معنوی و مشترک ، در بین ملل مختلف، خصوصا ایران وهند ،که بطور قاطع با برخورد های تاریخی اقوام آنان بی ارتباط نبوده، ایفای نقش می نماید .

بیان مساله

از دور ترین زمانها تا به امروز ،همه ی فرهنگها و سرزمینها روز هایی از سال را جشن می گیرند. پژو هش های ،

مردم شناسی ،جامعه یا گروهی را معرفی ننموده است که مردمِ آن، روزهایی را به شادی و جشن نپردازند.(الهامی،1379:ص23). روز های ملی و مقدس همواره با آیین ها یا مناسک دینی همراه بوده اند. نوروز به عنوان میراثی مشترک ، بین ایران و هند دارای تار و پودی است ، سنتی و اصیل که با باور های مذهبی مردمان ِ آنان و سایر مللی که آنرا پاس داشته اند ،پیوندی نا گسستنی داشته است.

باور های مذهبی دارای جنبه ی رسمی ، سبک و همچنین  تکرار پذیرند. گذشتگان مراسم آیینی را در مکان ها و ایام خاص بجای می آوردند. باور های آیینی در برگیرنده ی نیایش های خاص و سامانمندی اند،واژه ها ی نیایش نظم و سیاق خاصی دارند که دیری پیش از زمان اجرای آن شکل گرفته اند ( ملا صالحی ،1390:ص 119).نوروز نیز یکی از این موارد است که در پس آن اندیشه های اعتقادی را می توان جستجو نمود . این مراسم هر ساله و نسل اندر نسل در ایران و هند تکرار می شود و پیام ها ،ارزش ها و احساسهای عملی ماندگاری را متجلی می سازد.

تاریخ چند هزار ساله ی ایران و هند ،همچنین داده های باستان شناسی آنها،گواه موجودیت افرادی با اندیشه های مذهبی متنوع است که در دو سرزمین می زیسته اند. آثار هنری- تاریخی ِ بر جای مانده از آن مردمان بیانگر اندیشه های متفاوتی است که در بسیاری موارد مذهبی بوده اند. وجود اشیاء و اماکن مقدس در سرزمین های ایران و هند نشانگر توجه به موضوعات انسانی و رویکرد به طبیعت می باشد. (آژند،1390:ص 545).همچنین در این آثار، تصاویری واقعی و آرمانی نهفته است ،که بیانگر پایبندی شخص سازنده به آیین های زمان خود بوده است . رویارویی  یا روابط تاریخی در سرزمینهای ایران و هند موجب شده تا این دو سرزمین بر یکدیگر تاثیر گذار باشند و یکی از مواردی که بیانگر این تاثیر و تاثر است، مراسم نوروزی می باشد. این مراسم برگرفته از اندیشه های متفاوت ِ ملل مختلفی است که پا بر این سرزمین ها نهاده اند. و آنرا به نسل های بعد واگذار نموده اند. وجود سابقه ی تاریخی و اقوام مختلف در این سرزمین ها که هر کدام اندیشه های مذهبی متنوعی داشته اند . خود نشانگر آن است که تمامی این دیدگاهها ی مذهبی مغایر با آیین نوروز نبوده ،چرا که نوروز تا به امروز استوار باقی مانده و در سرزمینهای جغرافیایی مذکور ، با احترام مورد استقبال قرار می گیرد.

هدف پژوهش

آیین نوروز از یادگارها و عناصر سازنده ی فرهنگ مردم سرزمینهای مختلف،خصوصا ایران و هند به شمار می رود ، که در گذر زمان با باور های مذهبی آنان در ارتباط بوده و به نوعی دیدگاههای آیینی گذشتگان و حال را منعکس می نماید. پژهش حاضر سعی دارد ضمن معرفی چگونگی این سنت دیر پا در سرزمینهای مذکور (ایران و هند ) ، به جایگاه و ارتباط باورهای دینی در حفظ این میراث ِمعنوی مشترک بپردازد. تاثیر و چگونگی رویارویی های تاریخی آیینهای مذهبی در خصوص بر پایی نوروز امری ضروری محسوب می شود ، که پژو هش حاضر به صورت اسنادی (کتابخانه ای) ،توصیفی و تحلیلی به آن می پردازد.

پرسش های پژوهش

1-    آیا میراث معنوی نوروز  در گذر زمان، با باور های مذهبی مردم ایران و هند در ارتباط بوده است؟

     2-آیا باور های مذهبی ِایران و هند ، در حفظ و امتداد میراث معنوی نوروز تاثیر گذار بوده اند؟

     3- روابط تاریخی تا چه حد در باور های مذهبیِ مشابه دو سرزمین تاثیر گذار می باشد؟

پیشینه ی پژوهش

پرداختن به پیشینه و خاستگاه نوروز ، بحثی دشوار است .  زیرا این سنت امری نیست که به یکباره در بین اقوام ظهور نموده باشد. چه بسا که عمر آن با عمر ملل های مختلف برابر است.در گذشته  نوروز به صورت بزرگ ترین جشن و مراسم آیینی زرتشتیان جلوه گری نموده است  . نقوش برجسته ی نمایندگان هدیه آورندگان، در تخت جمشید سندی جهت برپایی نوروز در این دوره می باشد. اسناد دوره ی ساسانی نیز موید برگزاری نوروز  در این دوره به بهتر ین شکل هستند. آثار مکتوب نیز از وجود رسم های سنتی نوروز در چند قرن نخست اسلام و دوران خلفای اموی و عباسی خبر می دهند. کتاب های نوروز نامه ،منسوب به خیام و آثارالباقیه و التفهیم بیرونی نیز نشانگر تداوم نوروز در دوره ی اسلامی هستند. ( مهدوی نیا، 1389: ص 281).آثار مورخین نامدار دوره ی سلطنت جلال الدین اکبر مانند شیخ ابوالفضل صاحب ِ اکبر نامه و آیین اکبری و ملاعبدالقادر صاحب دیوان منتخب التواریخ ، نشانگر اهمیت جشن نوروز در دربار سلاطین بابری می باشند ( جعفری نژاد ،1386 : ص 56).

روش و ابزار پژوهش

با در نظر داشتن فلسفه ی وجودی میراث معنوی نوروز  ، در پژوهش از روش توصیفی ، تاریخی و تحلیلی استفاده شده است.

جامعه ی پژوهش

اساتید، علما ، دانشجویان ، پژو هشگران و علاقه مندانی که در عرصه های دین، فرهنگ ، تمدن و در واقع آیین ها و باور های مذهبی ایران و هند فعالیت می نمایند.

محدوده و محدودیت های پژوهش

محدوده ی جغرافیایی پژوهش شامل سرزمین های ایران و هند می باشد ، و محدوده ی کلامی نیز در برگیرنده ی آیین نوروز و تاثیر باور های مذهبی در خصوص حفظ و دوام آن در دو سرزمین است.قابل ذکر است پژوهش حاضر هرگز در پی معرفی خاستگاه اولیه ی نوروز نبوده زیرا بحث در این خصوص  نیاز مند پژوهشی وسیع و همزمان ِعلوم مختلف در زمینه های ادیان ، تاریخ ، دین باستان شناسی ، مردم شناسی و … را می طلبد . از جهتی قابل ذکر است پرداختن به باور های مذهبی  اقوامی که در گذر تاریخ  با این گستردگی جغرافیایی عظیم (ایران و هند) نوروز را حفظ نموده اند ، بر سنگینی پژو هش مذکور می افزاید.

آیین نوروز در کشور های ایران و هند

کلمه ی بسنت¹ و بهار دو کلمه ی هندی و ایر انی ، ازیک ریشه مشتق شده اند، که آن را زبان آریایی «هند و ایرانی» می گویند . بسنت به معنی فصل بهار است که از اواسط ماه مارس آغاز شده و تا ماه مه که مطابق با خرداد است ، ادامه دارد. از آنجایی که کلمه ی بسنت وبهارهم ریشه و هم معنی هستند ، می توان عنوان نمود که این کلمات ، میان دو ملت مشترک اند ( تاتار،1385: ص 21). در هند اکنون جشن بسنت به جشن بهاران مبدل گشته و در سراسر کشور برگزار می شود، و تقریبا همه در آن شرکت می نمایند و با اجرای نمایش های حیوانات ، بازی های سنتی و ارائه ی ورزش کشتی ،اسب دوانی و … آن را جشن می گیرند( تاتار ، 1385: ص22). برخی صاحب نظران معتقدند این آیین که قرنها در هند دار ای اهمیت بسزایی است، توسط ایرانیان در آن سرزمین ها رواج یافته است ( شهریار نقوی ،1350 :ص 2). ایرانیان آخرین چهار شنبه سوری هر سال  راجشن گرفته و آتش روشن می کنند و پس از چند روز به مناسبت فرا رسیدن سال جدید ، جشن دیگری می گیرند که آن را نوروز می نامند. هندو ها نیز همانطور که اشاره شد در اوایل ماه مارس جشنی به پا می کنند که در آن جشن ، سر کوچه یا در میدان و چهار راه آتش روشن می کنند( جعفری،1384: ص 3).

این تشابه نشان از پیوندی فرهنگی و دیرینه است که در میراث های معنوی مذکور نمود می یابد . سرود های نوروزی نیز از جمله رسوم هایی است که در دو سرزمین رواج داشته است و ریشه در تاریخ ادبیات آنان دارد (احمد ،1381:ص 281 ). شاید بشر سعی داشته بدین گونه تعلق خود به طبیعت و پیوند نا گسستنی اش را با آن حفظ نماید . در ایران آیین نوروز با رسم های پیش از نوروز ،شب و روز نوروز و رسم های پس از نوروز برقرار می شود.

1.basant

پاکیزه نمودن خانه و فضای زندگی ،تهیه و پخت نان و شیرینی ، خرید کفش و لباس نو برای کودکان و بزرگ سالان و  همچنین نمایش های نوروزی که نشانگر بدرقه ی سرما و استقبال بهار است، از جمله رسم های پیش از نوروز است که در کنار چهار شنبه سوری نمود می یابد . شب نوروز از شب های آیینی است که با آداب و اعتقادات گوناگون همراه است.در برخی موارد شاخ و برگ سبز به در خانه ها می آویزند ، چراغ ها را روشن نمده، هفت سین می گسترانند و غذا های خاص ِ این شب را طبخ می نمایند . (مهدوی نیا ،1389:صص 282. 283 ).هفت سین که از رسوم کهن ایرانیان است، بر روی سفره یا میز چیده می شود

( هنری 1377 :صص 30-33).در گذشته برخی از ایرانیان هفت سین را  در سینی می چیدند Wilson 1896 p 24.26.).  هفت سین عبارت است از : 1- سبزه (گندم ،جو و گاهی عدس) 2- سپند 3- سیب 4- سکه 5- حبه ی سیر 6- سرکه 7- سمنو( شکور زاده. 1354:ص 62-64 ). این اعتقاد که یک باور مذهبی به شمار می رود ، نشانگر نقش پر اهمیتِ دیدگاههای آیینی در برپایی نوروز است که به نوعی در حفظ و امتداد آن نقش آفرینی نموده است.

رفتن به دید و باز دید ها ، گل گشت و بازی های دسته جمعی ، همچنین سبزه در آ ب قرار دادن بعد از سیزده روز فروردین( مراسم سیزده بدر)، همراه با آغاز فعالیتهای زراعی و دام پروری که در روز های بعد از نوروز آغاز می شود . از رسم های پس از نوروز در ایران به شمار می رود (مهدوی نیا،1389:ص 284).

جایگاه اساطیر، باور های مذهبی و ادیان ، جهت ِحفظ و امتداد ِ نوروز

مردم ایران و هند همانطور که در پیدایش فصل سرسبز ی ، همواره با هم بوده اند ، در دین ، مذهب ، تمدن و دیگر شئون زندگی نیز اشتراکاتی داشته و دارند. یکی از این اشتراکات، همانطور که در قبل نیز اشاره شد، و برگرفته از دیدگاههای آیینی می باشد، میراث معنویِ نوروز است. هندیان نوروزرا بر پا نموده و بر  آن رنگ بومی زده اند (جعفری نژاد ،1386:ص 54). کهن بودن سنت نوروز ،خود سبب بوجود آمدن اساطیر و دیدگاههایی آیینی ، در سرزمین هایی شده است که به نوعی با این میراث معنوی آشنا بوده اند. در زبان ایرانی جشن از ریشه ی یاز به معنای ستایش ، نیایش و پرستش ایزد است ، که جهت یک پیروزی یا واقعه ای اجتماعی و یا یک معجزه ی آسمانی بر پا می شود  (صالحی امیری ، صمیمی ، 1386: ص4 ). پس می توان در یافت که باور های مذهبی همواره با مساله ی نوروز هم پا و عجین بوده اند ، و خود به خود در حفظ و امتداد آن نقش داشته اند. یکی از دیدگاههای اساطیری که در پس این آیین دیرینه نهفته است، اسطوره ی منسوب به جمشید است که در اساطیر ایرانی آنرا پسر تهمورث و چهارمین پادشاه پیشدادی خوانده اند ،که فلزات ،اسلحه و نیشکر را بساخت و شهر استخر را بنا نهاد ، و جشن نوروز را به پا کرد( پروهان،1357: ص7).

بر اساس باور های باستانی ایرانیان نوروز به نوعی با آفرینش عالم در ارتباط است ( همان: ص 8). یکی دیگر از مواردی که در ارتباط با نوروز مطرح است، این است که گویند: اهریمن بلای خشک سالی و قحطی را بر زمین مسلط کرد، جمشیدبرای جنگ با اهریمن و از میان بردن قحطی بسوی جنوب رفت و اهریمن را شکست داده، بلای قحطی را بر انداخت و چون به زمین باز گشت  نور از چهره ی وی می تافت. در این روز درختها و هر چوب خشک هم سبز شد، مردم این روز را نوروز خواندند. و هر کس برای تبریک در طشتی جو کاشت و این رسم سبزه کاشتن در ایام نوروز از آن زمان به یادگار مانده است. (مشکور،1350: ص179). همه ی این موارد در واقع نشانگر احترام نهادن به هستی و طبیعت است که به نوعی با باور های مردمان ، در طول سده ها عجین شده است.

نوروز معمولا در اساطیر مردم فلات ایران و سومر باستان و ایلام نمود می یابد. برخی صاحب نظران،  نوروزی بابلی تحت عنوان اَکیتُو³ را مطرح می نمایند ( حسینی (آصف)، 1384: ص 99). در طی مراسم آیین اکیتو که به افتخار خداوند مردوک برگزار می شد، آفرینش 12 ماه سال مورد تقدیر و تعبیر قرار می گرفت . اگر بین النهرین را به عنوان یکی از خاستگاههای که با نوروز آشنا بوده اند، در نظر بگیریم ، در می یابیم که باور های دینی در کنار آن ایفای نقش نموده و در  حفظ و امتداد ِ این رسم کهن هرگز پای بند مرز های جغرافیایی نبوده است .

زرتشتیان نیز معتقدند که در سحر گاه ِ شب نوروز روان های پیشینیان به جایگاهشان باز می گردد . به همین دلیل بر بام خانه ها آتش می افروزند و نیایش می کنند . این رسم هنوز هم در میان آنها رواج دارد. (مهدوی نیا ،1389:ص 283 ). این مورد نیز می تواند اشاره ای دیگر جهت مرتبط بودن باور های مذهبی با میراثی معنوی ، چون نوروز محسوب شود .

3.akito

نوروز به جهت در بر داشتن پیام هایی در خصوص ارزشهای انسانی و هستی بخش همواره در دوره ی اسلامی به قوت خود باقی ماند ، و با روی کار آمدن حکومت های اسلامی در سرزمین های ایران و هند ، عید نوروز در میان تمامی اعیاد و جشن ها اهمیت فراوانی کسب نمود ، و با اهتمام و احتشام خاصی برگزار گردید(بها،1385:ص22).

شیعیان هند  نوروز را گرامی می دارند و آن را عید بزرگ می شمارند . آنان وظایف نوروزی خود را بجای آورده و نسبت به بزرگی نوروز و تاریخ  اجتماعی آن به زبان های مختلف اوراق ها نوشته و خدمت های فراوانی به این روز باستانی نموده اند . (جعفری نژاد ، 1386:ص 55). تشیع در هند که ولایت حضرت علی را با نوروز همزمان می دانند ، بدین صورت نوروز را جامه ی مذهبی پوشانده اند( تاتار، 1386 :ص 22).

ظهیر الدین بابر (888تا937 ق) موسس سلسله ی تیموریان در هند ، در همه ی حالات ،حتی مواقعی که در سفر بود ، جشن نوروز بر پا می نمود. چنانکه در سال 910 ق وقتی که وی در دره ی گومل ² بود ، جشن نوروز و عید فطر در یک روز بر پا شد .(جعفری :1384 :ص 4). این مساله نشانگر جایگاه نوروز در دوره ی اسلامی است که خود دلیلی دیگر در حفظ و امتداد آن محسوب می شود.

در دوره ی اسلامی علاوه بر عناصر شیعی ،  بخشی ازآداب و رسوم دو سرزمین نیز بر یکدیگر تاثیر نهادند.(Holister.1952.pp.120-25).  و در واقع می توان گفت افزایش مهاجرت  بین ایران و هند که در زمان دولت های مسلمان افزایش یافته بود ، نشانگر امتداد این میراث معنوی در دوره ی مذکور  می باشد(Jackson,1999,pp.75,79,179).

2.Gomal

امتداد نوروز در دوره ی اسلامی ایران نیز ، به سبب در بر داشتن فلسفه ی وجودی و ارتباط آن با مساله ی هستی بخشی همواره مورد استقبال قرار گرفته است. خصوصا در دوره ی صفویه که مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی اعلام شد ، این استقبال دو چندان گشته و در ادوار بعد از آن نیز امتداد یافته است . امروزه نیز به عنوان میراثی معنوی  همه ساله با احترام برگزار می شود .

روابط تاریخی ِ ساکنین ایران و هند

روابط و رویارویی های تاریخی بین دو سرزمین ِ ایران و هند، بسیار دیرینه  وگسترده می باشد.  پژو هش حاضر سعی دارد در این بخش به صورت موردی ، اشاراتی را در خصوصِ تایید روابط تاریخی سرزمین های مذکور و نقش آن در حفظ میراث معنویِ نوروز ، عنوان نماید ؛ هندی ها  از دیر زمان با نوروز آشنایی داشته اند. و طی ارتباطهای شان با دربار هخامنشی، تحت تاثیر فرهنگ های یکدیگر قرار گرفته اند. یکی از سند ها ی تاریخی معتبر که نمایانگر حضور ایرانیان و هندیان در کنار یکدیگر و برپایی مراسم نوروز است، نقش برجسته های هدیه آورندگان ، در تخت جمشید می باشد. ( تصویر شماره ی 1)برای هخامنشیان نوروز چنان اهمیت می یابد که بنای عظیم و شکوهمندی چون تخت جمشید را به عنوان جشن گاه و پایتخت آیینی  ،جهت بر پایی نوروز و سایر مناسک بر پا می کنند . پارسیان در آن ز مان دولتی تاسیس نمودند که جهان کهن را به استثنای دو ثلث یونان در تسلط خود در آورد. (شعبانی،1389:ص17 )( نقشه ی شماره ی 1 ).این نقش برجسته ها  نشانگر بخشی از مراسم نوروزی بار عام شاهنشاه هخامنشی است ، که از دیرگاه به عنوان سندی  معتبر و تاریخی و جود داشته است. ( سعیدی ، 1376 :ص 97) .

تصویر شماره ی1 : تصاویر هندیان بر نقش برجسته ها ی تخت جمشید. (اقتباس از سعیدی ،1376: ص97).

نقشه ی شماره ی 1. ایالات هخامنشی در زمان داریوش . (اقتباس از پرادا، 1383 :ص377).

 این نقوش در واقع میتوانند هم نشانگر وجود اقوام مختلف و همچنین هندیان در کنار ایرانیان باشند و هم آگاهی دو سرزمین از وجود آیین نوروز را به اثبات برسانند که در بحث رویا رویی تاریخی ایران و هند بسیار حائز اهمیت است (Weber and Wiesehofer,1996,pp.614-16).  قابل ذکر است هنر مجسمه سازی هند باستان نیز بیانگر تاثیر فرهنگی هخامنشی در آن سرزمین می باشد (Huntington,1985.pp43,46). در مقابل هخامنشیان نیز در ساخت و ساز تخت جمشید و تجارت عاج با هندیان در ار تباط بوده اند( Henry,1947,p.84). می توان عنوان نمود همواره مرز های شرقی فلات ایران ،نشانگر روابط عمیق فرهنگی ایران و هند محسوب می شدند (Foucher,1942,p.188-Haneda,1997,pp.132,133). ارتباط ایران و هند از زمان داریوش هخامنشی  و در یافت هدیه از پادشاهان هند ، همواره در اسناد تاریخی اشاره شده است (Chattopadhya,1974,pp.25.26 – Briant,1996,pp .699.774).

علاوه بر موارد مذکور ، برخی منابع  بر ارتباطِ این دو سرزمین در  دوره ی سلوکیه و تاثیر پذیری فرهنگی آنان در زمینه های معماری و نفوذ فرهنگ یونانی از ایران به هند، نیز تاکید می نمایند((Boardman,1994,p p260 – Alchin ,1995.pp11.260.203,236.238).

ازدیگر اسناد تاریخی که دال بر ارتباط ایرانیان و هندیان است ،وجود سکه های پادشاهان اشکانی است که وجود سلسله ی اشکانی هند را تایید می نماید ( Mukharjee.1990.p66.Badian.1993.p318 – خادمی ندوشن، عزیزی پور ،1391 :ص142. (Lamotte,1958,pp.542,543 – Salomon ,1997,p.189. تجزیه و تحلیل سکه های مکشوفه ، حضور یک نیروی مذهبی قوی ایرانی را توصیف می نمایند(Ball,1995,pp.444.448). قابل ذکر است در زمینه های ادبی نیز تاثیر زبان فارسی بر سانسکریت خود دلیلی دیگر جهت تایید روابط تاریخی ایران و هند به شمار می رود(Sircar,1973,p.13).منابع مانوی و وجود برخی عناصر، نشانگر سفر مانی به هند و همچنین ارتباط گوپتا هند و ایران در دوره ی ساسانی می باشند  (Kroger,1981,pp.446.447-Khan,1963,pp.13-16).تاثیر هنر ساسانی در نقاشی های صومعه های بودایی نیز موردی دیگر جهت اشاره ی ارتباط دو سرزمین محسوب می شود(Huntington. 1985,pp.357,369).

وقتی ترکان ماورا النهر ی از خراسان به شبه قاره ی هند وارد شدند، فرهنگ اصیل خود را نیز همراه آوردند. از سرود ه های سخن سرایانی که در دوره ی غزنوی (366تا582 ق) می زیسته اند ، چنین بر می آید که در روزگار سلاطین غزنوی ،جشن نوروز بر پا می شده است. (جعفری ،1384:ص4). یکی دیگر از وقایع تاریخی که به نوعی با مساله ی نوروز در ارتباط است ، سلطنت نصیر الدین محمد همایون در شهر اگره می باشد. وی در سال 947 ق برای دومین  بار از دست شیر شاه افغان (948تا 952 ق) شکست خورد. ، در سال 951 ق به ایران پناهنده شد ،   و مورد پذیرایی گرم و شایان شاه طهماسب صفوی (930 تا 948 ق) قرار گرفت ، بعد از پانزده سال مجددا در سال 926 ق به هند حمله کرد و تخت موروثی خود را باز پس گرفت. این پیروزی تاثیر و تاثر فرهنگی  بیشتری را بین دو سرزمین به دنبال داشت . پس از آن ایرانیان بسیاری در آنجا به منصب هایی گمارده شدند و ازدواج هایی بین آنها صورت گرفت.(جعفری، 1384:ص5). با سر گرفتن ازدواج های مکرر دختران امرای ایرانی با سران هندی آن زمان ، بسیاری از آداب و سنن ایرانیان از جمله جشن نوروز در فرهنگِ تیموریان هند رسوخ یافت. (همان).آنچه مسلم است این است که جشن های نوروز در دربار های سلاطین دهلی و پادشاهان ِ تیموری با اهتمام فراوان و عظمت خاص برگزار می شد ( شهریار نقوی ،1350 : ص2).

نور جهان ملکه ی نورالدین جهانگیر که ایرانی بود،جشن نوروز را در قصر خود با اهتمام وصف ناپذیری برگزار می نمود. منجمین دربار رنگی را که  مربوط به نوروز هر سال  بود به او اعلام می داشتند تا وی دیوار های منزلش را به همان رنگ نقاشی نماید و نوروز را با آیین مخصوص خود بجای آورد. (بها،1385 :ص 22).

همه ی مواررد تاریخی مذکور رویارویی اقوام هندی و ایرانی را ، در برهه های زمانی مختلف ، به اثبات می رساند. آنان در هر زمان،وباداشتن آیین های متفاوت از یکدیگر،درحفظ و امتداد این میراث معنوی کوشیده اند .

یافته ها

 تمامی آیین ها، سنت ها ، باور ها و جشن های نوروز سرشار از معنویت ، احترام به آفرینش ، زدودن کدورت ها، دوری جستن از پلیدی ، شکران نعمت های الهی یا الهی شدن قلبها  می باشد ، که در واقع راز ِپاس داشت نوروز  از قبل از اسلام تاکنون ، و همچنین مصون ماندن آن در گذر از هزاره های سرزمین های مختلف، خصوصا ایران و هند  محسوب می شود.  موارد مذکور بی شک با باور های مذهبی بشر در طول تاریخ بی ارتباط نبوده ، بلکه بر دوام و قوام این جشن آیینی افزوده است . شادی نوروز ، پیامی ضد شیطانی را با خود به ارمغان می آورد . پس در می یابیم که پلیدی ها همواره با آرامش و آسایش بشر تناقض داشته اند.

میراث ِمعنوی نوروز که تحت عنوان میراثی مشترک به ثبت جهانی رسیده است. در واقع بیانگر جایگاه پر ر نگ ِ باور های مذهبی ِ مشابه در بین سرزمین هایی است که همواره در طول سده ها ، آنرا مورد احترام قرار داده و هرگز در بر پایی آن عناد نورزیده اند . در سرزمین های ایران و هند حتی قوی ترین نیرو های مهاجم که هر کدام مدتی برآنها غلبه نموده اند ، هرگز قادر به نابودی و محو نمودن این سنت دیر پا نبوده اند . چرا که نوروز با اعتقاداتِ مردمانِ زمان ِخود عجین گشته و امتداد یافته است.

  احترام به هم نوع و ایجاد دوستی و مودت از اهداف نوروز به شمار می روند . این پیام ها همواره از مرز های جغرافیایی عبور کرده و به باور های دینی ِ مختلف احترام گذاشته است. یکی دیگر از مواردی که توانسته است این میراثِ معنوی و مشترک را در بین سرزمین های مختلف ، خصوصا ایران و هند  مصون بدارد ، روابط تاریخی و مهاجرت های صورت گرفته می باشد . این مهاجرت ها در ادوار مختلف باعث شده تا اساطیر ، دیدگاهها و باور های آیینی آنان بر یکدیگر تاثیر گذار واقع گردد، و ارتباطی دیرین را  بین این سرزمین ها ایجاد نماید.

نتیجه گیری

میراث معنوی نوروز در واقع یکی از ویژگیهای مشترک ِ فرهنگی- آیینی  سرزمینهای ایران و هند محسوب می شود. این جشن که به نوعی با بر پایی مراسم نیایش و سپاس همراه است، آیینی کهن می باشد ،که در گذر از هزاره ها و ادوار تاریخی ِ سرزمینهای مذکور ،خوشایند ترین نماد اعتقادی را در خود جای داده است. آیین نوروز در هیچ مقطعی از زمان مورد انحصار قرار نگرفته و در واقع به عنوان برترین و کهن ترین نماد فرهنگی در بین سرزمین های مختلف با اقوامی که دارای ادیان متفاوت بوده اند، مورد قبول واقع شده است. با اینکه آیین نوروز در طی دوران ها ، و در بسیاری سرزمینها با اشکال و رسوم متفاوت بر پا شده است، همچنان حاوی پیامی واحد جهت همبستگی و انسجام بخشی روابط،بین سرزمینهایی است که همواره در طول تاریخ ، این آیین را پاس داشته اند. اسناد تاریخی که موید مهاجرتهای صورت گرفته در سرزمینهای ایران و هند می باشند،خود دلیل دیگری جهت حفظ این میراث معنوی مشترک می باشد.پارسیانی که در بمبئی ساکن شدند آنجا را به مقر پارسی تبدیل نمودند و به طور گسترده ای سنت های خود را در آنجا بکار بردند (Seervaiand,Patel,1899,p.85- Palsetia,2001, pp. 3-4 ). حضور پارسیان در دوره ی مدرن ، نیز اشاره ای جهت تداوم این تاثیرات  به شمار می رود(Madan,1990,p.63- White,1987,pp.183,203- Bayly and Subrahmanyam ,p.243 1990).

نوروز بیانگرِ پیوسته آفریده شدن و به بزرگی دست یافتن است که با گردش طبیعت همراه بوده است و خود اعتقادی برای حرمت نهادن به زندگی محسوب می شود.  بر پایی این میراث معنوی در بین ملل مختلف ،همواره موجبات صلح و پیروزی را فراهم نموده و بیانگر نزدیکی فکری و  همچنین دوستی دیرینه ی مردمانِ آن به شمار می رود،  که می توان همواره از آن به نیکی یاد نمود.

پیشنهاد

تحقیق و پژو هش در خصوصِ باور های دینی ، سنت های آیینی و میراث های معنوی مشابه در سرزمین های ایران و هند می تواند از منظر دین شناسی ، مردم شناسی و تاریخ شناسی بسیار مفید واقع گردد. مطالعه و بررسی هر چه بیشتر می تواند ما را در یافتن وجوه مشترک ِ دو سرزمین  و روشن نمودن برخی تاریکی ها در رویارویی های تاریخی ، در  زمینه های قوم شناسی و شناخت ارتباطات ِآیینی  به نتایج روشن و قاطعی برساند. نوروز فرصت مناسبی است که آن را در سطح محلی،ملی و فرا ملی برگزار می نمایند، و از این جهت موجب پیوستن علایق و همچنین رشته ی اخوت میان سرزمین هایی است که آن را پاس می دارند، همواره سعی نماییم تا با وارد نمودن عنصر های نا سالم جنبه های معنوی و فلسفی آن را خدشه دار نکنیم. 

شناخت باور های مذهبی و میراث های معنوی مشترکِ سرزمین های ایران و هند مستلزم تلاش هر چه بیشتر دین شناسان، دین باستان شناسان ، مردم شناسان و تاریخ شناسان است،که امیدواریم در آینده با نتایج پر اهمیت ِ عزیزانی که در این خصوص تلاش می نمایند روبرو گردیم.

Title:

The role of Iran a and India religious beliefs in maintaining spiritual and common  mortality as Nowruz 

Abstract

Nowruz festival is the oldest ancient festivals and Iranian ritual which has not been determined its origin accurately . In the oldest mentioned texts about jamshid, the mythological king in Iran and Nowruz in the Avesta, pahlavi and persian texts and also Indian ancient religious book , we can realize the back ground of Nowruz and celebrating it between India and Iran residents .

 The word Nowruz itself literally means new  day  which is celebrated on 21 March each year. It usually happens with the beginning of the new year and the coming of spring season au over wide geographical

 territories ie Iran,India, Pakistan,Azerbaijan, Kyrgyzstan, Turkey and Uzbekistan. This date has been determined on astronomical calculations. It is common in all of territories attached to Iran and also among all of nations which have had common destiny to Iran in its historical periods. spiritual heritage of Nowruz recorded in the world in 2009 and it is a life-giving celebration according to talent and approach of territories which kept it .Important religious and ideological beliefs which is common among the people of mentioned territories have always played a key role to secure this spiritual heritage and entrust to next generation . This research tend to introduce Nowruz as spiritual heritage and common between Iran and India , mean while it deals with position of religious beliefs between Iran and India in maintaining and continuing spiritual heritage .   

Keywords: religious beliefs – spiritual heritage- Nowruz – history -Iran – India                   

منابع و ماخذ

آژند،یعقوب.1390.تاریخ هنر باستان. چاپ اول. تهران:سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها.(سمت).

احمد. روزی . 1381 . پاییز و زمستان . بزرگداشت نوروز (مقام سرود و ترانه در آیین نوروز ) . شماره 20 و 21 . نشریه ی علوم انسانی ایران شناخت.

اسماعیل پور مطلق،ابولقاسم. 1379. بهمن و اسفند. درونمایه های اساطیری نوروز ، تهران: کتاب ماه هنر.

اسماعیل پور مطلق،ابولقاسم. 1382. پاییز. درونمایه های اساطیری نوروز ، شماره ی چهارم . سال دوم : دانشگاه شهید باهنر کرمان. مجله ی مطالعات ایرانی مرکز تحقیقات فرهنگ و زبان های ایرانی .

افتخاری ،سید محمود . 1381 . اسفند . نوروز هنر ایران . شماره ی 3 . ویژه نامه ی نوروز .

الهامی ، امیر . 1379 . زمستان . طلایه نوروز و نوبهار ، چهارشنبه سوری و ریشه های فرهنگی آن در ایران . شماره ی 17 و 18 . فرهنگ اصفهان .

امیر احمدیان ،بهرام. 1390 و1389 . زمستان . عید نوروز در جمهوری آذربایجان .  سال نهم . شماره های 26 و 27 . فصلنامه ی تحلیلی مطالعاتی فرهنگی آران .

بها،افسانه . 1385. فروردین. سابقه ی جشن نوروز در شبه قاره ی هند . شماره 22. فرهنگ و هنر « چشم انداز ارتباطات فرهنگی ».

پرادا ، ایدت . 1383. هنر ایران باستان. با همکاری رابرت دایسون. چارلز ویلکنیسون. ترجمه ی یوسف مجید زاده . چاپ دوم: تهران. انتشارات دانشگاه تهران.

پروهان، مرضیه، 1360 ، درباره ی نوروز . جشن آفرینش و میلاد ، میعادگاه همه ی نسل های تاریخ و اساطیر ایران . شماره ی 28 . ادبستان.

تاتار، محمد رضا. 1385. فروردین . بررسی تطبیقی مراسم نوروز در ایران و هند . شماره ی 22.نشریه ی فرهنگ و مردم؛ چشم انداز ارتباطات فرهنگی .

جعفری ، یونس . 1384 . زمستان. جشن نوروز در هند . سال دهم. شماره ی چهارم. نامه ی پارسی.

جعفری نژاد ، ابوالفضل . 1386 . اسفند . فراسوی مرز ها: جشن نوروز در هند و پاکستان . شماره ی 257 . کیهان فرهنگی .

حسینی (آصف)، سید حسن . 1384 . اردیبهشت و خرداد .  نوروز بابلی اَکیتُو . شماره ی 13 . اخبار ادیان .

حمیدی ، سید جعفر . 1387،1388 . اسفند و فروردین . نوروز با زبانی و نگاهی دیگر . شماره های 74 و 75 . فردوسی.

خادمی ندوشن،فرهنگ. عزیزی پور،طاهره.1391.تاریخ و هنرشرق ایران از زمان هخامنشیان تا ظهور اسلام . چاپ اول.تهران: انتشارات سمیرا.   

سعیدی ، فرخ . 1376.راهنمای تخت جمشید ، نقش رستم و پاسارگاد . چاپ اول . : تهران سازمان میراث فرهنگی کشور. 

شکور زاده . ابراهیم . 1354.عقاید و رسوم مردم خراسان. چاپ دوم .تهران :؟

شعبانی،رضا.1389.گزیده ی تاریخ ایران. چاپ دوم: تهران. انتشارات بین المللی الهدی.

شهریار نقوی ، حیدر . 1350 . مهر و آبان . جشن نوروز در پاکستان و هند . شماره ی 35. بررسی های تاریخی.                   

صالحی امیری . سید رضا . صمیمی، نیلوفر . 1386. زمستان . آیین های نوروزی و همبستگی ملی . شماره ی 11 . فرهنگ مردم ایران .

فکوهی ،ناصر . 1379 . نگاهی انسان شناختی به اسطوره  شناسی سیاسی جشن نوروز . تهران : مجموعه مقالات همایش نوروز . گروه مردم شناسی آیینی پژوهشکده ی مردم شناسی .

لولویی ،کیوان . 1379. زمستان. نوروز در فرهنگ ایرانی (جستاری در تاریخچه ی پیدایش نوروز و آیین های مربوط به آن). شماره های 17و18 . فرهنگ اصفهان .

مشکور ، محمد جواد . 1350 . نوروز باستانی . شماره ی 1 .تهران: مهر.

مصطفی،علی اصغر .1377 . فروردین . فلسفه ی نوروز .شماره های 85 و 86 .تهران:گزارش.

ملا صالحی،حکمت اله. 1390. باستان شناسی دین با فانوس نظر در جستجوی آیین های گمشده . چاپ اول.تهران:انتشارات سمت.

مهدوی نیا ،سمیه . 1389 . میراث معنوی . ج: اول .تهران . نشر شور آفرین .

هنری، مرتضی . 1377. گفتار ها و سرود ها در آیین های نوروزی .چاپ دوم: تهران. نوروزگان .

منابع غیر فارسی

A. Foucher, , 1942، La vieille route de l’Inde de Bactres à Taxila (MDAFA, I), Paris.

A.Bess,Donaldson, 1976، The Wild Rue. A Study of Muhammadan Magic and Folklore in Iran, 2nd ed., London.

Chattopadhyaya, , 1985، The Achaemenids and India, 2nd ed., New Delhi 1974.

C. A. Bayly and Sanjay Subrahmanyam, ed., 1990 “Portfolio Capitalists and the Political Economy of Early Modern India,” Merchants, Markets and the State Early Modern India, Delhi.

C.J. Madan, 1990. “The Parsis of Calcutta,” in Calcutta: The Living City, ed. Sukanta Chaudhuri, Calcutta,

D. C. Sircar, 1973. Iranians and Greeks in Ancient Punjab, Patiala,

D.L. White, 1987.  “Parsis in the Commercial World of Western India, 1700-1750,” The Indian Economic and Social History Review 24, no. 2,

E.s. badian. 1993Alexander in IranT cambridge History of Iran. vol 2.cambridge.

E. Lamotte, 1958. Histoire du Bouddhisme indien. Des origines à l’ère Saka, Louvain,

F. A. Khan, 1963. Banbhore, 2nd ed., Karachi,

Jaklyn Michael.2005. celebrating Nowruz . centeral for Middl Eastern studies Harvard university.

J. Boardman, 1994،The Diffusion of Classical Art in Antiquity, London,.

J. E. Wilson, 1896. Persian Life and Customs, 2nd ed., Edinburgh and London,

J. Kröger, 1981, “Sasanian Iran and India: Questions of Interactions,” in H. Härtel, ed., South Asian Archaeology 1979, Berlin,

J. N. Hollister, 1952. The Shiʿa of India, London,

F. R. Allchin, 1995، South Asian Archaeology, New Delhi and Calcutta.

J.S. Palsetia, 2001.The Parsis of India: Preservation of Identity in Bombay City, Leiden.

K.N. Seervai and B.B. Patel, 1899. “Gujarat Parsis From Their Earliest Settlement to the Present Time (A.D. 1898),” in Gazetteer of the Bombay Presidency, Vol. 9, part 2, ed. J.M. Campbell, Bombay,

Masashi Haneda, 1997.  “Emigration of Iranian Elites to India during the 16th-18th Centuries,” in Maria Szuppe, ed., L’heritage timouride: Iran – Asie Centrale – Inde, XVIe – XVIIIe siècles, Cahiers d’Asie Centrale 3-4, Aix-en-Provence and Tashkent,

Mukharjee.1990.B.N.Factors an Agrippan sources study of Indo –pathian History.calcatta.

Peter Jackson, 1999. The Delhi Sultanate, London,

 R. Henry, ed, 1947. Ctésias. La Perse, l’Inde. Les sommaires de Photius, Bruxelles,

R. Salomon, 1997. “Another Reliquary Inscription of the Apraca Princess Uttarā,” Bulletin of the Asia Institute, N.S. 11,

S. L. Huntington, 1985. The Art of Ancient India. Buddhist, Hindu, Jain, New York and Tokyo,

U. Weber and J. Wiesehöfer, 1996. Das Reiche der Achaimeniden. Berlin,

W. Bal1995 “Kandahar, the Saka and India,” in B. and F. R. Allchin, eds., South Asian Archaeology, New Delhi and Calcutta

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.