نکات عرشیه شماره 1

نکات عرشیه شماره 1

گفتار اول: دکتر محمد صادق محفوظی

الوهیت و دین مداری در فرهنگ و هنر ایرانی

نیاز به خداپرستی از آنجا كه در فطرت آدمى نهفته است، از آغازين لحظات زندگى او در وجودش دميده شده وبدين ترتيب الوهيت ودين مدارى اصلى جدايى ناپذير در طول حيات انسان بوده است.
بشر قبل از استقرار عصر كشاورزى تقريباً هيج تصورى از قدرت هاى فراسوى رویدادها كه قادر بوده اند خير و شر او را رقم زنند، نداشته است. بعد از استقرار، احساس کرد که تقدیرش را نیروهای خردمندی هدایت می کنند که دارای قدرت های متعالی و متاڤیزیکی می پاشند. به این ترتیب اندیشه و تصور نیروهای برتر ناشناخته، که از حیطه ی تسلط او خارج بوده اند، پدید آمده و جهانی آرمانی و فرا دنیوی در هنر نوسنگی ناشی از پندار نیروهای برتر ناشناخته بوده اند. زیرا، در هنر اساطیری، بت ها از فرشتگان و خدایان یا شبه خدایان ساخته می شده اند نه از آدمیان.

با شکل گیری تمدن های بشری و طرح رویکردهای حاكمیتی جامعه، يعنى تسلط جمعى بر جامعه كه در بين النهرين و … و در نهايت در يونان، پندار نيروهای برتر ناشناخته، جای خود را به پندار برترین آفریده ی طبيعت- يعنى انسان انديشمند- داده است. با چنین نگاهی، در هنر و هترمند، انقلاب و تحولی به وجود امده است، بدان معنا که هنر می خواهد عالم غیب را به عالم خاکی متصل کند. در این راستا هنرهایی چون معماری، پیكره سازی، نقاشى و طراحى، هنرهاى صناعی- كه تا آن زمان بيشتر کاریردی بوده اند تا تزیین- به خدمت گرفته شده اندتا زمزمه های ذهن متحول هنرمند را په دنیا آورند تا در راهیری آدمیان چراغ هدایتی باشد.

هنوز جایگاه مقدس درونی، که در زیگورات ها نشان دهندہ ی محل پیوند آسمان و زمین است، در ایوان های جلو تالارهای تاجگناری معاید آشوری و هخامنشی باقی است. اين مكان مقدس در اتشکده های ساسانی به صورت شاه نشین داخلی درامده که تنها موپدان پرستار آتش، حق ورود به آنجا را داشته اند. (پوپ، ١٣،١٣٧٠)

به قول پروفسور پوپ از روز گار زرتشت، زیبایی با نور پیوندی ناگسستنی داشته است. نور از اجزای ذاتی شخصیت مینوی و همسان با عقل و خوبی بوده، که در همه جا با تاريكى، اهريمن و آشفتگى مى جنگيده است (همان). در ايران، روشنايى طبیعی- شدید، محسوس و خلاق- نقشی را که دین به آن بخشيده و نمايشى از الوهیت می باشد، به صورت متقاعد کننده ای بسط داده است. در هنر ایران روشنایی و وضوح هر دو مطلوب مقدس و برعكس تیرگى و تارى منفور است. نقش و نگارهای ایرانی در همه ی اعصار، صرف نظر از میزان مهارتشان، شالوده ای بنیانی همراه با روحانیتی در خور را نشان می دهد که معقول و دقیق است.

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.